اینترنت، بهشت دلالان و کارچاقکنهاست، آنها همهچیز میفروشند و هر گرهی را باز میکنند، آن هم نه با دندان که با دستهایی که بیشک در ادارات دولتی نفوذ دارد و هیچ دری به رویشان بسته نمیماند.
بساط فروشندگان اختراع نیز در فضای مجازی پهن است، بساطی که در آن پر از وعده و وعیدهای دلخوشکن است و مشتریان برای داشتن زندگی بهتر به این بساط چنگ میزنند.
طبق قانون، نقل و انتقال اختراع، حق مخترع است، چون او قرار است از بابت این انتقال از عواید مادی ناشی از تجاری سازی اختراعش نفع ببرد، پس اختراع را به نام خود نگه میدارد و مالکیت اختراع را به اشخاص حقیقی و حقوقی میفروشد اما آنهایی که در اینترنت و در لابهلای سایتها به دنبال مشتری میگردند از این جنس نیستند.
اینها یا در قالب مخترعانی که به جای ثبت اختراع به نام خود آن را به متقاضیان شهرت میفروشند، ظاهر میشوند یا در قالب دلالانی که با مخترعان در ارتباطند و اختراع را از آنها میخرند و سپس به خریدار میفروشند تا از بابت این جابهجایی پولی به دست بیاورند.
در بین اینها افراد شیادی نیز هستند که هیچ اختراعی در دست ندارند و با بیان عنوانهای خیالی برای اختراعات موهوم، مشتری جذب میکنند و در نهایت یا با گرفتن پول از مشتری پس از مدتی ناپدید میشوند یا اختراعاتی کمارزش را برای آنها ثبت میکنند که در طول زندگی حتی یک بار نیز به دردشان نمیخورد.
پیدا کردن شماره تلفن دلالان اختراع کار آسانی است. با یکی از شمارهها تماس میگیرم. مردی که آن سوی خط است، میخواهد از همان ابتدا مشخص کنم که اختراع را برای چه میخواهم و من میگویم برای بورسیه تحصیلی. میگوید انجام کار من کمی سخت است چون باید اختراعی را بخرم که هم مورد تائید وزارت علوم باشد و هم کشور مقصد آن را به عنوان اختراع قبول داشته باشد.
اصرار میکنم بهترین اختراعی را که سراغ دارد به نام من ثبت کند و او این قول را میدهد و مطمئنم میکند که چند اختراع نظامی و الکترونیکی در اختیار دارد که همه را خودش ساخته و در کمتر از سه ماه، یکی از آنها را به نامم ثبت میکند. هزینه این ثبت هم برای من میشود دو تا سه میلیون تومان که موافقت میکنم و قراری صوری با او میگذارم.
شمارهای دیگر را میگیرم و مردی دیگر از آن سوی خط میپرسد انگیزهام برای داشتن اختراع، مشهور شدن است یا کسب و کار که میگویم برای ادامه تحصیل، دنبال اختراع میگردم.
او گرداننده همان سایتی است که مردمی را که میخواهند مخترع و معروف شوند، در بین خانواده و اقوام انگشتنما شوند یا آیندهای درخشان داشته باشند به سمت خودش جلب میکند و وعدههای خوش و آب و رنگی به آنها میدهد.
او میگوید در «سه سوت» برایم اختراعی عالی پیدا میکند و بعد از ثبت آن که کمتر از سه ماه زمان میبرد، از بنیاد ملی نخبگان برایم کد نخبگی میگیرد و آن وقت میتوانم با خیالی راحت و سینهای ستبر برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم.
برای مطمئن شدن از او میخواهم تا اختراعات مدنظرش را از نزدیک ببینم و او اجازه میدهد و قرار میشود از لابهلای اختراعاتی که او مدعی داشتن آنهاست یکی را به سلیقه خودم انتخاب کنم، که هزینه این اختراع و کارهای جانبیاش میشود هشت میلیون تومان.
کسانی که به وادی خرید اختراعات حاضر و آماده و ثبت آن به نام خود وارد میشوند، دنبال چند چیزند. اول آنهایی که فکر میکنند داشتن گواهی ثبت اختراع مایه شهرت و محبوبیت است و میتوانند با ثبت یک اختراع به نام خود، در میان فامیل و دوستان سری در سرها بلند کنند.
گروه دوم آنهایی هستند که میخواهند قانون را دور بزنند و از خدمت سربازی معاف شوند یا کسانی که قصد دارند خود را نخبهای تنگدست نشان دهند و از این طریق وامهای کارآفرینی بگیرند. اینها مشتریانی هستند که دنباله وعدههای دلالان را میگیرند
و بازار آنها را گرم میکنند، دلالانی که از افراد میخواهند بدون هیچ ایدهای صاحب ثبت اختراع شوند، بدون زحمت کارت پایان خدمت یا کسری خدمت بگیرند، بدون سپردن وثیقه بورسیه تحصیلی دریافت کنند و پا به مسابقات بینالمللی اختراعات بگذارند.
این وعدهها قلابی است
اینکه بدون هیچ فکر و ایده، اختراعی به ناممان ثبت شود، شخصی به وکالت از طرف ما در جلسه داوری از اختراع دفاع کند، بدون زحمت، تائیدیه علمی اختراع به دستمان برسد، اختراع به اسم خودمان در روزنامه رسمی چاپ شود، گواهی ثبت اختراع ِ کاملا قانونی که اختراع را به طور کامل توصیف میکند و اطلاعاتمان را درباره اختراعی که در ساخت آن هیچ نقشی نداشته ایم، بالا میبرد و نیز دریافت کد نخبگی برای ما که میخواهیم در کشورهای خارجی ادامه تحصیل بدهیم، بخشی از وعدههایی است که به مشتریان اختراع داده میشود.
اما مشاور توانمندسازی و نوآوری در امور نخبگان بنیاد ملی نخبگان هیچ کدام از این وعدهها را واقعی نمیداند و میگوید کسانی که به این وعدهها متوسل میشوند فقط از بیاطلاعی افراد سوءاستفاده میکنند.
سید حمید جمالالدینی به جامجم اطمینان میدهد که عملی کردن هیچ یک از این قولها شدنی نیست چون برخلاف سالهای قبل که اشخاص به وکالت از طرف مخترع میتوانستند از اختراع دفاع کنند، اکنون فرد مخترع باید در جلسات داوری شرکت کند و شخصا به سوالات داورانی که سطح علمی افراد را محک میزنند پاسخ دهد.
این در حالی است که به گفته او همه اختراعاتی که در اداره مالکیت صنعتی ثبت میشود در بنیاد ملی نخبگان تائید نمیشود و صاحب اختراع تحت حمایت قرار نمیگیرد.
جمالالدینی وعدههای معافیت سربازی را نیز غیرواقعی میداند چون به گفته او حتی اگر یک فرد، مخترع واقعی باشد و اختراعی علمی و قابل قبول داشته باشد باید دوره سربازی را بگذراند با این تفاوت که به جای رفتن به پادگان در یک مرکز پژوهشی مشغول کارهای تحقیقاتی میشود.
البته جمالالدینی در حالی چنین با اطمینان درباره بسته بودن راههای تخلف در بنیاد ملی نخبگان سخن میگوید که چندی قبل قائممقام بنیاد در گفت و گو با ایرنا از 13 هزار نخبه عضو بنیاد سخن گفت که فقط 80 نفر از آنها نخبه واقعیاند البته سعید سهرابپور سعی داشت با بیان این دو عدد، مرز میان نخبگان و استعدادهای برتر را مشخص کند، اما از گفتههای او میتوان استنباط کرد که در بین 13 هزار نخبه عضو بنیاد کسانی نیز هستند که به واسطه خرید اختراع یا داشتن اختراعات کمارزش در جمع نخبگان قرار گرفتهاند، در حالی که حتی استعداد برتر نیز نیستند.
دلالان وجود دارند حتی اگر بخواهیم آنها را نبینیم
دلالانی که ما با آنها حرف زدیم گرچه مسجل است که نیت سوء دارند و به قصد فریب و سرکیسه کردن آدمهای زودباور به اختراعات واقعی و غیرواقعی متوسل میشوند، اما چون گواهی رسمی ثبت اختراع و تائیدیه آن را به مشتری ارائه میدهند و این گواهیها کاملا قانونی است، شکی وجود ندارد که درون سیستم ثبت برخی روزنههای تخلف وجود دارد که باید مسدود شود.
محمدحسن کیانی، مدیرکل اداره مالکیت صنعتی گرچه در گفتوگو با جامجم وجود دلالی در سیستم ثبت اختراع را نه تائید و نه تکذیب میکند، اما چون توضیح میدهد که در مراحل ثبت اختراع، مخترع میتواند اصالتا یا وکالتا پیگیر مراحل ثبت باشد، میتوان حدس زد که تخلفات از این ناحیه صورت میگیرد.
در واقع الکترونیکی بودن همه مراحل ثبت گرچه کارها را آسان میکند، اما این روزنه را برای متخلفان باز میگذارد که یک اختراع را که حتما اختراعی بیارزش و کمارزش است، به نام فردی خوشخیال که مشتری دلالان است، ثبت کنند، بدون آنکه به حضور متقاضی نیاز باشد.
البته حتی در امنترین سیستمها نیز امکان ورود افراد سودجو وجود دارد، ولی نمیشود با توسل به این جمله، منکر وجود مشکل در این حوزه بود، چون در فضای مجازی آنها که از نام اختراع نان میخورند، زیادند و بیشک تعداد کسانی که میخواهند از پلههای ترقی با نردبان اختراع بالا بروند؛ فروشندگان و خریدارانی که بار علمیشان سبک یا خالی است، اما با برقراری روابط ناسالم، پولهای کثیفی را جابهجا میکنند، هم زیاد است.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان