در گفت‌وگوی «جام‌جم» با عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی مطرح شد

زندگی ایرانی با چاشنی مدرنیسم غربی!

فناوری، اخلاق و بایسته‌های انسانی

توسعه صنعت معمولا به این هدف انجام می‌گیرد که زندگی آدمی را با رفاه و آرامش و زمان بیشتر همراه کند. توجه به یک مثال ساده می‌تواند این موضوع را روشن‌تر کند.
کد خبر: ۵۶۴۳۳۷
فناوری، اخلاق و بایسته‌های انسانی

اگر فرض کنیم در دوران پیشاتکنولوژیک سفر از نقطه «آ» به نقطه «ب» [حدفاصل دو شهر] نیاز به یک ماه زمان داشت، اکنون و در عصر فراصنعتی با به خدمت گرفتن تکنولوژی جدید می‌توان همان فاصله را حداکثر در چند ساعت پیمود.

دیگر گونه‌های صنایع نیز که تحت سیطره دانش جدید متولد شده‌اند هرکدام در حوزه خاصی به این مساله می‌پردازند.

ارتباطات سریع تلفنی و اینترنتی، ارسال مراسلات در کوتاه‌ترین زمان و... نشان‌دهنده این مقوله هستند. وجود این گزاره‌ها نشانگر «وسع زمان» انسان است.

علاوه بر این در این دوران که برآمده از رنسانس و انسان‌مداری فلسفه آن دوران تاکنون است نیز همواره بر عنصر «رفاه‌زایی» صنایع تاکید شده است.

این همان چیزی است که معمولا در تبلیغات و معرفی خدمات جدید صنعتی نیز به آن اشاره می‌شود.

عباراتی از قبیل: دسترسی آسان و سریع، صرفه‌جویی در زمان، جمع چند فعالیت در یک مصنوع خاص و... همه حاکی از آن است که شعار محصولات جدید و فرهنگ برآمده از آن،‌ گستردن «زمان» و «آرامش» انسان است. این مساله در وجهی هم به معنای اضافه‌تر شدن عمر انسان است.

تبلیغات در دوران ما علاوه بر موضوع زمان به مساله «سکونت» و «آرامش» نیز اشاره می‌کند. همه این مفاهیم با گسترده‌شدن عرصه تبلیغات بارها توسط پیامبران عصر مدرنیسم و دوران انفجار اطلاعات [همه‌گونه رسانه‌ها] همه‌روزه به گوش و چشم مخاطبانی که خواسته یا ناخواسته در برابر آن قرار می‌گیرند، ابلاغ می‌شود.

تلویزیون و رسانه‌ها هم پیامبران دوران مدرن‌‌اند. توجه دادن به خواص صنایع تکنولوژیک نیز از مهم‌ترین بخش‌های تبلیغات است. ظاهرا در این دوران، تکنولوژی خدای غالب است و رفاه،‌ آرامش،‌توسعه، حرفه‌ای‌بودن و... از اسمای آن خدایند.

در مقابل همین ایده بازگشت به متن دینی قرآنی نیز از اهمیت برخوردار است. خدای قرآن نیز بارها و بارها به مساله سکونت و آرامش در قرآن اشاره کرده است.

آنجا که می‌گوید: «الله انزل السکینه فی قلوب المومنین» یعنی خداست که آرامش را به قلوب مومنین نازل می‌کند یا در تعریفی دیگر مساله ازدواج را برای بشر با تعبیر «لتسکنوا الیها» به چنین معنایی تاویل می‌کند.

اکنون بازگردیم به مقاصد تکنولوژی جدید. اینجا هم سخن از سکونت و زمان بیشتر است. انسان در واقع باید بهره‌ورترین موجود جهان جدید باشد.

فن‌آوران همه اطلاعات را گردآوری می‌کنند تا زمان انسان را بیشتر کند. این پدیده همچنین اقدامات دیگری را نیز برای آدمی به انجام می‌رساند، اما نکته اصلی اینجاست: آیا با این همه شعاری که در پس صنایع جدید مبنی بر آسایش و زمان بیشتر برای نوع آدمی نهفته است، می‌توان گفت بشر امروزی خاصه در جوامع و شهرهایی که صنعتی‌تر است به زمان بیشتر دست یافته است؟ آیا اساسا چنین نیست که در همین شهرهای بزرگ در همه دیدارهایی که با دیگران داریم به کمبود وقت اشاره می‌شود؟ کدام مساله موجب آن می‌شود که صنایع «زمان‌ساز» جامعه و انسانی می‌سازد که مدام می‌گوید: «وقت ندارم» و به جای آرامش و آسایش، استرس و اضطراب پیامد آن می‌شود؟ نگاهی کوتاه به زندگی معمولی بسیاری از کسانی که در جامعه‌ای حتی نیمه‌صنعتی زندگی‌ می‌کنند، اثبات‌کننده این مساله است.

از سوی دیگر، این پیامبران مدرنیسم در مقابل پیامبران الهی نیز اظهار نظراتی خاص می‌کنند. آنجا که به طور مثال در ادیان الهی «تقوا» شاخصه شخصیت آدمی می‌شود در مقابل در تبلیغ نوعی ساعت مچی این پیامبر نوظهور می‌گوید: «ساعت شما نشانه شخصیت شماست.»

بحران‌آفرینی‌هایی از این دست و معناسازی‌هایی مجهول و فاقد بنیان‌های معرفتی پیام‌هایی است که هر روز و هر ساعت حتی در جوامعی که دین‌باورند، به گستردگی عرضه می‌شود و فرهنگسازی خاص خود را می‌نماید.

شاید در این عرصه مظلوم‌ترین کس همان انسانی باشد که به قصد تسخیر طبیعت دست به ساحت وجود انداخت و با جمع‌آوری اطلاعاتی صنعتی (Gathering Information‌‌) دست به تغییر عالم و آدم زد و در این کار چنان بی‌محابا پیش رفت که خدایی آفریده شد به نام تکنولوژی و پیامبرانی به نام رسانه‌ها و اصحابی با نام متخصصان و کارشناسان.

هرچه به رشد صنعتی افزوده شد و قامت سرو تکنولوژی بریده از مفاهیم معنوی فراتر رفت، دست آدمی از اعتلای وجودی خویش فروتر شد و باغ معرفت وحیانی او را خزان‌هایی سخت سرد به خوابی فرو برد که اصطلاحا به آن غفلت می‌گویند.

انفجار اطلاعات، همان‌طور که از نامش پیداست، انفجار علم و معرفت نیست. معلوم نیست آدم عصر فراصنعتی، با این همه اطلاعاتی که هر لحظه به شکلی نامنسجم و غیرآموزشی و بدون هدف به وی می‌رسد چگونه خواهد توانست بنیان معرفتی بی‌نقص و کمال‌آوری را برای خود ایجاد کند؟ اطلاعاتی که از عرصه صنعت به وی می‌رسد یا حتی تبلیغاتی که خلق انواع داروهای سلامت را به وی اطلاع می‌دهند، اما او همچنان با بیماری درگیر است.

اخلاق نیز در این جامعه صنعتی‌شده تفسیر خاصی می‌‌یابد. این اخلاق با پیام‌هایی که از پیامبران عرصه تکنولوژی می‌رسد هر زمان متغیر می‌شود. ساعت شخص نشانه شخصیت‌اش می‌شود، احتمالا لباس‌اش نشانه معرفتش به مکاتب لباس، مد و... چون نهاد این جامعه بر مد نیز بنا شده، بنابراین دائم در حال تغییر و تحول نیز هست. بر این اساس، این اخلاق متغیر عادات و افکار کاملا متغیری می‌سازد.

مدینه فاضله‌ای که صنعت جدید بر اساس توجه صرف بر منافع سرمایه‌ای صاحبان آن رشد روزافزونی را طی کرد، با به میدان‌آوردن همه چیز انسان را از میدان بیرون نهاد و هیچ توجهی به خواسته‌های اصیل انسان نکرد.

شاید بیان شود که صنعت را چه نسبتی است با اخلاق و شخصیت انسانی؟ آری اگر مسئولیت و تعهد اخلاقی و وجدانی آدمی از او سلب شود دیگر هیچ‌گونه تکلیفی برعهده او نیست. حال آن که از دیدگاه مکاتب الهی انسان مسئول و متعهد است و اگر این گزاره‌ها را از شخصیت وجودی او جدا کنیم اساسا دیگر تفاوتی میان او و دیگر پدیده‌ها و موجودات بر حسب ظاهر وجود نخواهد داشت. بنابراین، جدایی و تفارق میان صنعت، اخلاق و معنویت بیش از یک نتیجه نخواهد داشت: انسانی ماشینی که خود نیز در اسارت ماشین است.

سخن این نوشتار نفی و طرد صنعت و پیشرفت‌های صنعتی نیست، بلکه توجه به جمع مسئولیت‌های اخلاقی و وجدانی آدمی است با پیشرفت‌های صنعتی. اگر صنعت و مدرنیسم به جای اخلاق و تعهد بنشیند و اگر تکنولوژی خدای دوران مدرن باشد، دیگر بایسته‌های وجود انسانی از میان می‌رود. در حالی که اساسا صنایع برای انسان است و باید با بنیان بایسته‌های وجود او همتراز باشد.

در غرب فراصنعتی با موجی که پیشرفت‌های تکنولوژیک بر حیات آدمی نهاد، گزاره‌های فرهنگی خاص شکل گرفت که به ایده فیلسوفانش «نهیلیسم» نام داشت. به اعتقاد نیچه، نهیلیسم بحرانی است که به پای مدرنیته پیچیده است.

این بحران نه‌تنها امروز بلکه فردای بشر را نیز در خود فرو خواهد برد. از آن روست که او تفکر درباره وجود برتر، تاریخ دو سده آینده را بر می‌خواند: «آنچه من روایت می‌کنم تاریخ دو سده آینده است. من آنچه را خواهد آمد وصف می‌کنم، آنچه را دیگر نمی‌تواند به گونه‌ای دیگر باشد: ظهور نیهیلیسم. این تاریخ را می‌توان هم‌اکنون نیز بیان کرد. چراکه ضرورتش امروز در کار است.

این آینده اکنون به هزار نشانه گفته می‌شود، این تقدیر اکنون خود را همه جا نشان می‌دهد، برای این موسیقی آینده، تمام گوش‌ها از هم‌اکنون تیز شده است. مدت زمانی است که کل فرهنگ اروپایی‌ها به سوی فاجعه‌ای پیش می‌تازد و با شتابی افزون‌شونده از دهه‌ای به دهه بعد، بی‌قرار، پرخاشگر، باسر همچون رودخانه‌ای که می‌خواهد به آخر برسد که دیگر باز نمی‌تاباند که می‌ترسد بازبتاباند.»

بحران زیست‌محیطی برآمده از گسترش بی‌حد و حصر و غیرمسئولانه صنایع نیز از همین دست بحران‌هایی است که محصول تفارق میان «مسئولیت اخلاقی» انسان و انکشافات تکنولوژیک وی است.

به وجهی که قبل از آن نیهیلیسم او را با مبادی ارتباطیش با آسمان یا آموزه‌های الهی قطع کرده بود و پس از آن بحران زیست‌محیطی زمین را هم برای او خطرناک کرد.

پیامد دیگر چنین نگرشی ایجاد چندخدایی و نشستن تقلید به جای تحقیق در این فرهنگ جدید است! وقتی تبلیغات، پیامبران صنایع تکنولوژیک هستند هر کدام از جدیدترین مصنوعات آن نیز خدایی جدید است و وقتی پیامبران تبلیغ آیه‌ای نازل می‌کنند ناچار مخاطبانی که در ظل‌ آن فرهنگ چنان خو گرفته‌اند باز به جای تحقیق تنها با تقلید حیات خود را سپری می‌کنند. چنان که گویی هیچ نیازی به تحقیق وجود ندارد.

همه این بحران‌های برآمده از رشد یکسویه صنایع تکنولوژیک و به تبعش فرهنگ خاص آن، ضرورت توجه جدی صنعت به گزاره‌های اخلاقی و تکالیف الهی بشر را گوشزد می‌کند.

مهم‌ترین چالش، اکنون در فراروی اهل صنعت قرار دارد. راهبرد اخلاقی و مسئولیت‌شناسانه از مهم‌ترین گزاره‌های مورد نیاز جامعه بشری است. فرد آر.دیوید از متخصصان استراتژی سازمان‌ها می‌نویسد: «روز به روز اعتقاد سازمان‌ها در این مورد راسخ‌تر می‌شود که ترویج اصول اخلاقی و تقویت فرهنگ معنوی موجب ایجاد مزیت‌های استراتژیک خواهد شد.» وی همچنین می‌گوید: «اصول اخلاقی شایسته از پیش‌شرط‌های مدیریت استراتژیک است.»

در تعریفی جامع از اخلاق در حرفه که از آن با عنوان «اخلاق حرفه‌ای» (Professional Ethics) یاد می‌شود، آمده است: «اخلاق حرفه‌ای رفتار ارتباطی سازمان با محیط براساس حقوق تعهدات و وظایف است. حقوق محیط و وظایف بنگاه در قبال آنها. حقوق محیط بر دو قسم است: حقوق عام مانند حریم شخصی، حق آزادی بیان، حق برخورداری از امنیت، حق آگاهی و ... حقوق خاص که برحسب مشاغل و بنگاه‌ها تبیین می‌یابد.»

ضرورت تفاهم بیشتر این دو نقطه، راهبرد استراتژیک آینده «صنعت سالم» خواهد بود.

سید امیرحسین ‌اصغری - جام‌جم

newsQrCode
برچسب ها: مدرنیسم نیهیلیسم
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها