آیا قرار است جای دیگری هم کودتا شود

یک‌بار دیگر تایلند به دست نظامیان افتاد. با وجود تهدیدات آشکار و هشدارهای ضمنی دولت آمریکا به مقامات نظامی تایلند، این کشور بار دیگر در چنگ نظامیان گرفتار شد. جان کری، وزیر خارجه آمریکا خیلی زود تایلند را به قطع کمک نظامی ده میلیون دلاری تهدید کرد، اما واکنش‌ مقامات نظامی این کشور نشان داد هشدارهای رئیس دستگاه دیپلماسی کاخ سفید نمی‌تواند آنها را از تصمیم خود برای در اختیار گرفتن زمام امور در این کشور منصرف کند.
کد خبر: ۶۸۷۵۸۴

در همین حال، برخی گزارش‌های دیپلماتیک از نگرانی‌های حاکم بر محافل رسمی برخی کشورهای آسیایی و غربی نسبت به احتمال تبدیل کودتای تایلند به جرقه کودتاهای نظامی جدید در کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین حکایت دارد.

این نگرانی دلایل متعددی دارد؛ چرا که مشخص شده است شمار زیادی از کشورهای مذکور هنوز نتوانسته‌اند مشکلات اجتماعی و اقتصادی ناشی از بحران اقتصادی جهانی را که از سال 2008 آغاز شده، حل کنند و با تبعات و پیامدهای ناشی از این مشکلات روی عرصه سیاسی کشورهای خود مقابله کنند. از سوی دیگر، ملت‌های آنها گرایش شدیدی به استفاده از پایگاه‌های اینترنتی ارتباط جمعی پیدا کرده‌اند و همین مساله باعث افزایش درایت سیاسی و مشارکت آنها در فعالیت‌ سیاسی و اجتماعی مسالمت‌آمیز با استفاده از شیوه‌های جدید شده است. در همین حال، عرصه بین‌المللی، شاهد جبهه‌گیری گسترده میان برخی کشورهای غربی مخالف هرگونه تعامل با دولت‌هایی است که از طریق کودتای نظامی به قدرت رسیده‌اند و جبهه مقابل ـ که چین و روسیه در راس آن قرار دارد ـ‌ معتقد است چنین شرطی را نباید در روابط بین‌المللی وضع کرد. در حالی که جبهه غربی نسبتا از هم پاشیده به نظر می‌رسد و پایبندی کاملی به اجرای تهدیدات خود علیه دولت‌های کودتاگر ندارد، طرف مقابل یا همان ائتلاف شانگهای با تساهل رفتار می‌کند و توانسته به دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی دست پیدا کند که بخش‌های گسترده‌ای از ملت‌های آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین، رویای دست‌یافتن به چنین موفقیت‌هایی را در سر می‌پرورانند.

کارشناسان جهان سومی اهتمام و توجه ویژه‌‌ به روایت سیامی درباره پیشینه بحران سیاسی و تحولات مربوط به آن مبذول داشته‌اند، اما نه تنها به این خاطر که تایلند جزو کشورهای در حال توسعه به شمار می‌رود، بلکه تاریخ سیاسی این کشور نیز شاهد مداخله‌جویی‌های متعدد دستگاه نظامی در عرصه حاکمیتی این کشور بوده است. بسیاری از کسانی که به تایلند سفر کرده و میراث تمدنی و سیاسی آن‌را دیده‌اند، می‌دانند که اهالی سیام همواره به نظام پادشاهی حاکم بر این کشور وفادار بودند اما این مساله را باید مد نظر قرار داد که تحولات مهمی در تایلند مانند دیگر کشورهای در حال توسعه و بویژه کشورهای انقلابی روی داده که باعث تغییر نسبی موازنه قدرت‌های داخلی و روابط میان اقشار مختلف ملت شده است. مهم‌ترین تحول صورت گرفته مربوط به خود پادشاه است که به‌ دلیل کهولت سن تا حدودی قدرت خود را از دست داده است. علاوه بر این، بخش زیادی از اختیار کاخ پادشاهی به ولیعهد پادشاه ـ که او نیز بیش از 60 سال دارد ـ واگذار شده است. البته نباید این واقعیت مهم را هم که بسیاری از طرف‌های پیگیر اوضاع تایلند از آن اطلاع دارند و در میان مردم نیز زبانزد خاص و عام شده، از نظر دور داشت و آن این‌که شبهات خطرناکی درباره شخص ولیعهد مطرح است که مهم‌ترین آنها، بی‌احتیاطی و انفعال سریع وی و برخی انحرافات اخلاقی اوست و برخی طرف‌ها نیز پس از اقدام عجیب وی در اعطای رتبه سرلشکری به سگ مخصوص خود در داخل دسته وابسته به گارد پادشاهی، او را متهم به جنون کرده‌اند. گفته می‌شود این دسته نظامی ماموریت‌های سیاسی را در تایلند و بویژه در استان‌ها دنبال می‌کند و گاهی به بازرگانان و مالکان بزرگ اراضی خدمت‌رسانی می‌کند و به حمایت از حکام فاسد روستاها و استان‌های شمالی می‌پردازند.

نظامیان و سیاست

از سوی دیگر، دستگاه نظامی یا همان ارتش عادت دارد هر از گاهی در عرصه سیاسی تایلند دخالت کند و بی‌شک، این اقدام باعث شکل‌گیری شرایطی خاص در عرصه سیاسی تایلند شده که در کشورهای بیگانه با کودتاهای نظامی خبری از آن نیست. سیاستمداران همواره بیم آن را دارند که ارتش و فرماندهان نظامی برای حل و فصل یک اختلاف یا منازعه سیاسی وارد عمل شده و باعث بی‌ثباتی اوضاع سیاسی شوند. این بار پس از آن‌که ارتش با همکاری دربار حکومتی نتوانست دولت خانم یینگلاک شیناواترا نخست‌وزیر و دختر تاکسین بازرگان تایلندی پناهنده به یکی از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس را با استفاده از کودتاهای قانونی و به عبارت دیگر ضربه زدن به دستگاه قضایی ساقط کند، خود وارد عمل شد.

با وجود این‌که مقامات نظامی تایلند مدعی شده بودند هدف شان از این مداخله، اصلاح اوضاع سیاسی و پایان دادن به هرج و مرج در کشور است، اما آنها واقعیت جانبداری خود از یک جریان سیاسی یعنی پیراهن زردها در مقابل جریان دیگر را هم پنهان نکردند. پیراهن زردها خواستار مبارزه با فساد و اصلاحات در تمام نهادهای دولتی هستند؛ هر چند خود وارد کارزار جنگ بر سر قدرت سیاسی شده‌اند.

در مقابل، پیراهن سرخ‌ها خواستار رعایت مشروعیت قانونی خانم شیناواترا هستند و معتقدند وی از طریق انتخابات دموکراتیک و صندوق‌های انتخاباتی به قدرت رسیده است. در این میان، طرف سوم معتقد است دستگاه نظامی پس از آخرین کودتایی که قبل از شش سال پیش و شاید هم بیشتر داشت، درصدد اعمال نظام دموکراتیک بوده، اما تنها هدف آن اثبات این مساله است که دموکراسی مناسب تایلند نیست و حوادث جاری در این کشور را گواهی برای اثبات صداقت و اطلاع خود از هویت ملت تایلند می‌دانند.هر یک از موارد متعدد مداخله دستگاه نظامی در عرصه حکومتی و سیاسی، مقتضیات خاص خود را دارد که با موارد مشابه قبلی کاملا متفاوت است و برخی یا اکثر این موارد و مقتضیات ـ همانند وضعی که در تایلند مشاهده می‌شود ـ مبهم یا غیر واضح است. تنها مساله‌ای که باقی می‌ماند، این است که مداخله نظامی مکرر یا حتی انتظار وقوع آن، یکی از مهم‌ترین دلایل شکست تجارب دموکراتیک در کشورهای در حال توسعه است. این دور باطلی است که هیچ امیدی به خروج از آن وجود ندارد؛ مگر در صورتی که دموکراسی در نگاه مقامات نظامی به یکی از ضرورت‌ها و مقتضیات امنیت ملی تبدیل شود.

منبع: الحیات

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها