بزرگداشت سالگرد ارتحال آیت الله محمدی گیلانی

قاطع و مدبر

برای معرفی و بررسی زندگی یک عارف، هم باید دقیق بود، هم عمیق. دقت برای آنکه بتوانیم زوایای مخفی و لطایف زندگی آنها را بسنجیم و بتوانیم تحلیلی عمیق و حقیقی از فرازهای زندگیشان داشته باشیم.
کد خبر: ۸۱۱۳۱۵
قاطع و مدبر

یکی از این عارفان که در انقلاب اسلامی، مسئولیت‌هایی نیز داشت آیت‌الله محمدی گیلانی بود که دهم رمضان سال گذشته دعوت حق را لبیک گفت.

تهذیب و سلوک از آیت‌الله گیلانی انسان کاملی ساخته بود که کمالاتش در تمام زمینه‌ها بروز و ظهور داشت. در فقه و اصول، مهارتی ویژه، در تدریس اسفار ملاصدرا و شفای بوعلی سینا متکی به کتاب نبود بلکه از خود مطالب بسیاری داشت و به لطایف و ظرایف عالی می‌پرداخت.

و آن‌گاه که به منبر می‌رفت تا برای عموم سخن گوید با لحن و لهجه منحصر به فرد خود به گفتارش ملاحت خاصی می‌بخشید؛ آن‌قدر ساده و صمیمی و بی‌پیرایه صحبت می‌کرد که هر شنونده‌ای را مجذوب خویش می‌ساخت. با این همه اما می‌توان گفت بیش از این که فیلسوفی متقی باشد، بیش از این‌که فقیهی فهیم باشد، بیش از اینکه عالمی کامل باشد، بیش از آن که مدبری دلسوز باشد، بیش از آن‌که مبارزی شجاع و سیاستمداری با شهامت باشد، بیش از آن‌که متجهدی وارسته و دانایی متخلق به اخلاق‌الله باشد و بیش از آن‌که عارفی کامل و مجتهدی مسلم باشد... عارفی مکتوم بود که ردپایی از خود برجای نمی‌گذاشت.

زادگاه و تولد

مرحوم آیت‌الله محمد محمدی دعوی سرایی (مشهور به گیلانی) در سال 1307 هجری شمسی در روستای دعوی سرا از توابع شهرستان رودسر استان گیلان چشم به جهان گشود. پدر ایشان آقامحمدجعفر نام داشت و در همان روستا می‌زیست. او سال‌ها به شغل کشاورزی اشتغال داشت و از همین راه روزگار می‌گذرانید.

پدر که دغدغه تربیت و تحصیل فرزند داشت، در 6 سالگی، ایشان را به مکتب‌خانه سپرد تا در آن‌جا قرآن مجید و کتاب‌های معمول آن زمان را در ادبیات فارسی فرا گیرد. در سال 1315 با افتتاح اولین دبستان در منطقه، این کودک با استعداد و جویای دانش را به مدرسه فرستادند تا در آن‌جا به تحصیل بپردازد.

با شعله‌ور شدن آتش جنگ جهانی دوم و تعطیلی مدارس، وی نیز ناگزیر از ترک مدرسه و عزیمت به زادگاهش می‌شود. چنان که چند سال را در خدمت پدر و در روستا به کشاورزی و فلاحت سپری می‌کند، اما شوق آموختن و دانش‌اندوزی همچنان در نهاد او شعله می‌کشید و گویی ماندن در روستا و پرداختن به کار کشاورزی نمی‌توانست پاسخگوی این شوق پایان‌ناپذیر باشد. از همین رو باردیگر در سال 1323 راهی رودسر می‌شود.

در آن سال مرحوم حجت‌الاسلام آقای حاج سید محمدهادی روحانی (ره) حوزه علمیه‌ای را در این شهر تاسیس کرده بود و به تعلیم طلاب جوان می‌پرداخت. محمدی گیلانی نیز راهی همان حوزه علمیه شدند و در آن حوزه پربرکت شروع به آموختن جامع المقدمات کرد. بعد از حدود 2 سال که آوازه حوزه علمیه قم و زعامت مرجع بزرگواری چون حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی به گوش طلبه جوان رسید، به قصد ادامه تحصیلات حوزوی و بهره‌گیری از اساتید بزرگواری که آن روزها در قم به تدریس اشتغال داشتند به همراه آیت‌الله حاج شیخ عباس محفوظی و شهید حجت‌الاسلام شیخ عبدالحسین رضایی در سال 1325 راهی قم شد. ادامه مقدمات را نیز در حوزه علمیه قم ادامه داد و دروس سطح را نیز بسرعت به پایان رسانید.

سپس به دروس فقه آیت‌الله العظمی بروجردی راه یافت و مدت 12 سال نزد ایشان تلمذ نمود. همزمان در دروس اصول فقه امام خمینی(ره) نیز شرکت می‌جست.

مقارن این هر دو، دروس شرح منظومه حکیم سبزواری و اسفار و شفا را نیز نزد مرحوم علامه طباطبایی می‌خواند و به زودی در زمره شاگردان خاص و مبرز مرحوم علامه قرار گرفت. وی مدت 7 سال نزد علامه طباطبایی به تحصیل علوم معقول و منقول پرداخت.

در مدت اقامت در قم وی همچنین علاوه بر تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و سطوح معموله و اسفار را به طلاب تدریس می‌کرد و بنا به دعوت آیت‌الله شهید قدوسی در سال 47 – 1346 به تدریس فقه (لمعتین) در مدرسه حقانی پرداخت. بسیاری از دانش‌آموختگان وی در آن مدرسه پس از انقلاب متصدی امور قضایی در دادگاه‌های انقلاب بوده و هستند.

آیت‌الله محمدی گیلانی علاوه بر تدریس و تحصیل در این سال‌ها با اکثر بزرگان و علمای حوزه علمیه قم، مانند آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله مکارم شیرازی حشر و نشر داشت که بسیاری از این ارتباطات هم تا سال‌های آخر عمرش ادامه داشت.

فعالیت‌های سیاسی و مبارزات وی نیز رویی دیگر از جامعیت شخصیت آیت‌الله گیلانی است. با آغاز مبارزات امام خمینی(ره) از حوزه علمیه قم علیه رژیم شاه وی علاوه بر همه اشتغالات علمی و فکری و تحصیلی، از مبارزه بی‌امان با طاغوت نیز غافل نبود.

اسناد فراوانی که از آن دوران سیاه برجای مانده گواه این مدعاست فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی وی در قالب شرکت جستن در بیانیه‌ها و اعتراضات علما و طلاب به جو تاریک آن دوران در تاریخ این مرز و بوم ثبت و ضبط شده است. همکاری نزدیک با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و بزرگان و مبارزان آن دوران نیز از این جمله است.

پیروزی انقلاب اسلامی و حضوری پربرکت

با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، گویی روحی تازه در کالبد حیات جامعه علمی و دینی آن زمان دمیده شد.

آیت‌آلله گیلانی نیز که خود از شاگردان و یاران وفادار امام خمینی(ره) بود استوار و مصصم پای در راه نهاد و نقشی بزرگ و فراموش‌نشدنی را در تاریخ انقلاب اسلامی و ایران اسلامی ایفا کرد.

کمتر کسی است که نام و آوازه بلند این عالم ربانی را در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی نشنیده باشد یا خاطره‌ای از آن دوران ایشان در ذهن نداشته باشد. گویی نام آیت‌الله گیلانی در تار و پود انقلاب و جمهوری اسلامی دمیده شده است. عالمی که دین و سیاست را به خوبی در هم آمیخت و توانست نامی نیک از حضور مردان دین در عرصه سیاست به یادگار گذارد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در هنگامه خطیر برقراری حکومت اسلامی گویی نیازی مبرم به حضور اندیشمندان و علمای بزرگ اسلام احساس می‌شد.

نهال نوپای انقلاب اسلامی نیاز به مساعدت و یاری کسانی داشت که عمری را در حوزه‌های علمیه و جامعه اسلامی به تحقیق و مطالعه و مبارزه گذرانده بودند. بخصوص شاگردان خاص و برجسته امام خمینی(ره) که ذخیره ایشان برای چنین روزهایی بودند.

حضرت آیت‌الله گیلانی نیز که بخوبی این نیاز را حس می‌کرد پای در راه نو نهاد و راست قامت و استوار به یاری امام و مردم شتافت.

از همان آغازین روزهای پیروزی حضور وی همه جا در کنار امام امت دیده می‌شدند و بی‌هیچ چشمداشتی هر چه در توان داشت برای انقلاب اسلامی و حکومت نوپای جمهوری اسلامی که از آرزوهای دیرینه وی و همه دوستداران اسلام و تشییع بود، هزینه می‌کرد.

در سال‌هایی که بازماندگان و سرسپردگان رژیم پهلوی در زندان‌های انقلاب به سر می‌بردند و در انتظار محاکمه بودند تا حقوق تضییع شده ملت را به آنها بازگردانند امام خمینی(ره) مسئولیت حاکم شرع و ریاست دادگاه‌های انقلاب را به آیت‌الله گیلانی واگذار کردند.

این خود نشانه‌ای بود از اعتماد کامل امام به ایشان و نیز کفایت و دانایی و فقاهت مسلم حضرت آیت‌الله گیلانی، همچنین آغازی مبارک بود برای فعالیت کسی که در سال‌های بعد نقشی بزرگ را در تاریخ این مرز و بوم ایفا کرد؛ چه بسیارند افرادی که در آن تحولات حرکت انقلابی مردم چه‌بسا به ناحق گرفتار عقده‌گشایی بعضی افراد فرصت‌طلب شده بودند و اگر عنایت و محبت‌های عادلانه این فقیه حاکم نبود الان جامعه علمی ما از فیض و برکات وجودش محروم می‌شد.

سرانجام آن فقیه وارسته پس از سال‌ها تحمل بیماری توانفرسای دامنه‌دار و با صبر نستوهانه، در 86 سالگی و در 17 تیر 1393 (10 رمضان‌المبارک 1435) دیده از جهان هستی فرو بست و به لقاءالله پیوست.

کمالات معنوی در سایه سلامت نفس

چند سال پیش ایشان را در سعی صفا و مروه در مسجدالحرام و مکه زیارت کردم. ایشان با حال بسیار خوش عارفانه و حکیمانه، مشغول سعی و در حال خودشان بودند. ایشان از نظر روحی و معنوی و همچنین از نظر عقلی و فلسفی در حد بسیار بالایی بودند. علاوه بر بعد عرفان و فلسفه، در مباحث فقهی، بسیار دقیق‌النظر بودند. ملت ایران بخصوص نسل اول انقلاب اسلامی، بحث‌ها و درس‌های اخلاقی و همچنین فقهی ایشان را که اوایل پیروزی انقلاب اسلامی از تلویزیون هم پخش می‌شد، به یاد دارند.

علاوه بر بعد علمی، آیت‌الله محمدی گیلانی از سلامت نفس برخوردار بودند و ایثار، گذشت و اخلاص‌شان برای همه الگو بود. ایشان هیچ ملاحظه شخصی و خانوادگی در مورد بستگان خودشان نداشتند و به آنچه مورد قبول اسلام و فقاهت بود، عمل می‌کردند.

آیت‌الله محمدی گیلانی یکی از شاگردان حضرت امام و از شخصیت‌های برجسته نظام در حوزه‌های علمیه برای طلاب الگو بودند.

در دانشگاه‌ها و مراکز علمی برای استادان، دانشجویان، فیلسوفان و علما الگوی علمی بودند. شخصیتی جامع‌الاطراف داشتند و انقلابی، سیاسی و آگاه به مسائل اجتماعی بودند.

اینها ابعاد گسترده شخصیت جامع‌الاطراف آیت‌الله محمدی گیلانی بود که عمری را در راه علم و دانش و اسلام و انقلاب در خدمت مردم سپری کردند و آثار مکتوبی هم از خود به یادگار گذاشتند.

شاگردان زیادی را در عرصه حکمت، فلسفه، فقه و حقوق تربیت کردند و امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بدهد بتوانیم راه علم و عمل را از ایشان بیاموزیم و آن را ادامه دهیم.

آیت‌الله محسن غرویان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها