این سخنان ارزشمند فقط مخصوص پیامبران نیست، بلکه ائمه نیز که دنباله رو اعمال آنها بودهاند، فراوان از این سخنان دارند. چنین سخنانی که تاثیر بسزایی در زندگی انسانها داشتهاند، احادیث نامیده میشوند. از جمله شاعرانی که توجهی خاص به احادیث در اشعارش کرده است، مولانا شاعر و عارف شوریده حال است که عشقی عرفانی در سراسر اشعارش موج میزند. هنگامی که مجموعه غزلیات یا مثنوی معنوی را تورق میکنیم، شعری نیست که اشارت به حدیثی نداشته باشد. از جمله مواردی که مولانا به آن پرداخته است، میتوانیم از دنیا و جسم و زندانی بودن انسان در آن اشاره کنیم. در اینباره در مثنوی میگوید:
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
گفته بالا دقیقا بیانگر این حدیث است که میگوید: «الدنیا سجن المومن و جنه الکافر»، «جهان زندان مومن و بهشت کافر است». این سخن را دو معنی است؛ یکی آن که دنیا مانند زندانی است که مومنان در آن اسیر و گرفتار شدهاند که این زندانی بودن انسان فقط به دنیا ختم نمیگردد. آدمی نهنتها اسیر دنیا است، بلکه اسیر جسم خاکی خود نیز شده است و فقط هنگامی میتواند از این زندان خلاصی یابد که از تمام تعلقات مادی مثل پول، طلا، زن و فرزند و... دل بر کند. البته این به آن معنی نیست که آدمی در تنگدستی و فقر زندگی کند؛ چرا که هم پیامبر و هم حضرت علی (ع) فقر را بسیار نکوهش کردهاند. حضرت علی (ع) در نکوهش فقر میگویند هنگامی که فقر از دری وارد شود، ایمان از در دیگر خارج میگردد. انسانها فقط باید زیادهخواهی را کنار گذارند و خود را به دستان توانای خداوند بسپارند. آنها باید نفس لوامه را به نفس مطمئنه بدل کنند، سپس گوهر وجودی خویش را به یاد آورده، در پی یافتن آن باشند و آن را به جایگاه اولیهاش برگردانند. این جایگاه مکانی جز قرب الهی نیست. در صورتی انسان میتواند به این مکان مقدس باز گردد که هم از زندان جسم و هم از زندان دنیا خلاصی یابد. مثال این دنیا مثال دنیای مثل افلاطون است که تا زمانی که انسان به آگاهی نرسد نمیتواند از آن رها شود و به حقیقت برسد.
یکی دیگر از احادیثی که مولانا به آن اشاره کرده است، «حدیث موتو قبل ان تموتوا است». «بمیرید قبل از آن که بمیرید». مولانا در اینباره میگوید:
رو بمیر ای خواجه پیش از مردنت/ تا نباشد زحمت جان دادنت
آنچنان مرگی که در نوری روی/ نی چنان مرگی که در گوری روی
حدیث بالا یعنی قربانی کردن نفس قبل از آنکه در گور دنیا اسیر گردد. این حدیث به شکل دیگر به داستان طوطی و بازرگان نیز اشاره دارد. در این داستان مولانا با کلامی نغز نه تنها اشاره به اسیری روح در جسم دارد، بلکه اشاره به این موضوع دارد که قبل از اینکه مرگ جسمانی به سراغ آدمی بیاید و وی با بویحیی (فرشته مرگ) ملاقات کند، باید در پی کشتن نفسش باشد. (یا آن را چون آینهای صیقل دهید. آنچنان که جایگاه خداوند گردد و نورانی شود؛ چرا که جایگاه خداوند فقط در دل انسان مومن است. (هو فی سویدا القلب) پس طوطی نیز همانطور که طوطیان هندوستان با عمل خود به او آموخته بودند، خود را به مردن زد و توانست از دام قفس رها شود. در واقع عمل طوطی عملی تمثیلی و این شعر نیز شعری تمثیلی است؛ زیرا مولانا با بیان این شعر قصد دارد این مهم را بیان کند که آزادی طوطی همان آزادی روح بازرگان و هر شخص آگاه دیگری است.
یعنی ای مطرب شده با عام و خاص
مرده شو چون من که تا یابی خلاص
از جمله احادیث دیگری که در اشعار مولانا بسیار بدان پرداخته شده است، حدیث «المجاز قنطره الحقیقه» است که این حدیث به عشق مجازی که در حکم پلی است که به عشق حقیقی رهنمون میسازد، اشاره دارد. (مولانا،18،1362)
این از عنایتها شمر کز کوی عشق آمد ضرر
عشق مجازی را گذر بر عشق حق است انتها
مولانا در داستان پادشاه و کنیزک نیز عشق زرگر و کنیزک را که عشقی زود گذر و دنیایی است، از جمله عشقهای مجازی به حساب میآورد و آن را مورد نکوهش قرار میدهد و در این مورد میگوید:
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
اما در مورد کلمه عشق گفتهاند هنگامی که محبت بهغایت و نهایت خود برسد آن را عشق خوانند. این کلمه از «عشقه» گرفته شده و «عشقه» نوعی پیچک است که به دور گیاهان دیگر میپیچد و از آنها تغذیه میکند. در مورد عشق نیز این نکته صدق میکند. چنان که عشق نیز چنین خاصیتی دارد. و میگویند در عالم انسانیت درختی وجود دارد که به «حبه القلب» پیوسته است و این درخت در زمین ملکوت میروید و باغبان ازل و ابد یعنی خداوند آن را نشانده است و پرورش میدهد و این درخت همان «عشق» است. (سهروردی،287،288،1380) گویند اولین چیزی که خداوند خلق کرد عشق بود. «اول ما خلقالله العشق» برخی محبت را با عشق یکی دانستهاند. به طوری که در مورد آن چنین گفتهاند: «محبت میلی بود دایم به دلی از جای برخاسته. و گفتهاند: محبت آتشی بود اندر دل، هر چه جز مراد محبوب بود بسوزد». (سجادی،35،36،1389) افلاطون نیز در رساله فدروس از عشق سخن میگوید و ابتدا از دیوانگی آغاز میکند و دیوانگی را به چهار نوع تقسیم میکند؛ دیوانگی پیغمبران، شاعران وهنرمندان، کاهنان، دیوانگی عاشقان. همچنین او بیان میدارد در تمام این موارد دیوانگی فیض و برکتی آسمانی است که فقط نصیب برگزیدگان میشود. در دیوانگی نوع چهارم دیوانگی عاشقان افلاطون از بیان حقیقت نفس آغاز میکند و پس از تمثیل زیبایی از نفس و قوای آن به این نتیجه میرسد که نفس حکیم از زیباییهای این جهان به یاد زیباییهایی که در جهان باقی دیده است، میافتد. این زیبایی نیرویی در انسان ایجاد میکند که عشق نام دارد. در واقع او نیز مانند عرفا عشق مجازی را پلی برای رسیدن به عشق حقیقی میداند. (پورنامداریان، 1367، 72)
از دیگر مواردی که مولانا در مورد آن سخن گفته است، میتوانیم به حدیث «قلب المومن عرش الرحمن» اشاره کنیم؛ قلب مومن عرش خداوند است.
هر دم ز خلق پرسی احوال عرش و کرسی
آن را و صد چنان را، دانی و چیز دیگر
در این شعر سخن از عرش و کرسی رفته است. «عرش همان است که حکما فلک الافلاک گویند و عرش اکبر نزد صوفیه قلب انسان کامل است. کرسی نیز به روایتی همان عرش است و به روایتی سریری است در زیر عرش و روایتی است القلب بیتالرب. قلب سرای پروردگار است.» (مولانا،216،1362) فقط قلب انسان مومن گنجایش خداوند را دارد. این قلب باید به صافی آینه و صیقل یافته از هرگونه بدی و پلیدی باشد. فقط این قلب به این کوچکی است که گنجایش این همه بزرگی یعنی خداوند را دارد. خداوندی که زمینها و آسمانها گنجایش او را ندارند، ولی قلب انسان مومن جایگاه اوست.
همانطور که گفته آمد احادیث تمام امور زندگانی انسان را در بر میگیرد. احادیث نه تنها امور مادی و ملموس زندگی بلکه به امور معنوی و انتزاعی نیز میپردازد. سخن از مواردی مثل کشتن نفس، فریفته نشدن به امور زودگذر دنیا و عشق و عرش خداوند از موضوعاتی است که در احادیث ذکر شدهاست. این امر نشان میدهد احادیث مجموعهای فراگیر است که تمام امور را شامل شده و خداوند آنها را از زبان پیامبران و امامان را برای مردم بیان کردهاند. این سخنان ارزشمند از ابتدای خلقت بشر سرلوحه و راهگشای زندگی انسانها بوده و هستند.
منابع:
گزیده غزلیات شمس، به کوشش محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات کتابهای جیبی، سال انتشار1362
مقدمهای بر مبانی عرفان و تصوف، ضیاءالدین سجادی، انتشارات سمت، سال انتشار 1389
مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد3، تصحیح و تحشیه و مقدمه سید حسین نصر، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال نشر1380
مثنوی معنوی، مولانا جلالالدین محمد بلخی، بر اساس نسخه رینولد نیکلسن، نشر افکار سال نشر1375
رمز و داستانهای رمزی، تقی پورنامداریان، انتشارات علمی فرهنگی، سالنشر1367
زهرا شهرامبخت / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد