یک جوان هفت سال پیش در حاجی‌آباد هرمزگان به‌دست جوانی دیگر در خون خود غلتید؛ همان داستان پرتکرار قتل با سلاح سرد. قاتل دستگیر شد، به دادگاه رفت، محاکمه شد و مثل همه پرونده‌های مربوط به قتل، حکم قصاص برایش صادر شد؛ اعدام با طناب دار.
کد خبر: ۶۸۴۰۰۸

قاتل از آن زمان تا امروز زندانی است، مثل همه قاتلان چشم انتظار اجرای حکم، با این فرق که تشعشعات امید برزندگی او قوی‌تر و پرنورتر از قاتلان چشم انتظار دیگر می‌تابد. این روزها اولیای دم مقتول یک تصمیم مهم گرفته‌اند. آنها دل را از کینه شسته‌اند و دنباله آرزوهای مقتول را گرفته‌اند. خواسته آنها این است که قاتل در ازای آزادی و رهایی از اعدام، در حاجی‌آباد یک حسینیه بسازد. کلنگ این بنای مذهبی را نیز چهار روز پیش، استاندار هرمزگان به زمین زد تا گواهی باشد بر جدی بودن قاتل در اجرای درخواست اولیای دم.

خانواده مقتول، جان قاتل را به این علت با ساخت حسینیه معاوضه کرده‌اند که محلی که حالا کلنگ ساخت در آن زده شده همان جایی است که مقتول سال‌ها در آن برای ائمه عزاداری می‌کرده، ولی به دلیل برخی مشکلات، حسینیه‌ای ساخته نشده بود. خانواده مقتول با این تصمیم نشان داد که گرچه عزیزی را از دست داده و داغی بر دلش نشسته، اما شهامت کنار آمدن با این زخم را دارد. آنها نشان دادند که می‌شود در اوج ناراحتی، مهربان و باگذشت بود، آنها ثابت کردند که می‌شود به جای راضی شدن به مرگ جوانی دیگر و داغدار کردن خانواده‌ای مثل خود، کاری عام‌المنفعه انجام داد. اگر اولیای دم بر قصاص پافشاری می‌کردند نتیجه‌اش صحنه‌ای شبیه همه صحنه‌های اعدام بود؛ جوانی با دست و پای زنجیر شده، با چشم‌بندی بر چشم تا عفریت مرگ را نبیند و سرانجام پیکری بی‌جان که مرگ نفسش را بند آورده است.

موضوع این است که قاتلان همیشه جانیان خطرناک نیستند، بیشتر آنها قربانی خشم کنترل نشده خویشند که در ازای این خشم سرکش، روزها و سال‌های قبل از اجرای حکم اعدام هر لحظه می‌میرند و زنده می‌شوند و نه یک بار در ملأعام بلکه در هر لحظه تاوان اشتباه خود را می‌دهند. اگر به پرونده بسیاری از قتل‌ها این گونه نگاه کنیم خیلی از کینه‌ها محو خواهد شد، همان کاری که این خانواده حاجی‌آبادی کرده‌اند و نشان داده‌اند مهربانی بهترین مد و بخشش بهترین رسم است.

مریم خباز‌‌ /‌‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها