تلویزیون و شناخت این مدیوم، کار بسیار پیچیده‌ای است که اگر این اتفاق صورت بگیرد، آن‌گاه صاحبان رسانه دارای قدرت جادویی می‌شوند و قادر خواهند بود فرهنگسازی کنند و شیوه‌های زندگی مردم را تغییر دهند.
کد خبر: ۶۰۵۷۴۱

حال اما این شناخت چیست و از چه راه‌هایی به دست می‌آید؟ یکی از بزرگ‌ترین علل این پیچیدگی روان‌شناسی و جامعه‌شناسی آن است که باید در کنار تصویر شناسی و آگاهی دقیق در حیطه هنرهای تصویری لحاظ شود.مواردی که هرکدام شامل چند شاخه است و برای خود دنیا و تخصصی جداگانه دارد و اینجاست که اگر یکی از آن شاخه لنگ بزند و مسیر را اشتباه برود، این قدرت جادویی به شکل کامل بروز نمی‌کند و هرچه درصد این اشکالات بیشتر باشد، ضریب نفوذ رسانه نیز کمتر می‌شود و این دو، رابطه‌ای مستقیم و رودررو دارند.

اما اصلا چرا به این موضوع پرداختم؟ همان‌طور که می‌دانیم فرم، محتوا و ساختار سه ضلع اصلی یک اثر تصویری هستند که با پرداخت درست آنها می‌توان کاری کم‌عیب و نقص و قوی را روانه آنتن یا حتی پرده سینما کرد، اما قطعا تا زمانی که یک سریال وارد مرحله تصویربرداری و تدوین نشده به طور قطعی نمی‌توان از فرم و ساختار آن حرف زد. پس هنگام تصویب یک طرح، با عنصر محتوا طرف هستیم و محتوا قرار است ضلع ابتدایی باشد که ضمانت دو بخش دیگر را بکند و درست مشکل همین جا آغاز می‌شود. این را باید پذیرفت که ستون اصلی و لایه ابتدایی یک اثر نمایشی و سریال تلویزیونی در هر نقطه و کشوری، سرگرم‌سازی است. این نه تعارف است و نه ترویج ساده‌انگاری ابتذال. تا مجموعه‌ای سرگرم‌کننده، پرکشش و از همه مهم‌تر قصه‌گو نباشد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و اینجاست که این موضوع هنگام تصویب طرح نادیده گرفته می‌شود و پیش از آن‌که لایه‌های ابتدایی درست سر جای خود قرار بگیرند، سراغ موارد بعدی می‌روند که چیزی نیست جز پیام.

در بعضی موارد اشتباهات باعث می‌شود همه چیز به هم بریزد ​آنگاه محصول بر‌خلاف انتظار، آن گیرایی و تاثیرگذاری لازم را نخواهد داشت و خنثی است که خیلی‌ها فکر می‌کنند این اشکال در فرم و ساختار پدید آمده، اما این یک اشتباه است و باید قبول کرد همین پیچیدگی‌ها باعث سردرگمی می‌شود، اما این سردرگمی بیشتر مجازی است و به موضوع عدم شناخت برمی‌گردد. در کنار همه زحمات و کارهای مثبتی که دوستان و مدیران ارشد در شبکه‌های مختلف سیما انجام داده‌اند، متاسفانه بزرگ‌ترین اشکالی که در طول این سال‌ها به سریال‌های ایرانی ضربه زده، لایه‌بندی غلط است که مدت‌هاست چراغ هشدار آن چشمک می‌زند غافل از این که ما در عناصر دیگر به دنبال آن می‌گردیم. اینجاست که می‌گویم اگر یک شاخه از عناصر مدیوم از مسیر خود خارج شود اثر را دچار آشفتگی می‌کند و...

گفتم لایه ظاهری و رویی هر اثر تصویری باید قصه‌گویی و بسط و تعریف درست یک قصه باشد که این مهم باید با استفاده از چاشنی‌های جذابیت و تعلیق به بهترین شکل تقدیم مخاطب شود، اما در کنار این موضوع بی‌شک هر برنامه تولیدی اعم از سریال، تاک‌شو، مستند و.... در تلویزیون در هر کجای دنیا حاوی یک پیام است که باید آن هم به شکلی کاملا زیر پوستی در رگ و پی تماشاگر رخنه کند، اما موضوع بر سر این است که همواره پیام در برنامه‌های تلویزیونی موفق در لایه‌های سوم و چهارم قرار می‌گیرد، اما متاسفانه در کارهای ما به لایه اول منتقل می‌شود که به همین دلیل اساسا پیام به شعار تبدیل می‌شود و چون دیگر قصه و سرگرمی به زیر کشیده شده، نه کار دیده می‌شود نه پیام و هدفگذاری درست صورت می‌پذیرد.

محمدرضا لطفی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها