سلطه‌گری با واژگانی جدید

واژه‌سازی از جمله ویژگی‌های اصلی محافل رسانه‌ای و سیاسی غرب است که برای توجیه یا القای رفتارهای خود در قبال افکار عمومی جهان به‌کار می‌گیرند.
کد خبر: ۶۹۳۱۸۹
سلطه‌گری با واژگانی جدید

در طول هفته‌های اخیر در حالی آمریکا زنجیره‌ای از تحرکات را در قبال منطقه با محوریت عراق صورت می‌دهد که از اصطلاحات و واژگانی قابل تامل برای توجیه و پیشبرد سیاست‌های خود بهره می‌گیرد. نمونه‌هایی از این واژه‌سازی‌ها به شرح ذیل است:

1 ـ آمریکایی‌ها همواره در منطقه از واژگانی نظیر ایجاد دولت انتقالی برای حل چالش‌های کشورها استفاده می‌کنند که نتیجه‌ آن را در قبال سوریه می‌توان مشاهده کرد.

اکنون آمریکایی‌ها واژه جدیدی به نام دولت ملی را زمینه‌ساز تحمیل دخالت در امور سیاسی کشورها قرار داده‌اند چنان‌که در قبال عراق این رویه را می‌توان مشاهده کرد. آمریکایی‌ها با حربه تشکیل دولت ملی عملا انتخابات در کشورها را باطل ساخته و براساس نظر خود ساختار سیاسی را چینش می‌کنند، به‌گونه‌ای که جریان‌های طرفدار غرب با ادعای دموکراسی به عرصه سیاسی بازگردانده شوند. تشکل دولت ملی موردنظر آمریکا شامل گروه‌های سکولار، بعثی‌ها و غربگرایان می‌شود که مردم در انتخابات آنها را طرد کرده بودند حال آمریکا به نام دولت ملی به دنبال بازگرداندن آنها به صحنه سیاسی است.

2 ـ آنچه آمریکا همواره در منطقه ترویج می‌کرده، حمایت از کردها برای جدایی‌طلبی بوده است به‌گونه‌ای که این سیاست را در اکثر کشورهای منطقه پیگیری کرده‌اند. اکنون آمریکایی‌ها واژه جدیدی را برای این جدایی‌طلبی در پیش گرفته‌اند. آنها ادعا دارند که کردها برای مبارزه با تروریسم باید تقویت شوند و نقش خود را در برقراری امنیت ایفا کنند. این ادعا در حالی مطرح شده که محور اصلی این طرح را تحریک اکراد به جدایی از سرزمین مادریشان تشکیل می‌دهد.

آنها می‌خواهند سودان جنوبی دیگری را در منطقه ایجاد کنند که اساس آن را ایجاد کشوری کوچک و البته بحران‌زده برای وابستگی به غرب تشکیل می‌دهد. سفر جان‌ کری و هیگ، وزرای خارجه آمریکا و انگلیس به اقلیم کردستان عراق را می‌توان در این چارچوب ارزیابی کرد.

3 ـ عدم دخالت در امور کشورها ظرفیت جدیدی برای تحرکات بحران‌ساز آمریکا در منطقه است. آمریکایی‌ها در گذشته به صورت حمایت از معارضان در کشورها، دخالت‌های خود را توجیه می‌کردند که نتیجه آن را در بسیاری از کشورهای جهان می‌توان مشاهده کرد. آمریکا در لوای این ادعا حمایت از تروریست‌ها و عاملان بی‌ثباتی در کشورها را اجرا می‌کرد تا در لوای آن به اهداف خود دست یابد.

آنچه اکنون آمریکا صورت می‌‌دهد، رویکردی معکوس است، به‌گونه‌ای که آمریکا ادعای عدم دخالت در امور کشورها را مطرح می‌سازد به‌گونه‌ای که اوباما در باره تحولات عراق ادعا می‌کند: مساله عراق امری داخلی است و ارتباطی با ما ندارد.

4 ـ حربه دیگر غربی‌ها را کمک به تروریسم به بهانه مقابله با تروریسم باید دانست. آمریکایی‌ها 500 میلیون دلار در اختیار تروریست‌های سوریه قرار داده‌اند در حالی که با فضاسازی رسانه‌ای تلاش می‌کنند چنان وانمود کنند که این کمک‌ها برای مبارزه با تروریسم(داعش) در عراق است. آمریکایی‌ها با حربه مبارزه با تروریسم حمایت از تروریسم را توجیه و حتی آنها را ناجی منطقه معرفی می‌کنند. آنها برآنند تا تعریفی خود ساخته از تروریسم ارائه دهند که شامل تروریسم خوب و بد می‌شود.

5 ـ در نهایت محور مهمی که در سیاست‌های غرب مشاهده می‌شود اصل تجزیه برای جلوگیری از جنگ داخلی است. پیش از این غربی‌ها ادعای جنگ داخلی برای تجزیه کشورها را مطرح و با این ادعا دخالت در کشورها و حتی تجزیه آنها را توجیه می‌کردند اکنون حربه غرب معکوس شده و آنها با ادعای جلوگیری از جنگ داخلی نسخه تجزیه کشورها را می‌پیچند. نتیجه این‌ را در عراق می‌توان مشاهده کرد که غرب با ادعای جلوگیری از جنگ داخلی طرح تجزیه این کشور به سه منطقه شیعه، سنی و کردنشین را مطرح می‌‌کند.

در نهایت می‌توان گفت غرب بازی جدیدی را در عرصه جهانی برای توجیه سیاست‌هایش در پیش گرفته که محور آن را بحران‌سازی و توجیه دخالت در امور کشورها تشکیل می‌دهد. این سیاست بخصوص در مورد عراق با واژگان جدیدی پی گرفته شده است.

قاسم غفوری / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
تهدید مذاکرات از درون آمریکا

جام‌جم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهم‌ترین چالش‌های پیش‌رو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد

تهدید مذاکرات از درون آمریکا

نیازمندی ها