اینها جملات ابتدایی از اولین قسم نامه پزشکی تاریخ است که گفته میشود یک پزشک یونانی به نام بقراط، 500 سال قبل از میلاد مسیح آن را نگاشته است. در این قسمنامه، حتی پزشک متعهد بوده که اگر استادش در فقر و تنگدستی افتاد، درآمدش را با او قسمت کند، چیزی که الان بیشتر به شوخی شبیه است.
جالب اینجاست که در این قسم نامه آمده که «اصول دستورهای کلی، دروس شفاهی و تمام معلومات پزشکی را جز پسران خود، پسران استادم و شاگردانی که طبق قانون پزشکی پذیرفته شده و سوگند یاد کرده اند به دیگری نیاموزم.» یعنی حتی در 2500 سال پیش هم اینطور نبوده که هر کسی که از راه رسید به پزشکی روی بیاورد و با جان و سلامت مردم بازی کند، بلکه این آموزشها یا به صورت موروثی منتقل میشده یا اینکه دانشجو باید واجد شرایط اخلاقی بود که دانش طبابت را به او بیاموزند.
آسیب به بیمار؛ خط قرمز تاریخی
«پرهیز غذایی را بر حسب توانایی و قضاوت خود به نفع بیماران تجویز خواهم کرد، نه برای ضرر و زیان آنها و به خواهش اشخاص به هیچ کس داروی کشنده نخواهم داد و مبتکر تلقین چنین فکری نخواهم بود. همچنین وسیله سقط جنین در اختیار هیچ یک از زنان نخواهم گذاشت و با پرهیزگاری و تقدس زندگی وحرفه خود را نجات خواهم داد.»
همان طور که میبینید در این قسم نامه تاریخی، پزشک به هیچ وجه خودش را مجاز نمیداند که برای منافع شخصی خود یا غرض ورزی، کوچکترین آسیبی به بیمار برساند. مصداق امروزیاش را شاید بتوان پاینگونه تعبیر کرد که پزشک نباید برای درآمد بیشتر، بیمار را وارد فرآیند درمانی کند که سودی به حال بیمار ندارد و فقط نفع مالیاش به پزشک میرسد.
حتی در این قسمنامه تاریخی به نظام ارجاع بیمار به سطوح تخصصی هم اشاره شده است؛ نظام پیشرفتهای که همین الان هم به ندرت در مراکز درمانی ما اجرا میشود. در این اوراق تاریخی آمده که «بیماران سنگ دار را عمل نخواهم کرد و این عمل را به اهل فن واگذار خواهم نمود. در هر خانهای که باید داخل شوم برای مفید بودن به حال بیماران وارد خواهم شد و از هر کار زشت ارادی و آلودهکننده بخصوص اعمال ناهنجار با زنان و مردان خواه آزاد و خواه برده ، اجتناب خواهم کرد.»
رازداری؛ رسالت تاریخی پزشک
همین چند وقت قبل بود که عکس یادگاری دانشجویان پزشکی با اجساد تشریح شده در فضای مجازی بین مردم دست به دست شد؛ حرکت غیراخلاقی ای است که حرمت اجساد را زیرسوال برد. نکته قابل تامل این است که در سوگندنامه 2500 سال پیش که در تارنمای پزشکان بدون مرز هم منتشر شده، طبیب قسم خورده است «آنچه در حین انجام دادن حرفه خود و حتی خارج از آن درباره زندگی مردم خواهم دید یا خواهم شنید که نباید فاش شود، به هیچ کس نخواهم گفت، زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد. در آخر این قسمنامه هم انگار پزشک خودش را در صورت انجام تخلف، پیشاپیش لعن و نفرین میکند: «اگر تمام این سوگندنامه را اجرا و به آن افتخار کنم، از ثمرات زندگی و حرفه خود برخوردار شوم و همیشه بین مردان مفتخر و سربلند باشم، ولی اگر آن را نقض کرده و به سوگند عمل نکنم، از ثمرات زندگی وحرفه خود بهره نبرم و همیشه بین مردان، سرافکنده و شرمسار باشم.»
سوگندنامه باید بهروزرسانی شود
دکتر احسان شمسی، مدیر اخلاق پزشکی سازمان نظام پزشکی کشور در گفتوگو با جامجم عنوان میکند که سوگندنامههای پزشکی، امروزه یک قرارداد است که بیشتر به شکل نمادین مطرح میشود. در واقع، قسمنامه همان حکم مجوز ورود پزشک به حرفه طبابت را دارد که مسئولیتهای اخلاقی را برای پزشک تعریف میکند.
اما به عقیده این مقام مسئول، همین قسمنامه هم باید مدام بهروزرسانی شود تا با مولفههای بومی، ملی، فرهنگی و تاریخی هر کشور و هر عصری تطبیق داده شود. این کار تاکنون در کشور ما انجام نشده و به گفته شمسی، انجام آن یک فرآیند تحقیقاتی جدی را میطلبد.
با توجه به اینکه هر ساله مبانی علم پزشکی هم دگرگون میشود، بنابراین نیاز است که سوگندنامههای پزشکی هم به روزرسانی شود. مثلا به قول شمسی، شاید در گذشته هر سقط جنینی یک اقدام غیراخلاقی در عرصه پزشکی بود، اما حالا در علم روز پزشکی، ما سقط جنین پزشکی هم داریم. یعنی شرایطی که در آن اگر جنین سقط نشود، یا جان مادر به خطر میافتد و یا جنین با اختلالات ذهنی و جسمی به دنیا میآید.
البته این قسمنامه ـ حتی اگر با مقتضیات زمانی و مکانی هم تطبیق داده شود- بیشتر به کلیات اخلاق پزشکی اشاره دارد، اما ریز جزئیات اخلاق پزشکی، قطعا در یک قسمنامه جای نمیگیرد. به همین دلیل هم شمسی تاکید دارد که برای تدوین استانداردهای اخلاقی پزشکی باید جزئیات آن در کدهای پزشکی اعلام شود. یعنی این استانداردها بعدها باید به صورت آییننامه دربیاید و به همه پزشکان ابلاغ شود. درحقیقت، قسمنامه پزشکی مثل قانونی است که باید از طریق این آییننامهها اجرایی شود.
لزوم برخورد قاطعتر با پزشکان بیاخلاق
درست است که همه پزشکان، به سوگندنامه پزشکی قسم یاد میکنند، اما این طور نیست که همه آنها هم به اصول اخلاق پزشکی پایبند باشند. مدیر اخلاق پزشکی سازمان نظام پزشکی کشور هم تائید میکند که احتمال دارد برخی پزشکان هم پیدا شوند که اسرار بیمار را حفظ نکنند، به حریم خصوصی بیمار احترام نگذارند یا برخورد تلخی با بیمار داشته باشند، اما او تاکید دارد که اکثریت جامعه پزشکی کشور، اخلاق را رعایت میکنند و نباید بیاخلاقیهای گروه محدودی از پزشکان را به همه جامعه پزشکی نسبت داد.
البته همین گروه اندک هم چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ پزشکی و اخلاقی، ضربههای کمی به سلامت و جیب بیمار نزدهاند. به عقیده شمسی، شاید مماشات با برخی از این پزشکان متخلف، این وضعیت را به وجود آورده، وگرنه در صورت اقدام قاطع و برخورد جدیتر با پزشکان متخلف، میتوان بساط بیاخلاقی را از جامعه پزشکی حذف کرد.
نکتهای که شمسی خیلی روی آن تاکید دارد این است که نباید بیاخلاقی برخی پزشکان را بزرگنمایی کنیم، زیرا این کار باعث میشود که اعتماد بین بیمار و پزشک با اخلاق نیز به هم بخورد و این وسط، هم پزشک و هم بیمار ضرر میکنند.
وجدان را فدای وظایف سازمانی نکنیم
در گذشته، طبیب مرهم زخمهای بیماران بود، آنها را مداوا میکرد و شان و احترام زیادی بین مردم داشت. در سطحی بالاتر، حکیم قرار داشت که شان و احترامش به مراتب بالاتر از طبیب بود، زیرا هم به علم روز پزشکی و هم به سایر علوم زمانهاش تسلط داشت و مظهر اخلاق پزشکی بود.
حالا این روزها به نظر میرسد که ما در حال تربیت پزشکانی هستیم که صرفا علم روز پزشکی را به آنها میآموزیم، بدون آنکه به آنها یاد بدهیم بین اخلاق پزشکی و وظایف سازمانی تعادل برقرار کنند. باید قبول کرد که گذراندن چند واحد درس اخلاق پزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی، هیچ پزشکی را حکیم نمیکند. نکته حیاتی این است که در عصر ما لازم است که پزشک بین وظایف سازمانیاش و اخلاق پزشکی، تعادل برقرار کرده و اخلاق پزشکی را فدای منافع سازمانی نکند.
امین جلالوند
جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد