گفت‌وگو با دکتر اردشیر صالح‌پور

در جستجوی تئاتری با ذائقه ایرانی

تهران این روزها میزبان شانزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آیینی ـ سنتی است. سالن‌های چهارسو، سایه، قشقایی و کارگاه نمایش از مجموعه تئاتر شهر در کنار تماشاخانه سنگلج، تالار هنر و خانه نمایش از یکشنبه بیست‌وچهارم شهریور تا فردا، شاهد اجرای آثاری در قالب‌های شبیه خوانی، نقالی، سیاه بازی، عروسکی و... خواهند بود.
کد خبر: ۵۹۸۴۵۳
در جستجوی تئاتری با ذائقه ایرانی

هنرمندان تهرانی و شهرستانی در این جشنواره که هر دو سال یک بار برگزار می‌شود، نمایش‌هایی را روی صحنه می‌آورند که ریشه در آیین‌ها و سنت‌های کهن ایران زمین دارند. یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره امسال که آثار بخش آیین و بازی‌ها را مورد ارزیابی قرار داده، دکتر اردشیر صالح‌پور است. سراغ این مدرس دانشگاه که پژوهش‌های فراوانی در حوزه نمایش‌های آیینی و سنتی انجام داده و به چاپ رسانده است، رفته ایم تا از او درباره نسبت آیین و نمایش بپرسیم.

نمایش و آیین چه نسبتی با هم دارند؟

نسبتی دیرینه و ازلی میان آیین و نمایش وجود دارد، زیرا نمایش از دل آیین‌ها برخاسته و این نسبت، انفکاک‌ناپذیر است؛ ولی باید باور داشت آیین، نمایش نیست، بلکه جریانی جامعه شناختی است تا به یکی از پدیده‌های هستی شناسانه انسان که نسبت او با دنیای پیرامون و عالم ماوراست، پاسخ دهد و به نوعی یک نیاز معنوی، لذت، آرمان و دغدغه را ابراز کند.

اما تئاتر هم دغدغه هستی شناسانه دارد. تفاوت این دو رویکرد در چیست؟

آیین پدیده‌ای جامعه‌شناختی و مردم شناختی است و تئاتر نیز همین گونه است؛ اما تئاتر پدیده‌ای است که با ادراک، فهم عقلانی و نیاز شهروندی حادث می‌شود. درحالی‌که آیین‌ها از مشارکت جمعی، روحی و همبستگی ملی ـ مردمی برخوردارند. در حقیقت تئاتر، خود را از دل آیین‌ها بیرون کشیده است. آیین‌ها به صورت سنتی ادامه دارند. در آیین‌ها، جامعیت و استقلال موجود نیست، زیرا آنها در خدمت مفهومی دیگرند، اما تئاتر پدیده‌ای کاملا مستقل است.

از دیگر خصلت‌های آیین‌ها که بتوان آنها را فصل مشترک دانست، به کدام موارد می‌توان اشاره کرد؟

ویژگی‌های مشترک آیین‌ها عبارتند از آن که موسیقایی‌اند، نمایشی‌اند و از لباس و رنگ‌های آیینی استفاده می‌کنند. علاوه بر این‌که آیین‌ها جنبه مشارکتی دارند و طبعا روحی جمعی در آنها جاری است، همیشه پیامی را القا می‌کنند یا موضوعی را ادامه یا تزاید می‌بخشند یا به صورت سنتی تکرار می‌شوند. این خصلت‌ها بر آیین‌ها مترتب هستند و با این اوصاف آنچه بسیار مدنظر ماست و با تئاتر نیز ارتباط دارد، همانا جنبه نمایشی بودن آنهاست.

یعنی برای این که تئاتری ملی داشته باشیم، ناگزیر از رجوع به آیین‌های خود هستیم؟

بی‌شک همین‌طور است. یکی از وجوه بارز آیین‌ها، وجوه نمایشی آن است؛ بنابراین باید سعی کنیم به‌دنبال آیین‌هایی برویم که از بار نمایشی بیشتری برخوردار باشند. آیین‌ها هم از جنبه جامعه شناختی و هم دو جنبه مردم‌شناختی و روانشناختی حائز اهمیت‌ هستند. این آیین‌ها در سه حوزه آیین‌های شبانی، کشاورزی و نباتی و حیوانی تعریف می‌شوند و نیازهای محیط پذیر شدن انسان را پاسخ می‌دهند؛ انسانی که سعی می‌کند با محیط خود ارتباط برقرار کند.

ما باید روی آیین‌های کهن خود کار کنیم، چرا که بنیه فرهنگ نمایش ملی ما را تقویت می‌کنند. اتفاقا در کشورمان بیشتر از آن‌که تئاتر داشته باشیم، سنت داریم. تئاتر به شکل کلاسیک یا غربی، کمتر از 150 سال است به ایران آمده، ولی ما ملتی صاحب تمدن و فرهنگ هستیم. 7000 سال سابقه تاریخی مدون داریم. عمده‌ترین بخش فرهنگ و تمدن ما در آیین‌ها و سنت‌ها سعی کرده نیازهای نیایشی و نمایشی‌اش را مطرح کند. در این ارتباط از دو نکته مهم در فرهنگ سنتی و آیینی نباید غافل شد و آنها شعر و موسیقی‌اند. ما بیشتر در حوزه شعر توانمندی داریم و به عبارت دیگر شعر ما به نوعی کمبود درام را جبران کرده است؛ مانند ابیات حماسی فردوسی که حماسه را به زبان شعر بیان می‌کنند.

یعنی موسیقی ما هم می‌تواند پایه و بستر شکل گیری تئاتر ملی باشد؟

ادبیات غنایی یا لیریک ما حاکی از آن است که توانمندی‌مان را در دو حوزه ادبیات حماسی و غنایی و به‌طور کلی شعر و موسیقی پرورش داده‌ایم. موسیقی ما فوق‌العاده است، چون برای هر روز و لحظه و زمانی، یک دستگاه و ردیف و گوشه داشته‌ایم. چنان‌که وقتی تئاتر ایران در ژانر سنتی و تعزیه که یک تئاتر ایرانی و شرقی است، شکل می‌گیرد، می‌بینیم وامدار شعر و موسیقی است، ولی تئاتر به مفهوم کلاسیک و غربی آن ژانری جدید و نوآور است و همین مایه‌های ادبی، حکمی و فرهنگی ما سبب شده تئاتر ما در مدت زمان کمتر از 150 سال پیشرفت‌هایی داشته باشد. عمده ترین اهمیت آیین‌های ما در ابعاد جامعه‌شناختی، به نوعی بیانگر هویت و فرهنگ ایرانی‌اند، چون آن را از منظر نمایش دنبال می‌کنیم و سعی داریم رنگ‌ و هویت را در حوزه نمایش با استفاده از آیین‌ها تقویت کنیم. کاری که این جشنواره با تئاتر دارد، در این حوزه تعریف می‌شود.

اشاره به جشنواره امسال کردید که شما عضو هیأت انتخاب یکی از بخش‌های آن بودید. شاخص‌های ارزیابی شما در انتخاب آثار چه بود؟

ما در انتخاب کارهای جشنواره سعی کرده‌ایم به جنبه‌ها و تظاهرات نمایشی آثار توجه بسیار داشته باشیم. طبعا کارهایی هم که انتخاب شده‌اند در همین حوزه (جهت) هستند.

و کارها از نظر کیفی چگونه بودند؟

به لحاظ سطح کیفی تا حدودی نوآوری شده که جالب است. از طرفی برخی آثار کمی تکراری و خسته‌کننده به نظر می‌رسند و همچنین پژوهش‌های کمی صورت گرفته است. کمبود پژوهش باعث شده بسیاری از آیین‌ها و سنت‌ها از دست بروند. ما باید آیین‌ها و پژوهش‌ها را با تئاتر مرتبط کنیم.

برخی عقیده دارند از دست دادن یا تحول آیین‌ها و سنت‌ها با تغییر زندگی امری طبیعی است. پاسخ شما به این نظر چیست؟

از یاد نبرید آیین را نمی‌شود ساخت یا جعل کرد، زیرا باید به اصالتی مبتنی باشد. البته آیین‌ها می‌توانند ادامه و تعالی داشته باشند و به تکامل برسند و از آن اقتباس کنیم.

برای مثال، زمانی در خانه‌های ایرانی حوض وجود داشت که باعث شد تئاتر تخت حوضی شکل و شمایلی بگیرد، اما اگر حوض رفت، آن سنت که نباید از بین برود، بلکه می‌تواند اشکال جدید و روال و منظر تازه خود را پیدا کند. شما ببینید استادی مانند بهرام بیضایی دقیقا از قواعد تخت حوضی در تئاتر مدرن، بهره‌های دیگری می‌برد. آیین‌ها مثل انرژی‌اند که می‌توانند استحاله شوند و در اشکال تازه‌تری بروز پیدا کنند. بشر همیشه آیین‌ها را دوست داشته و زندگی بدون آیین و سنت، زندگی بدون روح و خشکی است. آیین لطافت می‌بخشد، لذت می‌دهد و القای آموزش و ایجاد همدلی، همبستگی و همراهی می‌کند.

در این گفت‌وگو چند جا از تئاتر ملی یاد کردید. در این‌باره هم خیلی‌‌ها اعتقاد دارند تئاتر، تئاتر است و ملی و جهانی ندارد. اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید.

ما به تئاتر جهان احترام می‌گذاریم و از تجارب جهانی تئاتر، نهایت بهره را خواهیم برد، ولی باید در جستجوی تئاتری با هویت ملی خودمان باشیم، نمایشی که ذائقه ایرانی در آن باشد. تئاتر و جشنواره آیینی سنتی، گامی است برای تحکیم، تقویت و توجه به مولفه‌ها و شاخصه‌هایی که باید در این زمینه صورت بگیرد. بنا نیست تئاتر ایران فقط به دوسال یکبار جشنواه آیینی اختصاص پیدا کند. این جریان باید در دستورالعمل وزارت ارشاد قرار بگیرد. بناست تئاتر سنتی ما به‌عنوان مهم‌ترین ژانر مورد توجه، حمایت، هدایت و نظارت قرار بگیرد.

اما تا حالا این گونه نبوده است.

متاسفانه طی سالیان اخیر مشاهده کرده‌ایم کمترین توجهی به این ژانر نمایشی نشده است و بسیاری از تجارب غیرمنطقی و غیرضروری در تئاتر ایران با حمایت‌های بیشتری روبه‌رو بوده‌اند.

همچنین دانشجویان ما به تئاترهایی که جنبه پرفورمنس‌های عجیب و غریب پیدا کرده‌اند، توجه بسیار نشان می‌دهند. دانشجویان باید علاوه بر توجه به این کارها، به این بخش که مربوط به شناسنامه و هویت ماست، توجه داشته باشند. اکنون تئاتر ملی ایران به بیماری کم توجهی مبتلاست.

مرجان توجهی‌ /‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها