با حسین صادقی معروف به حسین گاردی در سالروز بازگشت آزادگان به وطن

پر کردن دندان با کاغذ سیگار

آزادگان با زخم‌های پنهان زندگی می‌کنند

امسال بیست‌وسومین سالی است که از بازگشت آزادگان به کشور می‌گذرد.
کد خبر: ۵۸۸۹۵۲
آزادگان با زخم‌های پنهان زندگی می‌کنند

رویدادی شیرین و خاطره‌انگیز که در بیست‌وششم مرداد 1369 به وقوع پیوست و روزی است که آغوش گرم ملت پذیرای تن‌های رنجور فرزندان سرافراز خود شد، اما با گذشت حدود 23 سال آزادگان کشور هنوز از درد‌های جسمی و روحی آن دوران رنج می‌برند و به گفته بیژن کیانی که خود به مدت هشت‌سال در اسارت بوده و سال‌های 82 تا 84 به عنوان مدیرکل فرهنگی ستاد کل رسیدگی به امور آزادگان فعالیت کرده است آزادگان اکنون از آسیب‌های پنهان جسمی و روحی بسیاری رنج می‌برند و لازم است که موضوع سلامت و بهداشت آزادگان مورد توجه جدی مسئولان قرارگیرد.

وی بر این باور است که آسیب‌های پنهان جسمی و روحی آزادگان باید در شمار مجروحیت‌های جبهه به حساب آورده شود و در نحوه تعیین درصد جانبازی آنها تجدیدنظر اساسی صورت گیرد.

اسرای کشور از نظر آسیب‌های جسمی و روانی در چه شرایطی هستند؟

اسرای جنگی را از نظر آسیب‌هایی که دیده‌اند شاید بتوان به سه گروه تقسیم کرد، گروه اول اسرایی بودند که در صحنه جنگ مجروح و توسط دشمن دستگیر و به اسارت برده شدند، گروهی نیز اسرایی بودند که در دوران مقاومت مستقیما شکنجه شدند و گروه سوم افرادی بودند که در دوران مقاومت به شکل غیرمستقیم تحت شکنجه مستمر قرار گرفتند. می‌توان گفت گروه‌های اول و دوم علاوه بر مجروحیت جنگی و شکنجه مستقیم در مصائب گروه سوم نیز شریک بودند و این امر شرایط آنان را دشوارتر کرده بود.

اسرایی که تحت شکنجه مستقیم قرار گرفتند چگونه شکنجه می‌شدند؟

ضرب و شتم شدید با کابل‌های برق، آویزان کردن از پا و نگه داشتن فرد در این وضع به مدت طولانی، وارد کردن شوک الکتریکی، سوزاندن کف پا و دیگر اندام فرد با اتوی برقی، قطع اعضای بدن برخی افراد به بهانه عمل جراحی، چال کردن انفرادی و گروهی افراد تا گردن در هوای گرم و در معرض تابش شدید نور خورشید، نشاندن افراد ‌ زیر نور شدید خورشید به مدت طولانی، عبور دادن افراد با پای برهنه از سطح زمین پر از شیشه شکسته ازجمله مصادیق شکنجه‌های مستقیم بود.کسانی که یک یا چند نوع شکنجه‌های فوق را تجربه کردند در شرایط شکنجه‌های غیرمستقیم نیز قرار گرفتند.

وضع تغدیه ‌ اسرا در دوران اسارت چگونه بود؟

تغذیه بسیار ناسالم و وعده‌های غذایی ناکافی بود به طوری که بتدریج سیستم گوارش آزادگان را مختل می‌کرد. علاوه بر آن آبی که در اختیارشان قرار می‌گرفت نیز ناکافی و غیربهداشتی بود که بتدریج کلیه‌ها و مثانه‌ها را دچار اختلال می‌کرد. اینها جزئی از مصادیق شکنجه‌های غیرمستقیم بود.

فضای اندک اتاق‌ها تناسبی با جمعیت ساکن ‌ آنجا نداشت. در هر اتاقی از اردوگاه‌های موصل 150 تا 170 و گاهی 250 نفر را زندانی می‌کردند در حالی که اتاق‌های مذکور در شرایط عادی ظرفیت صد نفر را داشت‌ . تراکم جمعیت، تهویه نامناسب، نبود دسترسی به سرویس بهداشتی از عصر تا صبح روز بعد و ضرورت قضای حاجت در همان اتاق‌های بدون تهویه، صدماتی جدی بر سیستم تنفس و ریه‌های آزادگان وارد کرد.

بعثی‌ها ساعت هشت صبح در اتاق‌ها را باز می‌کردند و ساعت چهار بعدازظهر ‌افراد را در اتاق‌ها حبس می‌کردند؛ یعنی تا ساعت هشت صبح روز بعد، 16 ساعت حبس زندانیان طول می‌کشید. در طول این 16 ساعت اگر کسی نیاز به دفع مدفوع پیدا می‌کرد ناچار بود خود را کنترل کند تا وقت آزادباش فرا برسد. این شرایط شاید برای یک یا دو بار آسیبی در پی نداشته باشد ولی وقتی استمرار پیدا کند حتما به روده‌ها و سیستم داخلی افراد آسیب جدی وارد می‌کند. این مشکل تا پایان دوره مقاومت برای آزادگان وجود داشت و همین موضوع صدمات سختی را بر آنان وارد کرده است. علاوه بر این به دلیل جمعیت زیاد هر اتاق دفع ادرار نیز با تأخیر انجام می‌شد که استمرار این وضع، دستگاه مثانه و حتی پروستات زندانی‌ها را دچار التهاب و مشکلات دیگری کرده است.

به دیگر شیوه‌هایی که برای آزار روحی اسرا استفاده می‌شد نیز اشاره می‌کنید؟

نصب بلندگو در هر اتاق و پخش موسیقی و برنامه‌های رادیویی با صدای بلند به اضافه سر و صدای ناشی از گفت‌وگوی عادی افراد، آلودگی صوتی شدیدی را ایجاد می‌کرد و سیستم عصبی آنان را با بمباران مستمر صوتی دچار اختلال جدی می‌کرد. همچنین عراقی‌ها بادستکاری نامه‌های آزادگان و درج اخبار دروغ از خانواده یا طراحی ادعایی جعلی از سوی آزاده در قبال خانواده‌اش و قرار دادن آنان در شرایط بی‌خبری کامل از خانواده نمونه‌ای از این فشارها بود.

از دیگر کارهای آنها این بود که در طول دوران مقاومت، بعثی‌ها هفته‌ای یک بار و گاهی دو بار اتاق‌ها را تفتیش می‌کردند. آزادگان مجبور بودند مدت دو ساعت را نشسته سپری کنند تا تفتیش اتاق به اتمام برسد و نوبت به تفتیش فردی برسد. در تفتیش اتاق‌ها همه چیز را به هم می‌ریختند به گونه‌ای که یک ساعت زمان طول می‌کشید تا هر کسی بتواند وسایل خود را پیدا کند. بدتر از این فکر آزاردهنده تفتیش بود که آزادگان را کلافه می‌کرد؛ زیرا روز مشخصی نداشت و هر روز و هر ساعت باید انتظار سوت مخصوص تفتیش را می‌کشیدند.

عمده بیماری‌هایی که ناشی از شرایط زندان‌های رژیم بعث بود و امروز آزادگان با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند چیست؟

ورم و زخم معده، التهابات دستگاه مثانه و پروستات، ناراحتی‌های شدید روده، ‌ناراحتی‌های شدید ‌کلیه‌ها، بیماری‌های تنفسی، بیماری‌های قلب ـ عروقی، آرتروز و دیسک کمر و گردن، سائیدگی شدید مفاصل پا، پوسیدگی دندان‌ها، بیماری‌های لثه و دهان، ضعف بینایی (پیرچشمی زودرس) ، ضعیف شدن حافظه و عارض شدن فراموشی و بیماری «پی‌تی‌اس‌تی» (اختلال استرسی پس از ضایعه روانی) از درجه متوسط تا بالا در میان طیف قابل توجهی از آزادگان بیانگر این حقیقت تلخ است که به دلیل شکنجه‌های مستقیم و غیرمستقیم آزادگان عمدتا حامل دردها و بیماری‌های ناشی از شرایط دوران مقاومت در زندان‌های صدام هستند و این بیماری‌ها بر جسم و روح آنان چنگ می‌زند و آزارشان می‌دهد.

یعنی پس از آزادی به شرایط جسمی و روحی آزادگان به طوری که شایسته آنها باشد و امروز شاهد تداوم این بیماری‌ها در آن نباشیم رسیدگی نشد؟

انتظار می‌رفت پس از آزادی اسرا طرح پایش سلامت آزادگان به اجرا درآید و به وضع آنان رسیدگی شود و در کمیسیون‌های تعیین درصد بنیاد، شرایط خاص این قشر زجر دیده و صبور مورد توجه قرار گیرد. ولی نه طرح پایش سلامت به اجرا درآمد و نه در کمیسیون‌ها آن طور که باید به وضع خاص آزادگان توجه شده است. در کمیسیون باید آثار تیر و ترکش و مجروحیت قابل رویت باشد تا درصد جانبازی تعیین شود، ولی آزاده‌ای که به طور مثال 324 هزار دقیقه در صف آمار نشسته و کمر و گردن و مفاصلش آسیب‌دیده یا ریه‌اش به دلیل تهویه نامطبوع اتاق مختل شده یا به دلیل آلودگی شدید صوتی سلسله اعصابش آسیب‌دیده، دندان‌هایش دچار پوسیدگی و خرابی کامل شده، معده و روده‌اش دچار اختلال شده و قلبش در معرض انواع استرس‌ دچار نارسایی شده و قادر نیست در کمیسیون‌های تعیین درصد جانبازی اینها را به تیم پزشکی اثبات کند چه باید بکند؟ این مسائل نشان از آن دارد که شرایط آنها در نظر گرفته نشده‌ و متاسفانه درباره وضع آزادگان و آسیب‌های جسمی و روحی آنان که صددرصد ناشی از شرایط جنگ و زندان است تعریف روشنی از سوی بنیاد شهید ارائه نشده بنابراین درصدهایی که به آزادگان تعلق گرفته تناسبی با واقعیت‌های جسمی و روحی آنان ندارد و همچنان ناچارند با زخم‌های پنهان خود بسازند.‌‌امیدوارم متولیان سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران در بیست‌وسومین سالگرد بازگشت آزادگان، پرونده بهداشت و درمان آنان را باز کنند و تا دیر نشده به موضوع سلامت و بهداشت این عزیزان رسیدگی کنند و زخم‌های پنهان جسمی و روحی آنان را در شمار مجروحیت‌های جبهه به حساب آورده و در نحوه تعیین درصد جانبازی آنها تجدیدنظر اساسی کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها