حاشیه نگاری جام جم از دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب

در محضر عشق

نگاهی به شعرهای دکتر غلامرضا کافی

چقدر آشنا می‌نمایی غریبه

از مهم‌ترین تفاوت‌ها در نوع برخورد ادبیات کلاسیک و معاصر در حوزه‌های مختلف، تعداد خوانش‌های مورد نیاز برای درک و استخراج معانی و مفاهیم هر اثر ادبی است. به عبارت دیگر گاه مخاطب شعر کلاسیک با یک یا دوبار خوانش به بخش اعظم معانی درونی و بیرونی اثر راه می‌یابد در حالی که ادبیات معاصر گاه نیاز به خوانش‌های متعدد و حتی تخصصی دارد و دلیل این قضیه را باید در جهان‌بینی کلی سبک‌های جمعی شکل گرفته در ادبیات کلاسیک سراغ گرفت که بعضا فراملیتی و فرامذهبی شده‌اند.
کد خبر: ۸۱۵۲۵۰
چقدر آشنا می‌نمایی غریبه

در ادبیات معاصر اما، شاعر روی جهان بینی خاص خود تکیه دارد و در مواجهه با مقولات عرفانی، دینی اجتماعی و غنایی به نوعی تخصصی تر و درونی تر و البته با معیارهای فردی تر و مجزاتر در جامعه برخورد می‌کند. به این ترتیب در بسیاری مجموعه‌های منتشر شده معاصر، مخاطب با شکل‌های انتزاعی کلمات و واژگان به تصویر در آمده روبه‌رو می‌شود. درنتیجه تاویل پذیری‌های گوناگون نسبت به آثار مذکور خواهد داشت و کارکرد‌های چندگانه واژگان و در هم تنیدگی جهان معناها را در سطر سطر این آثار مشاهده خواهد کرد.

چقدر آشنـا می‌نمایی غریبه

بگو از کجا از کجایی غریبه؟

در این شهر و این شب چه بی‌سرپناهی

نداری مگر آشنایی غریبه؟

دل نخل‌ها تازه شد ازعبورت

مگر تو ولی خدایی غریبه؟

تو در آسمان نگاهت چه داری

که کردی دلم را هوایی غریبه؟

غبار کدامین سفر بر تو مــانده ست

که گرد از دلم می‌زدایی غریبه؟

به کار که بستی گره چفیه ات را

که از کار من می‌گشایی غریبه؟

تن شهر بوی تو را می‌دهد آی!

تو جان کدام آشنایی غریبه؟

کمینگاه دیــو است این شهر، این شب

مگر در دل من درآیی غریبه

تو رفتی و مانده ست در کوچه شهر

نشان از توام رد پایی غریبه

نکته مهم اینجاست که در بسیاری جاها مخاطب شعر معاصر در این نوع برخوردها با هیچ تاویلی در سطور شعر مواجه نمی‌شود که در ادامه شعر به نقض آن برسد. بنابراین حاصل کار اشعار و آثاری ساختمند اما با مدلول‌های لغزان و فریبنده برای ذهن مخاطب خواهد بود که حاوی مجموعه‌ای از روابط معنایی و تداعی هاست و شبکه‌ای گسترده از شاخصه‌های بینامتنی به وجود آورده که اثر مذکور را در حلقه‌های متناوب تشکیل دهنده اش در چشم مخاطب بسط و تعمیم داده و به کشف جهان‌های تازه‌تر وا می‌دارد.

تو گلی

اگر گلایه کنی گلایلی

اگر روی بگردانی آفتاب‌گردانی!

و یا این ترانک‌ها:

(1)

اگر آقا بیاید

زمین خورده‌ها را بر خواهد داشت

زمین خواران را هم بر خواهد داشت

از آنجا که شعر به نوعی دریافت‌ها و ردیافت‌های شهودی از پدیده‌های عینی و ذهنی و برخاسته از مکاشفات فراطبیعی هنرمندست می‌توان گفت در ادبیات معاصر غلبه ذهن شاعر بر رخدادهای عینی باعث خلق آثاری شده است که مفهوم ناخودآگاه مولف و شاعر را در اثرش تا آستانه خودآگاهی بسط داده و به غنای آن اثر کمک شایانی کرده است.

دکتر غلامرضا کافی از آن دسته شاعران معاصر است که گاه قطع پیوندهای جهان شاعرانه‌اش از جهان واقعی و پناه بردنش به ساحت فضای فردی در لحظات آفرینش ادبی شعرش را در محور ذهنیت، شعر گریزان از رئالیسم و نمودی از خرق عادات کرده به طوری که ساخت فضاها و تصاویر استعاری در شعر او در نتیجه همین گریزهای پی در پی است که بستری سامان یافته برای انسجام استعاره‌های هنجارگریز و تصاویر هنری متناقض نما در شعرش فراهم آورده است.

این ذهنیت‌های استعاری و غنی شده در بسیاری از شعرهای دکتر کافی برگرفته از اندیشه پدیدارشناسانه و هستی مدارانه اوست که آرامش عادت زده در زندگی روزمره مخاطب را به چالش فرا می‌خواند و در صدد کشف حقایق شگرف و عیمق روابط قطعیت یافته و تغییر ناپذیر جهان مخاطب است. از این‌روست که اندیشه در شعر او جانب نسبیت را فرو می‌گذارد و دریچه‌ای تازه‌ای بر دنیای پیش روی مخاطب می‌گشاید حتی آنجا که از نمادها و نمودهای جهان واقعی فاصله می‌گیرد و ابهام شاعرانه در شعرش رنگ و بوی غالب‌تری می یابد، بازهم با زلالی و آیینگی در شعر اومواجه می‌شویم.

در محور تصویرسازی‌های استعاری از مهم‌ترین و بازرترین نکات، قرارگرفتن لحظات کشف و شهود شاعرانه او در برابر اشیا و پدیده‌های اجتماعی است و دیالوگ‌ها و مونولوگ‌هایی که هرکدام گستره هستی آن مکان و زمان را بازتاب می‌دهد و مخاطب تشنه شعر را در چند و چون کیفیات متنوع این مظاهر نمودی و نمادی شریک می‌کند و نقشی چندسویه را میان خود و مخاطب به اشتراک می‌گذارد. این نکته را نیز می‌توان افزود که در پس زمینه تصاویر موفق شعری او، تجربیات شخصی و زیستی به صورت بارزی دخیل بوده‌اند که در نهایت به کشف درونمایه‌هایی از زوایای مختلف اثر می‌رسد.

حس‌ آمیزی‌ها، تشخیص‌ها تشبیهات و تضادها از اصلی ترین مواردی است که دکتر کافی در شعرش برای درونی‌تر کردن هر چه بیشتر و کشف وجوه تمایز میان طرفین یک یا مجموعه‌ای از تصاویر از آنها استفاده می‌کند. توجه او به زوایایی که از دید دیگران مخفی مانده، از ویژگی‌های پرکاربرد در شعر او بخصوص شعرهای کوتاه است که بر آگاهی کامل و کافی از شیوه‌های تصویرسازی در شعر کوتاه با توجه به نحوزبان و سیاق جملات تاکید دارد. داشتن نگاهی متفاوت به محیط پیرامون و سپس آشنایی با پیچ و خم‌های زبانی و معنایی و نگهداشت حد تعادل در دو بعد محتوا و زبان در شعر دکتر کافی توانسته تا حد خوبی بینش خاص او را در آثار منتشر شده از ایشان به منصه ظهور برساند.

با در نظر گرفتن این نکته که زبان ساختاری ارگانیک و نظام مند است و بدون حضور موثر در بافت موقعیتی زمانی مکانی نمی‌تواند کاربرد مناسبی داشته باشد، می‌توان شعر دکتر کافی را در یک نگاه جامع و بسیط تکیه کرده بر منشی استعاری دانست به طوری که شعر او را محلی از شگفتی هنگام کشف روابط تازه دال‌ها و مدلول‌ها می‌نمایاند. از ذکر این مطلب هم نباید غافل شد که مفاهیم جامع هنری به تعداد افراد بشر می‌تواند مصداق پیدا کند.

این مصادیق زنده تحت عنوان تجربه‌های زیستی دکترکافی باید بتواند قدرت اثرگذاری و پتانسیل بازیابی خود را در استمرارها و تکرارهای متعدد و متناوبش در ذهن و زبان مخاطب داشته باشد به عبارت دیگر نواندیشی و دگراندیشی‌های تازه و ماندگاردر شعر ایشان محتاج به کارگیری فرم‌های تازه با مصداق عینی گره خورده با عاطفه و خیال خواهد توانست مخاطب شعر او را که درگیر عادات ذهنی زبانی معهود و غالبا کلیشه‌ای است به تامل و ژرف نگری بیشتری وادارد، آن هم در زمانه و عصری که عده مخاطبان کم حوصله و شتابناک آثار ادبی روبه فزونی است.

جـام جــم‌

علیرضا رجبعلی‌زاده

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها