80 سال هنر در پلکی تماشا

«نوسنت گرایی در هنر معاصر ایران» نمایشگاهی است که این روزها در یکی از بزرگ‌ترین مراکز فرهنگی و هنری ایران و حتی منطقه یعنی موزه هنرهای معاصر تهران برپاست، رویدادی که تا ماه آینده نیز به کار خود ادامه خواهد داد.
کد خبر: ۷۵۰۸۱۲
80 سال هنر در پلکی تماشا

آثار این نمایشگاه را «فرناز محمدی»؛ دبیر نمایشگاه با مشاوره «حمید کشمیرشکن» گردآوری کرده است. «فرناز محمدی» در کاتالوگ این نمایشگاه آورده است: حتی مدرنیسم وارداتی پس از ورود به ایران با ایستادگی در برابر تقلید محض روبه‌رو شده و به نوعی با محتوای غنی فرهنگ بومی ایرانی همراه شده است و ایده اصلی نمایشگاه «نوسنت گرایی در هنر معاصر ایران» بر این اساس بوده است.

وی در ادامه گفته است: نمایشگاه حاضر، برگزیده آثار بسیار ارزنده‌ای است از 80 سال تلاش هنرمندان ایرانی برای ساختن هنری نو؛ هنرمندانی که درباره سنت تأمل کرده‌اند و به درکی نو و تازه از آن در آثارشان دست یافته‌اند.

حمید کشمیر شکن، مشاور هنری نمایشگاه نیز در بدو ورود به موزه هنرهای معاصر و پیش از آغاز دیدار از آثار این نمایشگاه در یادداشت نصب شده بر دیوار بیان کرده که این نمایشگاه تلاشی است برای بازنمایی رویکردها و مواجهه‌های متنوع هنرمندان با سنت‌های ایرانی و نمودهای گوناگون آن از آغاز جریان نوگرایی (دهه 1320) تاکنون و در این راستا کوشش شده تا بخش‌های «ششگانه» این نمایشگاه، گونه گونی و تحول این مواجهه‌ها بر مبنای روالی تاریخی به نمایش گذاشته شود.

کشمیرشکن در ادامه این یادداشت درباره بخش‌های ششگانه این نمایشگاه بر اساس روند تاریخی و به تبع آن ویژگی‌های هر دسته از آثار توضیح داده است.

در نمایشگاه «نوسنت گرایی در هنرمعاصر ایران» 170 اثر شامل نقاشی، مجسمه، ویدئوآرت، چیدمان و عکس از 84 هنرمند ارائه شده است؛ آثاری که یا از خود هنرمندان یا از مجموعه داران آثار هنری به امانت گرفته شده و تعدادی هم به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران تعلق دارد.

در وهله نخست، آنچه که در نگاهی کلی به آثار این نمایشگاه و بخش‌های ششگانه آن می‌توان گفت، نبود توازن دو کفه ترازوی مثالینِ میان آثار قبل و پس از انقلاب، از نظر قوّت تکنیکی آثار، تازگی، خلاقیت، پیشرو و جریان ساز بودن، تعداد آثار و شهرت هنرمندان آفریننده آنهاست. چرا که آثار پیش از انقلاب که در چهار بخش گرد آمده‌اند، با نمایش تعداد کمتر و نمونه وار، آثاری جریان ساز و تحول آفرین و موثر در تاریخ هنرهای تجسمی ایران محسوب می‌شوند و هنرمندان این آثار هم، به دلیل آوانگارد و موثر بودن آثارشان، همگی شناخته شده‌اند. آثار هر بخش از دوران پیش از انقلاب از دسته‌بندی‌های مشخص تر، واضح تر و منسجم‌تری برخوردار است و اصلاً به دلیل همین انسجام است که بر روند هنرهای تجسمی کشور موثر افتاده‌اند و جریانی را در تاریخ هنر ایران سبب شده‌اند.

نوگرا، ایرانی و جریان‌ساز

در توضیح بخش نخست آثار مربوط به پیش از انقلاب که مربوط به دهه‌های 20 و 30 شمسی و آغاز مدرنیته در هنر و فرهنگ ایرانی می‌شود، آمده است: این دو دهه در قالب موضوعات و نقش مایه‌هایی مرتبط با فرهنگ ایرانی در اشکالی از مدرنیسم هنری، از امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم تا کوبیسم و اشکال انتزاعی متجلی شده است.

در این بخش، که شاید بتوان آن را از درخشان‌ترین بخش‌های این نمایشگاه به لحاظ پیشگامی در هنرنوگرای ایران معرفی کرد، با نمونه آثاری از استادان مسلّم هنر معاصر ایران مواجه می‌شویم. نسل اوّل هنرمندان پیشرو و پیشکسوتی چون جلیل ضیاءپور، محمود جوادی‌پور، منوچهر شیبانی و حسین کاظمی که به جز یکی از آنها یعنی ابوالقاسم سعیدی، بقیه دیگر در قید حیات نیستند.

بخش دوم آثار پیش از انقلاب که در گالری شماره 1 موزه جای گرفته است، به نمونه آثار نقاشی و مجسمه هنرمندان «مکتب سقاخانه» اختصاص دارد. حسین زنده‌رودی، پرویز تناولی، فرامرز پیلارام، منصور قندریز، مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، ژازه تباتبایی و صادق تبریزی از هنرمندان اصلی منتسب به جریان هنری «سقاخانه» هستند که نمونه آثارشان در این بخش به تماشا در آمده است. آثاری جریان ساز که تأثیر آنها در آثار دوره‌های سوم و چهارم قبل از انقلاب ادامه می‌یابد و به دلیل وضوح بکارگیری نشانه‌های شیعی و مذهبی در این شیوه و تناسب آن با اعتقادات و ایدئولوژی پس از انقلاب، حتی در دوره پس از انقلاب هم در آثار دیده می‌شود. اثرگذاری این شیوه تا به آنجاست که حتی به برخی آثار هنری زمان حال نیز سرایت کرده و بعضی هنرمندان کنونی همچنان این شیوه را به صورت یک شیوه دائمی در آثار خود به کار می‌برند.

اما گالری شماره 2 موزه در بر گیرنده آثار بخش سوم پیش از انقلاب و شامل نقاشی و مجسمه است. در این بخش، نمونه آثار برگرفته از خوشنویسی و حروف الفبای فارسی ارائه شده است. در توضیح این بخش آورده شده، نقوش برگرفته از خوشنویسی و حروف الفبا که برای اولین بار توسط پیشگامان نهضت سقاخانه مورد استفاده قرار گرفت، بزودی به دو انشعاب اصلی تقسیم شد. رویکرد اول بر پایه استفاده از حروف و نوشته بدون در نظر داشتن معنی یا التزام به پایبندی به قواعد مرسوم خوشنویسی است و اساسا متنی قابل خواندن در این آثار به چشم نمی‌خورد. رویکرد دوم که به نقاشیخط شهرت یافت، فعالیت هنرمندانی را در بر می‌گیرد که اغلب خوشنویسانی حرفه‌ای بودند. در این بخش علاوه بر نمایش نمونه آثار هنرمندان مکتب سقاخانه نظیر زنده‌رودی، تناولی و پیلارام، آثاری از محمد احصائی، رضا مافی، نصرالله افجه‌ای، جلیل رسولی و زنده‌یاد منصوره حسینی هم ارائه شده است.

آخرین بخش از آثار نوسنت گرایی پیش از انقلاب در گالری شماره 3 گرد آمده است، آثاری که اغلب در دهه 50 خلق شده‌اند. در این بخش توضیح داده شده که در این دوره علاوه برحضور رویکردهای رایج دهه 40، رویکردهای متنوع دیگری نیز به هنر معاصر ایجاد شده. یکی از این شیوه‌های تازه، بکارگیری مواد و مصالح سنتی به عنوان ساختار بنیادی آثار برخی هنرمندان در قالبی نو بود. مثلاً استفاده از قطعات آینه که تداعی‌گر فضای آینه کاری اماکن مذهبی است یا استفاده از گِل و کاهگل به عنوان عناصر کاربردی در معماری سنتی مناطق کویری ایران. مارکو گریگوریان، پرویز کلانتری، منیر فرمانفرماییان، ابراهیم جعفری و غلامحسین نامی از هنرمندانی بودند که تجربیاتشان در این قالب به نمایش درآمده است.

تا به اینجا، آثار با دسته‌بندی‌های مشخص ارائه شده است و هر یک از این دسته‌بندی‌ها نه‌تنها در جای خود به اختصار، شیوه‌هایی نوین و غیرکلیشه‌ای را به طور مستقل در هنر تجسمی‌مان به نمایش گذاشته‌اند، که حتی تاریخچه‌ای از روند نوگرایی در هنر تجسمی ایران را با مرور این دسته‌بندی‌ها به خوبی می‌توان دنبال کرد. با نگاهی کلی به آثار پیش از انقلاب پی می‌بریم که هنرمندان آفریننده این آثار در فضایی که زمینه رفت و آمد به آمریکا و کشورهای اروپایی و تأثیرپذیری از فرهنگ و هنر غربی برایشان فراهم بود، نوگرایی را به هنر ایران انتقال دادند اما در تمامی دوره‌های هنری پیش از انقلاب، همواره سعی درنشاندن رنگ و بوی ایرانی در آثارشان داشته‌اند تا در عین نوگرایی آثارشان، فرهنگ، نشانه‌ها و آداب و رسوم ایرانی در آنها جاری باشد و اصلا به همین دلیل آثارشان تأثیرگذار، ماندگار و جریان‌ساز بوده است، چون در عین نو بودن آثارشان، حس بیگانگی را به هنرمندان پس از دوران خود انتقال نمی‌دادند و نه‌تنها هنرمندان پس از خود که حتی عامه مردم نیز به دلیل وجود عناصر آشنا و ملموس از فرهنگ ایرانی در آثار نوگرایانه آنها، احساس نزدیکی و صمیمیت با این آثار می‌کردند.

پراکندگی و شتابزدگی

اما برخلاف دوران پیش از انقلاب، آثار پس از انقلاب در این نمایشگاه تنها به دو بخش تقسیم شده است. این در حالی است که اختلاف زمانی میان مجموع سال‌های جریان نوسنت ‌گرایی پیش از انقلاب و سال‌های پس از آن چندان پر فاصله نبوده است، به این معنا که نوسنت ‌گرایی پیش از انقلاب از سال 1320 تا 1356، دوره سی‌و‌شش ساله‌ای را طی کرده است و این رویکرد که پس از انقلاب از اواخر دهه 60 شمسی مجددا پیگیری شده تا به اکنون حدود 27 سال را طی کرده است.

مجموعه نمایشگاه پس از انقلاب با نمایش تعداد بیشتری از نمونه آثار همراه است، آثاری که از انسجام لازم به لحاظ تکنیک یا موضوعیت آثار و دسته بندی‌های مشخص همچون آثار پیش از انقلاب برخوردار نیستند و پراکندگی و گستردگی آثار مختلف در آنها به خوبی دیده می‌شود. اصلاً به دلیل فقدان همین‌هاست که به صورت پرتعداد و از هر شیوه‌ای حداقل یک نمونه به تماشا در آمده است تا با شتابزدگی، پرونده‌ای کلی و قابل توجیه از جریان و روند هنری این دوران در نمایشگاه ارائه شود. از طرفی، تمامی هنرمندان آثار پس از انقلاب برخلاف هنرمندان چهار دوره پیش از انقلاب از میان هنرمندانی مطرح، جریان‌ساز، شناخته شده و پیشکسوت انتخاب نشده‌اند و در کنار آثار استادان، آثار هنرمندان جوانتر و کمتر شناخته شده نیز بوفور دیده می‌شود. گویی نمایشگاه گردان این مجموعه، در این بخش از نمایشگاه، فقط رصدگر گالری‌ها در این سال‌ها بوده است و از هدف اصلی این نمایشگاه غافل مانده و بیشتر مجذوب نوسنت ‌گرایی‌های مختلفی شده که فارغ از ادامه‌دار، جریان ساز و اثرگذار بودن یا نبودنشان، از دل گالری‌ها برای این نمایشگاه انتخاب شده‌اند تا به این وسیله مجموعه‌ای شتابزده، آشفته، ناموزون و نامنسجم و گیج‌کننده و متفاوت از بخش‌های پیش از انقلاب در این دو بخش گرد هم آید، به طوری که بیننده از ارتباط دادن میان آثار هر یک از دو بخش و دنبال کردن روند تحول آنها از روی ویژگی‌هایشان عاجز می‌ماند و ترجیح می‌دهد، فارغ از توضیحاتی که برای هریک از دو بخش آمده، فقط نظاره گر نمایشگاهی از مرور آثار مدرن پس از انقلاب باشد و بس. چراکه اصولا ارتباط مشخص و دسته بندی شده‌ای را میان این توضیحات و آثار نمی‌یابد و ناخودآگاه انسان را به یاد مجموعه پایانی هشت کتاب سهراب سپهری می‌اندازد ما نگاهی که با وجود پختگی سهراب اما کمتر مخاطب عام می‌تواند در مقایسه با آثار حجم سبز و صدای پای آب او با آن ارتباط برقرار کند.

مریم نظری ‌‌/‌‌‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها