تاراج سرمایه های ملی به اسم «هدیه»

از دیرباز هدیه دادن به سفرا، نمایندگان و اتباع کشورهای دیگر از سنت‌های معمول در سطح جهان بوده است. در ایران نیز از روزگاران باستان، از طرف سلاطین و حکام به نمایندگان کشورهای دیگر خصوصاً آنهایی که نماینده‌ی رسمی برای عقد معاهدات تجاری یا صلح بودند و یا آنهایی که از منظر اجتماعی و سیاسی جایگاه والایی داشتند، هدایایی اهدا می‌گردید. در حقیقت این هدایا نوعی پاداش و قدردانی از زحمات این افراد به منظور تحقق اهدافی خاص محسوب می‌شد.
کد خبر: ۷۳۳۴۹۶
تاراج سرمایه های ملی به اسم «هدیه»

در دوره‌های اخیر خصوصاً از قاجاریه به بعد به خاطر ثبت و ضبط بیشتر وقایع با دقت و امعان نظر بیشتری می‌توان مسأله‌ی هدیه دادن به خارجی‌ها را مورد بررسی قرار داد. تا پیش از روی کار آمدن سلسله‌ی پهلوی در 1304 ﻫ ش به جز موارد استثنایی و نادر، هدایایی که به هیئت‌های خارجی اهدا می‌گردید، متناسب با عرف بین‌الملل بود. این هدایا در اکثر موارد ارزش مادی فراوانی نداشت و جنبه‌ی سمبلیک و یادگاری آن مهم‌تر بود. در دوره‌ی پهلوی برخلاف تمام عرف‌های بین‌المللی، شیوه‌ای در دادن هدیه به خارجی‌ها رواج یافت که مشابه آن در کمتر برهه‌ای از تاریخ ایران دیده شده است. در ادامه برخی از ویژگی‌های رژیم پهلوی در موضوع هدایا به خارجی‌ها را بررسی خواهیم کرد.

الف) مسافرت‌‌های مکرر به خارج از کشور
تا اواسط دوره‌ی قاجار شاهان و حکام به خاطر اقامت در داخل کشور، صرفاً به خارجی‌هایی که به مناسبتی به دربار راه می یافتند و شرایط عنایت و توجه را داشتند، هدیه می‌دادند. ناصرالدین‌شاه اولین شاهی بود که به اروپا سفر کرد و چنان دست و دلبازانه رفتار کرد که امتیازات و قراردادهایش مشهور است. مظفرالدین شاه نیز به دلیل خالی بودن خزانه دولت مجبور به گرفتن وام و دادن امتیازاتی به روس و انگلیس برای تأمین هزینه‌ی سفرهایش به غرب شد. با همه‌ی این اجحافات، تعداد سفرهای این شاهان اندک و امکان بذل و بخشش آنها نیز محدود بود. ناصرالدین شاه سه بار و مظفرالدین شاه دو بار به غرب سفر کردند. در دوره‌ی پهلوی، محمدرضا بخش عمده‌ای از وقت خود را در خارج از کشور می‌گذراند و سرانجام نیز در همانجا مدفون گردید. رضا شاه تنها یک‌بار به خارج از کشور سفر کرد و آن نیز به ترکیه و دیدار با «مصطفی‌کمال‌پاشا» در 1311 ﻫ ش بود، اما محمدرضا که دوره‌ی تحصیل خود را در اروپا گذرانده بود،چنان متأثر از فضای غرب بود که از هر فرصتی برای اقامت در آنجا استفاده می‌کرد. وی پس از کودتای 28 مرداد هر سال چند هفته‌ای را در کوه‌های آلپ و سایر مناطق تفریحی و سیاحتی غرب برای استراحت می‌گذراند. « مینو صمیمی» که خود شاهد این سفرهای سیاحتی بوده است، می‌نویسد:
«شاه و درباریان نیز از جمله افرادی بودندکه همه ساله از حدود 20 ژانویه برای اسکی و سایر تفریحات به سوئیس می‌آمدند و بعداً در ماه مارس به ایران بازمی‌گشتند تا تعطیلات بهاری خود را در ویلاهای کرانه دریای خزر بگذرانند. در بین پیست‌های مختلف اسکی سوئیس دربار ایران معمولاً «سن‌موریتس» را انتخاب می‌کرد؛ که گرچه محلی است بسیار لوکس و پرهزینه، ولی دسترسی به آن از بقیه تفریحگاه‌های زمستانی سوئیس مشکل‌تر است... چون به‌طور معمول اولین محل توقف شاه و ملکه در سوئیس، شهر زوریخ بود، از این‌رو همه ساله قبل از آغاز سفر شاه دو طبقه کامل از گراند هتل «دولدر» برای مدت دو ماه اجاره می‌شد تا مورد استفاده شاه و همراهانش در زوریخ قرار گیرد و گرچه شاه و ملکه قاعدتاً پس از یک هفته اقامت در زوریخ، برای گذراندن بقیه‌ی دوره‌ی سفر خود عازم سن‌موریتس می‌شدند، ولی سفارتخانه اجاره‌ی دو طبقه کامل هتل «دولدر» را تا پایان دو ماه کماکان می‌پرداخت....»
در کنار این سفرهای تفریحی پرهزینه، شاه به خاطر مسائل بین‌المللی نیز به بسیاری از کشورهای جهان سفر می‌کرد و از آنجایی که می‌کوشید تا چهره‌ای شاهانه از خود نشان دهد، در همه‌ی این سفرها به بذل و بخشش می‌پرداخت و مبالغ هنگفتی را از این طریق بر باد می‌داد. این هدایا تقریباً به همه کسانی که در طول سفر با شاه مواجه می‌شدند ـ از مستخدمین گرفته تا مقامات عالیه ـ تعلق می‌گرفت.

ب) ارتباط خانواده‌ی پهلوی با خارجی‌ها
خانواده‌ی پهلوی نیز وضعیتی مشابه شاه داشتند. اغلب آنها تحصیلات خود را در غرب گذرانده و در فرهنگ آنجا مستحیل شده بودند؛ به این دلیل زمان زیادی را نمی‌توانستند در ایران بگذرانند و همواره در رفت و آمد میان ایران و غرب بودند. این افراد به خاطر اینکه لقب «والا حضرت» «شاهپور»، «شاه دخت» و «والاگهر» را با خود یدک می‌کشیدند، همواره در ارتباطاتشان با خارجی‌ها به دنبال نشان دادن موقعیت ویژه‌ی خود بودند.

ج)دادن هدیه به خارجی‌ها از هر قشر و طبقه
تا پیش از روی کار آمدن پهلوی‌ها، هدایا غالباً به شخصیت‌های حقوقی خارجی و آنهایی که نماینده‌ی رسمی کشورهای دیگر بودند داده می‌شد. اما در دوره پهلوی در کنار هدایایی که به این اشخاص داده می‌شد، سایر خارجی‌ها نیز صرفاً به خاطر ارتباط با دربار مشمول عنایات ملوکانه می‌شدند و از خوان گسترده‌ای که رژیم از کیسه‌ی مردم گستر‌انده بود، استفاده می‌کردند. این افراد شعرا، هنرمندان، دوزندگان، آشپزها و حتی راننده‌ها و مأمورین کشورهای دیگر را نیز شامل می‌شد.

د‍) هم‌ارزش نبودن هدایای معاوضه شده میان هیئت‌های ایرانی و خارجی
در سفرهای شخصی شاه یا خانواده‌ی سلطنتی به خارج از کشور، کیفیت و کمیت هدایا بسیار بیشتر بوده است. نگاهی به فهرست کادوهای ارسالی فرح پهلوی هنگام مسافرت به کشور بلژیک در سال 1356 برای آشنایی بیشتر با حاتم‌بخشی‌های رژیم پهلوی سودمند خواهد بود؛ این در حالی است که فرح پهلوی در خاطراتش با بیانی ساده و عوام‌فریبانه خود را شخصیتی مقتصد و ساده زیست و مخالف ریخت‌‌ و پاش‌ معرفی کرده است.

ه‍‍) عدم ارتباط هدایا با فرهنگ بومی ایران
تا قبل از سلطنت پهلوی، معمولاً هدایا از اقلامی انتخاب می‌شدند که در کشور تولید شده و شهرتی جهانی داشتند. این اقدام علاوه بر معرفی آن کالا نوعی تقدیر از سازندگان و تولیدکنندگان آن محصولات نیز به حساب می‌آمد. متأسفانه در دوره‌ی پهلوی، شاهد پدیده‌ای به نام خرید اجناس لوکس خارجی با قیمت‌های گزاف و دادن آنها به صورت هدیه به خارجی‌ها هستیم. این اقدام نه تنها در دراز مدت تأثیری منفی‌‌ بر هنرهای ظریف ایرانی گذاشت، که باعث خروج میلیون‌ها دلار ارز از کشور نیز شد و ایران را به بازاری برای خرید این کالاها تبدیل ‌کرد. راجع به دور شدن پهلوی‌ها از فرهنگ و تمدن ایرانی بسیار گفته شده است، اما کافی است که بدانیم آنها حتی ابتدایی‌ترین مواد مصرفی خود اعم از لبنیات، گوشت و ... را نیز از خارج وارد می‌کردند. با چنین تفکری که بر تمام شئون رژیم سابق حکمفرما شده بود، این اقدام آنها در خرید کالاهای تزئینی و گرانقیمت چندان عجیب و دور از ذهن نیست. از جمله این کالاها می‌توان به ساعت‌های سوئیسی و ظروف طلا و نقره‌ای که در خارج تولید می‌شدند اشاره کرد. در سندی راجع به خرید این ساعت‌ها آمده است:
«حسب الامر مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر مقرر است که تعدادی ساعت و دگمه سردست با مشخصات مختلف تهیه شود که در موقع لزوم و مقتضی بر حسب اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیا‌حضرت شهبانو به مقامات اهداء گردد. پس از تماس با نمایندگی انیورسال در تهران و خواستن نمونه‌ای لازم مراتب به شرف عرض اعلیحضرت رسید و چند نمونه مورد تصویب واقع گردید........ مستدعی است امر و مقرر فرمائید فعلاً نصف بهای مورد سفارش یعنی مبلغ 166985 فرانک سویس در وجه کارخانه اونیورسال حواله شود...... »
این اقدام رژیم پهلوی در بخشیدن کالاهای لوکس، ضمن زیان‌های اقتصادی که به کشور وارد می‌کرد، تبلیغی نیز برای آن محصولات به حساب می‌آمد. متأسفانه رژیم پهلوی این نگاه متواضعانه و از روی ضعف به غرب را در همه‌ی سطوح اعم از مادی و معنوی تسری بخشیده و در راستای همین نگاه بود که اقلام مصرفی دربار نیز از خارج تهیه می‌گردید.
و) بی برنامگی و نداشتن هدف مشخص از دادن هدیه به خارجی‌ها
در دوره‌های قبل از پهلوی، هدایایی که به نمایندگان کشورهای خارجی داده می‌شد، در واقع تقدیری بود از زحمات کسانی که منفعتی را نصیب کشور کرده بودند. در دوره‌ی پهلوی غالب هدایا جنبه‌ی فردی داشت و هدف خاصی از آن منظور نظر نبود. به طور مثال می‌توان به هدایای فرح پهلوی به نویسندگان و هنرمندان خارجی‌ که در مورد وی کتاب نوشته بودند اشاره کرد. وی در یک مورد برای خانم « گری بلانش» 17 هزار دلار بابت نگارش کتاب «علیاحضرت فرح پهلوی» ارسال کرده است.
« خواهشمند است دستور فرمایید از محل اعتبار مربوطه مبلغ هفده هزار دلار (17000) بابت آخرین قسط حق‌الزحمه خانم بلانش مؤلف کتاب علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به نشانی زیر حواله نمایند »
متأسفانه حاتم بخشی‌های رژیم پهلوی به خارجی‌ها هرگز با عرف بین‌المللی هم‌خوانی نداشت و نمی‌توان مشابهی برای آن پیدا کرد. این بذل و بخشش ها به خوبی نشان می‌دهد که این سلسله، اموال ملی را به مثابه ثروتی شخصی تلقی می‌کرده و دست خود را در مصرف آن باز می‌دانسته ‌است. از آنجایی که سفر اعضای دربار به خارج از کشور بسیار زیاد بود، لذا برای سهولت دست‌یابی این افراد به کالاهای گران قیمت، انباری به همین منظور در دربار تشکیل شده بود که به گفته‌ی اسناد، بارها و بارها موجودی آن خالی می‌شد. برای آگاهی از میزان موجودی انبار شاهنشاهی که صرفاً جهت دادن هدیه به خارجی‌ها تأسیس شده بود، به سند مورخه‌ی‌ 25/9/1345رجوع شود. در آغاز این سند و قبل از ارائه لیست موجودی انبار آمده است:
«جناب آقای‌ امیر عباس هویدا
نخست وزیر
به طوری که خاطر عالی مستحضر است، تشریفات کل شاهنشاهی برای اینکه همواره در اجرای اوامر مطاع مبارک ملوکانه از هر لحاظ آمادگی داشته باشد سعی می‌نماید مقداری از هدایای مورد نیاز جهت میهمانان رسمی دربار شاهنشاهی و هم چنین در صورت تشریف‌فرمایی به خارج از کشور هدایایی برای سران و مقامات عالی‌ رتبه این کشورها آماده داشته باشد. به همین منظور در حال حاضر با وجود میهمانان متعدد خارجی‌ و تشریف فرمایی ذات مبارک اعلیحضرتین به خارج از کشور مقدار هدایای مختلف و نشان‌ها با ارزش بیش‌از چهل میلیون ریال در انبار تشریفات کل شاهنشاهی موجود است. این جانب فکر کردم مناسب باشد صورت آن نیز جهت استحضار آن جناب ایفاد گردد...»
همه‌ی اعضای خانواده‌ی سلطنتی مجاز به استفاده از این انبار بودند و در سفرهایشان به خارج از کشور، مقدار زیادی از محتویات آن را نیز با خود می‌بردند. نکته‌ی جالب در مورد این انبار، رؤسای فاسد و ناسالم آن از قبیل « نصرت‌الها معینیان» و «هرمز قریب» است که هر کدام سابقه‌ی زیادی در مفاسد اقتصادی و اخلاقی دارند. معینیان پس از سقوط رژیم پهلوی همچنان با این خانواده در ارتباط بود و به گفته‌ی «احمد علی مسعود انصاری» در هزینه کردن پول‌های بی‌حساب خاندان پهلوی کوتاهی نمی‌کرد. هرمز قریب نیز در حیف و میل کردن اموال و چاپلوسی دست‌کمی از معینیان نداشت. این افراد صرفاً به خاطر نزدیکی به دربار حائز این مقامات شده بودند و از آنجایی که تضمینی نیز برای بقایشان وجود نداشت، لذا دست خانواده‌ی پهلوی را در انبار شاهی باز گذاشته و خود نیز به آسودگی از آن متمتع می‌شدند. در ادامه‌ برخی از سران رژیم پهلوی و کیفیت و چگونگی هدایای آنها به خارجی‌ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

1ـ محمد رضا شاه
محمد‌رضا پهلوی که خود را وارث سلاطین قدیم ایران می‌دانست، برای کتمان ضعف‌های سیاسی و اجتماعی‌اش، با بخشش‌های شاهانه به دنبال تشبث به این شاهان باستانی بود. از آنجایی که راجع به اسرافات وی به کرات گفته شده است، برای جلوگیری از اطاله‌ی کلام صرفاً به هدایای وی به خارجی‌ها اشاره می‌ شود. بی‌شک دربار او یکی از پرهزینه‌ترین دربارهای جهان بود. در این دربار پرطمطراق خارجی‌های زیادی رفت‌ و آمد داشتند که یکی از معروف‌ترین آنها «ارنست پرون» بود. فردوست در مورد قدرت و نفوذ وی می‌نویسد:
«.... هرگاه محمد‌رضا مسئله‌ای را نمی‌پذیرفت، پرون آمرانه و با حالت تحکم به من می‌گفت تا به او بگویم و جملاتی از این قبیل را به کار می‌برد: «من می‌خواهم این کار بشود!» پرون گاه حتی در حضور من نیز با محمد‌رضا با چنین لحنی صحبت می‌کرد و اگر او موردی را نمی‌پذیرفت، می‌گفت:«باید بکنی، وگرنه نتایج آن را خواهی دید!» محمدرضا برای اینکه از شر پرون خلاص شود و یا برای اینکه توهین بیشتری نشنود، می‌پذیرفت و علی‌رغم این توهین‌ها، همواره در مقابل پرون حالت تسلیم داشت. پرون برای دوستان ایرانی‌اش پست می‌گرفت و برای دشمنانش ترک پست. دامنه دستورات پرون همه‌ی عرصه‌ها را فرامی‌گرفت: اشخاص مهمی که در مراجع قضایی تحت تعقیب بودند (در رده وکیل و وزیر و امثالهم) گاه پرون خواستار راکد شدن و توقف پرونده‌هایشان می‌شد. در انتخابات مداخله جدی داشت و کار به جایی کشیده بود که دیگر برای عزل یا نصب یک مدیر کل به محمدرضا احتیاج نداشت و راساً انجام می‌داد و تنها برای انتصاب وزرا و یا تحمیل نمایندگان مجلس به محمدرضا مراجعه می‌کرد و تحقیقاً هم نظراتش برآورده می‌شد...»

1ـ 1) هدیه دادن به زنان خارجی
محمد‌رضا به خاطر شخصیت ضعیف و عیاشش گرایش زیادی به خارجی‌ها داشت و آشنایی وی با پرون نیز به همین دلیل بود. دوستان وی به گفته بسیاری از نزدیکانش، صرفاً کسانی بودند که موجبات تشفی غرایز او را فراهم می‌کردند و از همین راه نیز وارد حلقه‌ی نزدیکان او می‌شدند. کسانی مانند امیر هوشنگ دولو، اسداله علم و ... از جمله‌ی این افراد بودند.به گفته منابع موجود این افراد با پرداخت هزینه‌های هنگفت، فواحش و روسپی‌های فراوانی را به ایران دعوت و موجبات کامیابی شاه را فراهم می‌کردند. فردوست در مورد پرداخت پول به این افراد می‌نویسد:
« در مسافرت به آمریکا در نیویورک من 2 نفر را به محمدرضا معرفی کردم. یکی گریس کلی بود که در آن زمان آرتیست تئاتر بود و دوبار با او ملاقات کرد و محمد‌رضا به وی یک‌سری جواهرات به ارزش حدود یک میلیون دلار داد. این زن‌ بعدها همسر پرنس موناکو شد و اخیراً در یک تصادف اتومبیل درگذشت. نفر دوم یک دختر آمریکایی 19 ساله بود که ملکه زیبایی جهان بود. محمدرضا مرا فرستاد و او را آوردم و چندبار با محمدرضا ملاقات کرد و به او نیز یک‌سری جواهر داد که حدودیک میلیون دلار ارزش داشت....»
راجع به بخشش‌های محمدرضا به زنان خارجی مطالبی نوشته شده که تعجب‌آور است. به گفته‌ی مینو صمیمی که از نزدیک با شاه و فرح در سوئیس ارتباط داشت، وی با بسیاری از هنرپیشگان و خوانندگان معروف اروپایی ارتباط داشته و به همین خاطر مبالغ هنگفتی نیز به آنها می‌پرداخت. فریدون هویدا نیز در این مورد می‌نویسد:
« [شاه] در خلال دیدار از پاریس، یکی دو روز عصرها که وقت آزاد داشت به چند کاباره شبانه سر زد ومدتی را در مصاحبت با دختران معرفی شده از سوی دوستان خود گذراند، که به آنها هدایایی گران‌قیمت نیز داد.
چند ماه بعد در یک مجلس میهمانی به یکی از همان دخترهایی که مدتی را با شاه سرکرده بود برخوردم و او با افتخار فراوان انگشتر الماس را که از شاه هدیه گرفته بود به من نشان داد. ... »
شهرت زن‌بارگی شاه حتی در روزنامه‌های خارجی نیز انعکاس یافته بود و مطالب زیادی در مورد آن نوشته می‌شد. روزنامه‌ی « ناسیونال‌استار» در 17/4/1354 در مورد شاه می‌نویسد:
« اخیراً شرکت هواپیمایی ایران به منظور جلب توریست اقدامات وسیعی در ایالات متحده انجام داده است.به من گفته‌اند که شاه ایران که مورد توجه خاص زنان می‌باشد به مسؤولین گمرکی دستور داده‌اند که هرگاه یک زن زیبا در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شود ایشان را از ورود او مطلع نمایند. به دنبال آن نیز امکان دارد که به کاخ دعوت شوند ....» متأسفانه محمدرضا پهلوی این روحیه را تا روزهای پایانی حیاتش حفظ کرد و هنگام فرار از کشور نیز در « پاناما » این رویه را ادامه می‌داد.

2ـ 1) هدیه به مؤسسات و بنگاه‌های خارجی‌
محمدرضا پهلوی در سفرهایش به خارج از کشور، هدایای فراوانی را میان مقامات کشور مقصد تقسیم می‌کرد. وی علاوه بر این، پاداش‌های زیادی نیز به کسانی می‌داد که ارتباط نزدیکی با او داشتند، از جمله این افراد می‌توان به خیاط‌ها و آرایشگرهای مخصوص اشاره کرد. در کنار مصارف شخصی، محمدرضا به خاطر کسب وجاهت بین‌المللی و به منظور پنهان کردن ضعف‌های داخلی‌اش، مبالغ زیادی را صرف ساخت بیمارستان و تأسیسات عمومی در کشورهای ثروتمندی چون آمریکا می‌کرد. این درحالی بود که در بسیاری از نقاط کشور، مردم از حداقل امکانات بهداشتی و آموزشی محروم بودند و سالانه هزاران نفر به خاطر کمبود زیرساخت‌های درمانی از بین می‌رفتند.
« ..... لندن ـ خبرگزاری رویتر ـ 21 اکتبر
امروز در لندن اعلام شد که [از طرف] شاه ایران بیست هزار پوند (استرلینگ) به مدرسه اقتصاد لندن در مورد ساختمان جدید کتابخانه علوم سیاسی و اقتصادی، اعطا گردیده است.اکنون 160000 هزار پوند دیگر باقی می‌ماند تا خرید ساختمان جدید جهت کتابخانه مذکور صورت گیرد... »
بخش فارسی رادیو لندن نیز در مورخه‌ی 29/7/1353 خبر مشابهی را پخش کرده بود. در سند دیگری به کمک محمدرضا پهلوی به بیمارستانی در آمریکا اشاره شده است:
« حسب‌الامر مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر
مقرر است مبلغ بیست هزار دلار به عنوان هدیه و کمک ذات اقدس شهریاری بهHEART INSTITUTE TEXAS توسط جناب آقای اردشیر زاهدی سفیر شاهنشاه آریامهر در واشنگتن فوراً حواله فرمائید. »
هزینه کردن چنین مبالغی در کشورهای ثروتمند در حالی بود که «اسدالها علم» در خاطراتش آمار اسفناکی از میزان امکانات بهداشتی و رفاهی در سطح کشور ارائه کرده است. وی می‌نویسد:
« ... ظهر برای نیم ساعتی جلسه هیئت امناء خانه‌های فرهنگ روستایی را داشتم و جای بسی تأسف می‌شد که وقتی جویا شدم در دهات چقدر برق و آب آشامیدنی داریم. معلوم شد یک درصد ایران آب آشامیدنی تمیز دارند. البته چون در ایران قنات و چاه هست اشکال زیادی در این زمینه نیست ولی چهار درصد دهات ایران برق دارند. خیلی عجیب است و جای تأسف.»

3ـ 1) هدیه به دیگر خانواده‌های سلطنتی جهان
محمدرضا علاوه بر کمک‌هایی که به مؤسسات خارجی می‌کرد، به دوستان نزدیکش که اکثراً از سلاطین و رجال صاحب قدرت و یا حتی معزول بودند هدیه‌های هنگفتی می‌بخشید. بیشتر این افراد در کشورهای خود فاقد وجاهت بوده و محبوبیتی نداشتند. در سند زیر بخشی از این کمک‌ها آمده است:
«جناب آقای هویدا، نخست وزیر
حسب‌الامر مبارک شاهنشاه آریامهر از آبان ماه ماهیانه مبلغ 000/20 لیره و 20000دلار برای پادشاه یونان حواله که جمع آن تا پایان سال 1352 طبق صورت ضمیمه بالغ بر 22،600،500ریال گردیده است.
خواهشمند است دستور فرمایید مبلغ فوق را چک در وجه امور مالی‌ دربار شاهنشاهی صادر و ارسال فرمایند. ضمناً امر و مقرر فرمودند ماهیانه علاوه بر ده هزار دلاری‌که برای‌ پادشاه سابق افغانستان حواله می‌گردد، بعد از این هم مقرر فرمودند که به ماهیانه پادشاه سابق افغانستان مبلغ 950 دلار اضافه گردد با این ترتیب در اجرای اوامر مطاع مبارک شاهنشاه آریامهر مقرر فرمایند همه ماهه ارز 20950 دلار به شرح فوق در اختیار امور مالی دربار شاهنشاهی‌ گذارده شود تا به مصرف برسانند.ضمناً اوامر مبارک شاهنشاه آریامهر (ناخوانا ) دریافت یک دستگاه اتومبیل برای‌ پادشاه سابق افغانستان به مبلغ 8056 دلار خریداری‌ که ضمن نامه شماره 4 ـ 170/م باستحضار آن جناب رسید که مقرر فرمایند هم ارز ریالی‌ آن به امور مالی‌ دربار شاهنشاهی پرداخت گردد. این اتومبیل فعلاً در اختیار سفیر شاهنشاه آریامهر در رم است.
علاوه بر این مقرر فرمودند که خانه‌ای در رم به مبلغ یک میلیون و نیم تومان برای‌ایشان خریداری‌ که جزء مخارج سال 1353 خواهد آمد. در پایان صورت ریز وجه ارسالی‌ جهت پادشاه افغانستان برا‌ی استحضار آن جناب به ضمیمه ارسال می‌گردد ... »
در سند دیگری راجع به کمک شاه به نوه‌ی امپراتور اتیوپی آمده است:
«حسب‌الامر مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر مقرر است از تاریخ اول آبانماه 1356 هر شش ماه مبلغ دو هزار لیره انگلیس برای کمک به Prince merid beyene نوه امپراطور فقید اتیوپی به سفارت شاهنشاهی ایران در لندن حواله شود. در اجرای اوامر مطاع مبارک شاهنشاه خواهشمند است دستور فرمایند هم ارز ریالی دو هزار لیره چک در وجه امور مالی دربار شاهنشاهی صادر و ارسال دارند......»
محمدرضا علاوه بر موارد فوق به احزاب و گروه‌های فعال در آمریکا نیز کمک‌های فراوانی می‌کرد، به طوری که وی در یک مورد چند میلیون دلار به حزب جمهوریخواه آمریکا کمک نمود. لیست هدایای محمد‌رضا به خارجی‌ها چنان وسیع و متنوع است که به تنهایی کتاب مستقلی خواهد شد.
2ـ فرح پهلوی
فرح پهلوی همسر سوم محمد‌رضا، متأثر از تربیت فرنگی و سال‌ها اقامتش در پاریس، بخش عمده‌‌ای از دوستانش را خارجی‌ها تشکیل می‌دادند. وی هنگامی که یک شبه از دانشجویی بی‌پول به ملکه‌ی ایران تبدیل گردید، بسیاری از دوستان دوران تحصیل خود را به ایران دعوت و آنها را به ثروت‌های کلان رسانید.
به گفته فردوست، نزدیکان فرح به یکباره اکثر مشاغل مهم کشور را به دست گرفته و اختلاس‌های هنگفتی انجام می‌دادند. فرح پهلوی به خاطر شخصیت نمایشی‌اش، به دنبال جلب توجهات و قرارگرفتن در کانون نگاه‌ها بود. دادن مبالغ هنگفت به نویسندگان خارجی برای نوشتن زندگینامه‌اش در همین راستا قابل توجیه می‌باشد. وی علاوه بر نویسندگان، از عکاسان و خبرنگاران مجلات خارجی نیز برای تهیه‌ی اخباری از وی و انعکاس اقداماتش شدیداً حمایت می‌کرد و به آنها هدایای نفیسی اعطا می‌نمود.
فرح پهلوی برای بسیاری از مقامات خارجی به مناسبت‌های خاص هدایایی اعم از فرش، خاویار، سکه‌های طلا و ... می‌فرستاد و یا در پاسخ بسیاری از نامه‌هایی که از خارج برای وی ارسال می‌شد، هدیه‌ای متناسب با جایگاه فرستنده‌ی آن تقدیم می‌کرد. فرح همانند محمد‌رضا در سفرهایش به خارج از کشور، لیست بلندبالایی از کالاهایی را که باید به خارجی‌ها اهدا کند با خود همراه می‌برد. وی علاوه بر آن، مانند محمد‌رضا، به منظور کسب وجاهت بین‌المللی به سازمان‌ها و مؤسسات خارجی نیز کمک‌های فراوانی می‌کرد.
« در تاریخ 23/6/1973 علیا حضرت شهبانوی ایران تقاضای آقای pennien که رئیس کمیته‌ی ملی نویسندگان و هنرمندان فرانسه است قبول فرمودند مبنی بر اینکه سالی هزار دلار به وی پرداخت شود. این موسسه حسابی در این بانک دارد ولی این بانک دیگر با آقای pennien تماس ندارد. سوال نموده که آیا علیا‌حضرت شهبانوی ایران از این به بعد نیز مرحمتی را خواهند فرستاد و آیا آدرس جدید کمیته ملی در دست می‌باشد یا خیر... »

3ـ برادران شاه
رضا شاه از چهار ازدواجی که داشت، صاحب چندین پسر و دختر گردید که تعداد زیاد آنها به یکی از مشکلات اساسی رژیم پهلوی تبدیل شده بود. از آنجایی که این شاهزاده‌ها از سیاست محروم شده بودند، لذا با پرداختن به امور اقتصادی و انجام اعمال خلاف عفت و قانون خود را سرگرم می‌کردند. شاه که همواره از این مدعی‌های بالقوه در هراس بود، آنها را در انجام هر عمل غیر سیاسی‌ آزاد می‌گذاشت و از این طریق آنها را از پرداختن به امور سیاسی دور می‌کرد. این شاهزاده‌های فاسد و عیاش، بخش عمده‌ای از اوقات خود را در خارج از کشور می‌گذراندند و از آنجایی که به بی‌بندوباری اشتهار داشتند، به سرعت طعمه‌ی خارجی‌های فرصت طلب می‌شدند. برادران شاه در سفرهایشان به خارج از کشور، هدایای فراوانی با خود برده و آنها را در میان اشخاص حقیقی و حقوقی تقسیم می‌کردند. انبار شاهنشاهی نیز موظف به تأمین اقلام مورد نیاز آنها بود. در سند زیر به این موضوع اشاره شده است:
« ... با ابراز کمال امتنان و سپاسگزاری از اقدام فوری آن جناب در دو فهرست صورت اسامی خاندان سلطنتی و شخصیت‌ها و رجال مغرب که به مناسبت مسافرت والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی به مغرب هدایای مرحمتی بین آنها تقسیم گردید به ضمیمه ایفاد می‌دارد:
قالیچه‌های خاندان سلطنت را در میهمانی شامی که در منزل والا‌حضرت مولای عبداله تشکیل گردید تقدیم داشتم و فوق‌العاده مورد توجه واقع گردید و مراتب تشکرات صمیمانه خود را ابراز فرمودند. سایر هدایا ضمن نامه‌هایی که برای احترام با دست نوشته شد اعطا گردید و همگی از این توجه و التفات بی‌نهایت سپاسگزاری نمودند.
موقع را برای تقدیم احترامات فائقه و تشکرات بی‌پایان از اینکه پیشنهادات این جانب مورد قبول واقع گردیده است مغتنم می‌شمارد... »

4 ـ خواهران شاه
بی‌تردید یکی از فاسدترین چهره‌های رژیم پهلوی، خواهر دوقلو‌ی شاه «اشرف» بود. وی درکنار مأموریت‌های رسمی به خاطر حضورش در مافیای بین‌المللی قاچاق مواد مخدر بخش عمده‌ای از سال را در خارج از کشور می‌گذراند. وی در مشاغلی چون: نمایندگی ایران در سازمان‌های بین‌المللی و رئیس کنفرانس جهانی زنان در 1975، سفرهای فراوانی به خارج از کشور انجام ‌داد که طی آنها هدایای زیادی نیز به خارجی‌ها اهدا ‌کرد.
«.... طبق اطلاع موثق، والاحضرت اشرف پهلوی به مناسبت مسافرت و شرکت در کنفرانس زنان که در نیویورک و مکزیک منعقد خواهد شد از جناب آقای نخست‌وزیر خواسته که مبلغ 500 هزار دلار در اختیارشان گذارده شود ....»
در یک مورد داخل کیف اشرف در فرودگاه ژنو مقدار زیادی مواد مخدر کشف گردید که سر و صدای زیادی در خارج از کشور به راه انداخت. وی در سال 1356 در جنوب فرانسه مورد حمله‌ی افراد مسلح قرار گرفت که مینو صمیمی راجع به آن می‌نویسد:
« شاهزاده اشرف البته در عین حال سمت نمایندگی رژیم شاه در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد را نیز برعهده داشت. گفتنی است که او هربار برای شرکت در این کمیسیون عازم نیویورک می‌شد و سر راه خود در جنوب فرانسه هم توقف می‌کرد تا ابتدا همراه معشوق جدیدش در کازینوها به قمارهای چند میلیون پاندی بپردازد و آنگاه آماده حضور در کمیسیون «حقوق بشر» شود. در سال 1977 [22 شهریور 1356] ضمن یکی از سفرهای شاهزاده اشرف به جنوب فرانسه، اتومبیل او هدف حمله و تیراندازی عده‌ای قرار گرفت؛ که در جریان آن، گرچه شاهزاده اشرف معجزه‌آسا جان سالم به در برد ولی ندیمه‌اش کشته شد و مرد جوان 25 ساله‌ای که معشوقه والاحضرت بود زخمی گردید...»
در جریان کودتای 28 مرداد اشرف برای حفظ تاج و تخت پهلوی مبالغ هنگفتی هزینه کرد که بخش عمده‌ای از آن به جیب خارجی‌هایی از قبیل «کرومیت روزولت» سرازیر گردید. اشرف در هنگام سفر به خارج از کشور تقریباً از همه‌ی کسانی‌ که با وی در ارتباط بودند با دادن هدایا قدردانی می‌کرد.
در سند زیر در این مورد آمده است:
« هنگام تشریف آوردن والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به اسپانیا رئیس پلیس و سه نفر از افسران مامور محافظ فوق‌العاده زحمت کشیدند و مسافرت مزبور به خوبی انجام پذیرفت ....... این است که فکر می‌کنم چنانچه چهار قوطی سیگار یا شیرینی‌خوری نقره رومیزی و چهار قوطی سیگار جیبی برای پلیس‌های مامور با آرم سلطنتی به آنها اهدا شد حسن اثر خواهد نمود و برای مسافرت‌های آتیه مقامات عالیه کشور به اسپانیا تاثیر خواهد داشت... »
در پایان این بخش لازم به ذکر است که همه‌ی خارجی‌ها از چنین اقبالی برخوردار نبودند و در مواردی مانند سند زیر هرگاه کسی در برابر خواسته‌های تمام نشدنی اعضای خانواده‌ی سلطنتی ایستادگی می‌کرد، مورد عقوبت قرار می‌گرفت:
«علی اصغر فروزان رئیس ایرانی فروشگاه فردوسی و کفیل اسبق دارایی به یکی از نزدیکان خود اظهار داشته کلیه سر و صداهایی که در اطراف فروشگاه فردوسی ایجاد و منجر به توقیف وی و مدیر آلمانی فروشگاه گردید، فقط برای انتقال سهام آلمانی‌ها به چند نفر از متنفذین کشور و کوتاه کردن دست اولیای آلمانی فروشگاه از امور داخلی آنجا صورت گرفته است و چون فروشگاه فردوسی در سال دارای منافع زیادی است لذا اعضاء خانواده سلطنتی و چند نفر از مقامات موثر کشور با مرعوب نمودن سهامداران خارجی فروشگاه موفق شده‌اند سهام آنها را به بهای نازلی در اختیار گیرند و درحال حاضر خانم دولو ـ خانم آقای علاء ـ والاحضرت شاهدخت فاطمه و اشرف و شاهپور حمید‌رضا و خانم ناصر وزیر دارایی در خرید سهام آلمانی‌ها نقش موثر را ایفا نموده‌اند»

5 ـ سایر رجال و چهره‌های درباری
از چهره‌های مرتبط با دربار که هدایای زیادی به خارجی‌ها می‌داد «فریده دیبا» مادر فرح پهلوی بود. وی با وجود اینکه خود را شخصی مذهبی معرفی می‌کرد، هرگز رفتاری مناسب شئونات اسلامی نداشت. به گفته اسناد، وی از « انبار شاهی» بارها مبالغ هنگفتی جهت هدیه دادن به خارجی‌ها دریافت ‌کرده است. تقریباً اکثر رجال عصر پهلوی، خصوصاً آنهایی که به دربار نزدیک‌تر بودند، در برابر خارجی‌ها رویه‌ی مشابهی را دنبال می‌کردند. نخست وزیران، رؤسای مجالس و نظامی‌ها هدایای گران قیمتی به خارجی‌ها می‌دادند. سند زیر نمونه‌ی جالبی از حاتم‌بخشی‌ رجال عصر پهلوی را نشان می‌دهد. در این سند جرج بوش از هدایای «تیمسار نصیری» تشکر کرده است.
«تیمسار نصیری عزیز
از مجموعه بسیار عالی سکه‌های طلا، کتاب زیبای رباعیات عمر خیام و خاویار خوشمزه‌ای که در پایان دیدار خود از این کشور ‍[آمریکا] به من مرحمت نمودید از جناب عالی متشکر است. امیدوارم که بازدید آن جناب از ایالات متحده آمریکا همان‌طور که انتظار داشتید موفقیت‌آمیز بوده باشد در حقیقت پذیرایی از شما برای ما بسیار شادی‌بخش بود و انتظار روزی را داریم که بار دیگر شما را ملاقات نمائیم... »

2ـ اقلام اهدایی به خارجی‌ها
در میان انواع و اقسام هدایایی که به خارجی‌ها داده می‌شد، چند قلم بیش از سایر موارد به چشم می‌خورد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

1ـ 2) ـ خاویار
یکی از اقلام گرانبهای صادارتی ایران خاویار است که به دلیل هزینه‌ی بالا و مقدار کم آن از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد. این محصول ارزشمند در دوره پهلوی به صورت کاملاً انحصاری در اختیار «هوشنگ دولو» رئیس شیلات ایران که از دوستان گرمابه و گلستان شاه بود، قرار داشت. از آنجایی که منافع شخصی در رژیم پهلوی همواره بر منافع ملی اولویت داشت، لذا این کالای گرانقیمت به ابزاری برای دلجویی و تفقد از دوستان خارجی شاه تبدیل شده بود و به هر مناسبتی شاه و فرح مقداری از آن را برای دوستان خصوصی‌شان ارسال می‌کردند. در میان کسانی که مرتب برای آنها خاویار ارسال می‌شد می‌توان به خانواده‌های سلطنتی‌، رؤسای‌ جمهور و دوستان شخصی شاه اشاره کرد. سند زیر نمونه‌ای از صدها سندی است که به این موضوع اشاره دارند:
«یک بسته محتوی‌ 4 کیلو خاویار که از طرف قرین‌الشرف اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریا‌مهر و علیا حضرت شهبانو‌ی ایران به مناسبت سال نو میلادی‌ به عنوان اعلیحضرت پادشاه و علیا حضرت ملکه اسپانیا اهداء گردیده با کوریه سیاسی‌ وزارت امور خارجه ارسال گردید... »

2 ـ 2) مسکوکات، ظروف زرین و سیمین و سنگ‌های‌ قیمتی‌
همانگونه که گفته شد، «انبار تشریفات شاهنشاهی»‌ مختص به هدایای‌ دربار بود. از جمله اقلام این انبار باید به سکه‌ها، مدال‌ها و ظروف طلایی و نقره‌ای اشاره کرد. این ظروف که منقوش به آرم «شیر و خورشید» بودند، برای‌ اهدا به خارجی‌‌ها تهیه می‌شدند. سکه‌ها و مدال‌ها‌ی طلا به فراوانی ضرب و به هر مناسبتی برای تقدیم به خارجی‌ها به سراسر جهان ارسال می‌گردیدند، این سکه‌ها که منقّش به تصاویری از خانواده‌ی سلطنتی بودند، خصوصاً از سوی فرح با گشاده‌دستی خاصی به نزدیکان رژیم تقدیم می‌شدند.
در کنار این مسکوکات و ظروف زرین باید به جواهراتی از قبیل گردنبند و سایر زیورآلات اشاره کرد که برای خارجی‌هایی که جایگاه بالاتری داشتند تهیه می‌شدند. هزینه‌ی خرید این جواهرات بسیار بالا بود و چندین طلافروشی وظیفه‌ی‌ تهیه‌ی سفارشات انبار شاهی را در داخل و خارج از کشور بر عهده داشتند.

3ـ2) قالی
از جمله افتخارات هنرمندان ایرانی، تولید فرش‌های نفیس و چشم‌نواز در طول تاریخ بوده است. این هنر ملی از روزگاران کهن به دست هنرمندانی گمنام که غالباً زنان و دختران تهیدست بودند، تولید و به تدریج به بخشی از هویت ملی ما که انعکاسی از اقلیم، فرهنگ و هویتمان بودند تبدیل شدند. «فرش پازیریک» مکشوفه از سیبری به عنوان کهن‌ترین فرش جهان از جمله این افتخارات می‌باشد. متأسفانه در دوره‌ی پهلوی به جای تفقد و رسیدگی از وضعیت هنرمندان قالی‌باف و پاسداشت هنر آنها و کمک به بهبود وضعیت معیشتی و درمانی‌شان، بسیاری از آنها در پستوهای تنگ و تاریک به بیماری‌های ریوی و سل دچار، و در انزوا و خاموشی به مرگی تدریجی محکوم می‌شدند؛ این درحالی بود که دربار فاسد پهلوی حاصل تار و پود هستی این هنرمندان را به ثمن بخس به خارجی‌ها تقدیم می‌کرد. انبار شاهی همانگونه که در متن آمده است، بارها از این فرش‌های نفیس پر و خالی می‌شد و موجودی آن به سراسر جهان به عنوان هدیه ارسال و یا به میهمان‌های خارجی تقدیم می‌گردید.
4ـ2) ساعت
از دیگر اقلامی که انبار شاهنشاهی به فراوانی خریداری و به خارجی‌ها اهدا می‌کرد ساعت‌های گران‌قیمت سوئیسی بودند. این ساعت‌ها که اکثراً جنس طلا داشتند، از کمپانی‌‌های معتبر خارجی به صورت سفارشی خریداری می‌شدند. در سندی که به خرید ساعت اشاره دارد، آمده است:
« ... محترماً پیرو مذاکرات حضوری و عطف به نامه 24 فوریه 1969 کارخانه ساعت سازی انیورسال و نمونه‌های تقدیمی که پنج مدل آن را به شماره‌های صورت پیوست انتخاب فرموده‌اید طبق دستور مقام ریاست بهاء واحد پول عدد که 125 عدد آن، بند طلا و 125 عدد دیگر با بند چرمی می‌باشد، به شرح صورت پیوست اعلام می‌دارد. و هم‌چنین در مورد دکمه سردست‌ها که بهاء هر یک از صد عدد اولی 250 فرانک و صد عدد دومی 265 فرانک بوده و طبق دستور آن مقام علامات تاج کمی کوچکتر از نمونه خواهد بود به همراه این نامه با فتوکپی تلگراف (قیمت ساعت با بند چرمی) تقدیم می‌گردد خواهشمند است امر مقرر فرمایید نسبت به پرداخت وجه آن که بالغ بر 333970 فرانک می‌باشد در وجه کارخانه انیورسال اقدام مقتضی معمول دارند تا هر چه زودتر سفارش آن آماده گردد......»

5ـ2) اتومبیل‌های گران‌قیمت
در میان هدایایی که در دوره‌ی پهلوی‌ها به خارجی‌ها تقدیم می‌شد، ماشین‌های آخرین مدل از نمونه‌های جالب توجه می‌باشند. این خودروهای گران‌قیمت معمولاً به کسانی داده می‌شد که ارتباط نزدیکی با خانواده‌های سلطنتی داشتند. در سندی راجع به اهداء یکی از این اتومبیل‌ها به «انورعلی‌اوف» آمده است:
« موضوع یک دستگاه ماشین رامبلی اهدائی به آقای انور علی اوف، حسب‌الامر جهان مطاع شاهنشاه آریامهر ماشین یاد شده بالا از طریق بندر پهلوی به کشور شوروی ارسال گردید. بدین‌وسیله در 4 برگ بارنامه و بیمه نامه ماشین فوق‌الذکر که بایستی برای تحویل ماشین در اختیار گیرنده باشد به پیوست ارسال تا به هر نحو که حضرتعالی صلاح می‌دانند اسناد مزبور را برای آقای انور علی‌اوف ارسال فرموده و از نتیجه این سازمان کل را آگاه فرمائید... »
6ـ2) عتیقه جات
در میان انواع و اقسام هدایایی که پهلوی‌ها به بیگانگان می‌دادند، اقلامی دیده می‌شود که بسیار تأسف‌انگیز و حیرت‌آور هستند. در دوره‌ی پهلوی به‌رغم همه‌ی شعارهای ملی‌گرایانه‌ای که داده می‌شد، هرگز اثری از عِرق ملی دیده نمی‌شود. این رژیم بیگانه‌‌پرست برخلاف تمام اصول فرهنگی و ملی به جای صیانت از آثار فرهنگی و تمدنی و حفظ آنها، در هر مناسبتی بخشی از این میراث با ارزش را به بیگانگان اهدا می‌کرد. در سند زیر به این حاتم‌بخشی یا به عبارت صحیح‌تر غارتگری ملی اشاره شده است:
«تیمسار ارتشبد جم، سفیر محترم شاهنشاه آریامهر در مادرید
حسب‌الامر مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر به مناسبت هشتادمین سالروز تولد حضرت ژنرال فرانکو رئیس کشور اسپانیا روز چهاردهم دسامبر یک قبضه شمشیر دوره صفویه به معظم‌له اهدا شده است که با اولین وسیله به سفارت شاهنشاهی ارسال می‌شود.»
در سند دیگری در این مورد آمده است:
«پیرو تلگراف مورخه هشتم شهریور به استحضار می‌رساند که یک قطعه شمشیر انتیک هدیه اهدایی اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر به اعلیحضرت امپراطور اتیوپی به مناسبت سالگرد هشتادمین سالروز تولد معظم‌له ارسالی وزارت دربار شاهنشاهی به این نمایندگی رسید و چون طبق تلگراف جناب آقای علم وزیر محترم دربار شاهنشاهی مقرر بود به حضور اعلیحضرت امپراطور تقدیم دارد روز 7 شهریور ساعت 2/1 4 بعدازظهر ساعت شرفیابی از طرف وزیر دربار معظم‌له تعیین گردید. اینجانب در ساعت مقرر در کاخ جوبیلی همراه آقای وزیر دربار به حضور اعلیحضرت شرفیاب و پس از تقدیم شمشیر، درودهای ذات مقدس ملوکانه را تبلیغ نمودم. اعلیحضرت امپراطور ضمن بیاناتی بدواً از اهداء شمشیر بسیار تشکر نموده و سپس از اینجانب خواستند که صمیمی‌ترین سلام‌ها‌ی برادرانه را به پیشگاه مبارک ملوکانه معروض دارد. پس از این مراسم اینجانب شمه‌ای درباره شمشیر اهدایی و قدمت آن و این که متعلق به دوره صفی‌علیشاه پادشاه صفویه در قرن 17 میلادی بوده بیان داشتم ... »

3) استخدام خارجی‌ها با حقوق و مزایای بسیار سنگین
از آنجایی که در قاموس رجال عصر پهلوی جایی برای شکوفایی استعداد ایرانی وجود نداشت، لذا برای جزئی‌ترین امور نیز تلاش می‌شد تا از خارجی‌ها استفاده شود. به همین منظور از آشپز گرفته تا خیاط و آرایشگر و حتی کارمند و پرستار نیز از میان افراد خارجی انتخاب می‌شدند. اغلب شاهزادگان عصر پهلوی دارای معلمین و سرپرست‌های خارجی بودند؛ محمدرضا در دامن یک زن فرانسوی به نام «خانم ارفع» پرورش یافته بود. نکته‌ی مشترک در مورد خارجی‌های مرتبط با دربار حقوق و مزایای هنگفتی بود که دریافت می‌داشتند. برای نمونه می‌توان به آقای «دکتر جودن» دامپزشک اصطبل سلطنتی اشاره کرد. در بخشی از نامه‌‌‌‌‌ی استخدامی وی آمده است:
« دکتر جودن اخیراً طی نامه‌ای اظهار خوشنودی نموده از اینکه قادر باشد مجدداً به ایران بیاید و شرایط ذیل را برای استخدام خود درخواست نموده است:
1ـ حقوق ماهیانه معادل یکهزار دلار
2ـ خانه با استخر یا هزینه مسکن
3ـ اجازه ورود و ترخیص وسایل زندگی شخصی با معافیت از حقوق و عوارض گمرکی
4ـ بلیط رفت و برگشت به انگلستان برای خود و همسرش
5ـ استفاده از بهداری دربار شاهنشاهی
6ـ وسیله نقلیه
ضمناً نامبرده درخواست نموده است که چنانچه با پیشنهاد وی موافقت می‌گردد به مشارالیه اجازه داده شود که قبل از شروع کار مقداری لوازم و ابزار دامپزشکی که مورد احتیاج است از لندن خریداری و به ایران حمل نماید. در ضمن دکتر جودن اظهار نموده است که ششماه پس از تاریخ عقد قرارداد به ایران آمده و مشغول خدمت گردد... »

منبع:هدایای دربار پهلوی به بیگانگان به روایت اسناد ، مرکز بررسی اسناد تاریخی ، بخش مقدمه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها