![خطر پرتوهای فرابنفش، آلاینده ازون و گرمای بیسابقه | چرا کمیته اضطرار تشکیل نمیشود؟](/files/fa/news/1403/5/5/1236632_213.jpg)
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
تنگه هرمز دریای عمان را به خلیجفارس پیوند میزند و به همین علت، این گذرگاه یکی از راهبردیترین خطوط بینالمللی کشتیرانی در جهان به شمار میآید.
اینکه گفته میشود خلیجفارس یکی از مهمترین راههای آبی دنیاست، بیعلت نیست. روزانه نزدیک به ۴۰ درصد از کل نفتهای حمل شده توسط نفتکشها (۲۰ درصد نفت مصرفی جهان) از این تنگه عبور میکند.
همچنین در حال حاضر بیش از ۷۵ درصد از نفت استخراجی کشورهای حوزه خلیجفارس از این آبراه صادر میشود؛ آبراهی که ایران طولانیترین مرز را در آن دارد و از این روست که از دیرباز تاریخ نام این منطقه خلیجفارس و تنگه آن، هرمز بوده است.
با چنین مختصاتی ظرف دو هفته گذشته یک مانور دریایی به نام ولایت 90 توسط ایران در خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند تا خلیج عدن برگزار شد.
همان طور که همواره انجام هر نوع مانوری توسط ایران در این بخش، مورد توجه خاص کشورهای غربی و حتی همسایه قرار گرفته، این بار نیز همین اتفاق افتاد و خبر برگزاری این مانور به تیتر یک رسانههای مختلف جهان تبدیل شد.
این اتفاق نیز علت داشت. از یک سو محدوده مانور ولایت 90 که به مدت 10 روز برگزار شده، از تنگه هرمز، همجوار با ناوهای آمریکایی حاضر در خلیجفارس آغاز شده و تا عربستان سعودی و دریای احمر (خلیج عدن) گسترش یافت.
از دیگر سو، در این رزمایش به گفته فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ناوشکن کاملا بومی جماران حضور داشت.
این ناوشکن که قبل از برگزاری مانور مذکور، یک ماموریت موفقیتآمیز 70 روزه را در آبهای آزاد و بینالمللی انجام داده بود، نشانه توانمندی ایران در ساخت ناوشکن محسوب میشود.
انجام این مانور همزمان با وقایعی شده بود که در حوزه سیاست خارجی ایران و روابط برخی کشورها رخ داده است.
تحولات منطقه و تمام نشدن اعتراضات مردم کشورهای عربی، تلاش مقامات و رسانههای غربی برای ایجاد فضای جنگی تازه در منطقه به ویژه علیه ایران و انتشار خبری مبنی بر بستن تنگه هرمز در صورت هرگونه تعدی نظامی علیه کشورمان از جمله وقایعی بود که این مانور را از حساسیت بیشتری برای خارجیها برخوردار کرد.
اگرچه تقریبا همه خبرگزاریها و نشریات بینالمللی خبر این مانور و اهمیت آن را منعکس کردند، اما اغلب آنان تحلیلهای خود را بر توانایی ایران در بستن تنگه هرمز به عنوان شاهراه حیاتی انتقال نفت خلیجفارس به کشورهای غربی متمرکز نمودند.
از جمله خبرگزاری چینی شینهوا با بیان اینکه «این تمرینات نظامی در یکی از شلوغترین تنگههای جهان انجام میشود» گزارش داد: «به این ترتیب نگرانی از بسته شدن تنگه هرمز در صورت ایجاد درگیری بین ایران و غرب جدی شده است.»
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نیز ضمن گزارش این خبر به اهمیت تنگه هرمز از نظر نقل و انتقال نفت جهان پرداخت.
خبرگزاری روسی راشاتودی نیز در استعارهای جالب نوشت: ایران عضلات خود را در کانال کلیدی نفت جهان ورزیده میکند.
این شبکه تاکید کرد تنگه هرمز محل نقل و انتقال 15.5 میلیون بشکه نفت در روز است.
این تحلیلها در حالی مطرح شد که امیر سیاری، فرمانده نیروی دریایی تصریح کرد: «ایران اگرچه توانایی صچنین کاری یعنی مسدود کردن تنگه هرمز را دارد، اما در صدد انجام چنین ماموریتی در حال حاضر نیست .»
با وجود این، انجام هر مانور و رزمایشی حاوی پیامهایی در دل خود است که خیلی سریع مخابره میشود، اگرچه درباره آن گمانهزنیهای غیرموثق هم زیاد صورت میگیرد؛ این مانور نیز از این لحاظ مستثنی نبوده و نیست.
پیام قدرت مسالمتآمیز و توانمندی ایران البته هم برای کشورهای منطقه خلیجفارس قابل فهم است و هم برای کشورهای خارج از این حوزه اما در کنار این موضوع، واکنش برخی ناظران سیاسی قابل تامل است که معتقدند پیشرفت جنگ سرد ایران و غرب طی هفتههای گذشته، یکی از دلایل مهم برگزاری این مانور بوده است و در واقع برگزاری مانور در خلیجفارس در حال حاضر، بازتابدهنده سیاست تهاجمی و قدرت واکنش ایران در قبال هرگونه تهدید و حتی اقدام به تحریم نفت است.
چرا خلیجفارس بهترین مکان برای اثبات قدرت است؟
غربیها در طول سالهای گذشته بارها ایران را به بهانههای واهی تهدید نظامی کردهاند و حتی به خاطر تحقق این هدفشان، تلاش داشتهاند سایر کشورهای متحدشان را به طور کامل علیه ایران بشورانند.
هرچند آنها هرگز نتوانستهاند چنین اقداماتی را انجام دهند، چرا که خود به خوبی میدانند اولا: جسارت چنین کاری را ندارند، دوم اینکه: دست زدن به این گونه اقدامها خسارتهای جبرانناپذیری را علیه منافع خودشان در پی خواهد داشت.
اما این موضوع مانع آن نشده که ایران نیز دائما تاکید کند غرب و رژیم صهیونیستی توانایی لازم برای حمله به ایران را ندارند و در همین حال تهدید کرده و نشان داده که از توانایی و امکانات لازم برای رو در رویی با تهدیدهای غرب برخوردار است.
برگزاری رزمایشها یکی از راههای اثبات میزان بالای توانمندیهای نظامی است. رزمایش انواع مختلف دارد و مانور دریایی نیز یکی از مهمترین آنهاست. مکانی که برای نمایش چنین رزمایشی انتخاب میشود برای هر کشوریمعنای خاصی دارد.
ایران نیز در کنار رزمایشهای زمینی و هوایی که تاکنون انجام داده، بر رزمایش دریایی نیز تاکید دارد و این امکان نیز در دو دریای خزر و آبهای همیشه نیلگون خلیج فارس مهیاست. اما ایران مانورهایش را بیشتر در خلیج فارس برگزار کرده و مهمترین علت آنهم موقعیتی است که این منطقه دارد و در ابتدا به طور مختصر به آن اشاره شد.
این منطقه به آبهای بینالمللی راه دارد و نیروی دریایی کشورهای غربی نیز در این منطقه تردد دارند. علاوه بر آن آمریکا دارای پایگاههای متعدد نظامی در کشورهای حوزه خلیج فارس نظیر بحرین است.
در همین حال نباید از این نکته غافل شد که عطش سیریناپذیر غرب به نفت در اوایل قرن بیستم باعث شد تا خلیج فارس به منطقهای کلیدی در سیاست بینالملل تبدیل شود.
به همین دلیل قدرتهای بیگانه، سیستم امنیتی منطقه را تحت تسلط خود قرار دادند. در هفت دهه نخست قرن بیستم، انگلستان منطقه را زیر چتر امنیتی خود درآورد و توانست با ترکیبی از رژیمهای قیمومیتی، یگانهای نظامی مستقر در پایگاههای خاص، نیروهایی که در مناطق کلیدی مستقر و پشتیبانی میشدند و نیروهای دریایی ساحلی، دولتهای دوست خود را در منطقه، ایجاد، حمایت، حفظ و حتی در محدوده مشخصی بین آنها رقابت ایجاد کند.
اما امپراتوری انگلستان در پی افول اقتصادیاش و گسترش فزاینده ناسیونالیسم عربی رو به ضعیف شدن رفت؛ لذا این کشور را بر آن داشت تا در سال 1971، نخست از خلیج عدن و سپس از کل منطقه خاورمیانه عقبنشینی کرده و عرصه را به دیگران واگذار کند.
به دنبال عقبنشینی انگلستان، آمریکا نقش مدیریت امنیتی منطقه خلیج فارس را عهدهدار شد و از همان ابتدا کوشید تا از حضور فزاینده و پرهزینه در این منطقه خودداری و به جای آن، برای ایجاد سیستم امنیتی، به متحدان منطقهایاش تکیه کند.
همچنین تصمیم گرفت تا از نیروهای خود، تنها درصورتی استفاده کند که متحدان مزبور نسبت به انجام مأموریت محول شده به آنها ناتوان باشند.
کاخ سفید در ابتدا از سیاست دو ستونی متشکل از ایران و عربستان برای تضمین ثبات و رفع تهدیدهایی که علیه وضع موجود وجود داشت، استفاده کرد، اما وقوع انقلاب اسلامی در ایران این تاکتیک آمریکا را ناتمام گذاشت و بدین ترتیب کنترل سیستم امنیتی منطقه خلیج فارس توسط آمریکا فروپاشید.
البته آمریکا برای ترمیم این وضعیت سعی کرد تا عراق را جایگزین ایران کند و بدین خاطر در جنگ تحمیلی علیه ایران، از رژیم بعث عراق حمایت کرد.
این وضعیت نیز سالها بعد با تکرویهای صدام پایدار نماند و غربیها با یورش به عراق، صدام را سرنگون کردند و بدین ترتیب آمریکا که کمی قبلتر در افغانستان حضور نظامی خود را تثبیت کرده بود، پایگاههای خود در عراق را نیز تاسیس کرد.
از آن موقع تا حالا که کمتر از 10 سال میگذرد. مجموعه تحولاتی که در منطقه رخ داده تاثیری در میزان حضور و نقش آمریکا در منطقه نداشته است.
حتی میتوان گفت که این حضور به خاطر توافقنامههای نظامیای که واشنگتن با کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه امضا کرده، پررنگتر شده است.
برای همین کاملا عقلانی است که ایران توان نظامی خود را در خلیج فارس و نه خزر، به نمایش بگذارد؛ توانمندیهایی که در مانور ولایت 90 به اوج خود رسیده و شامل توان زیردریاییها، ناوشکنها، ناوهای موشکانداز، ناوهای پشتیبانیکننده، ناوهای اطلاعاتی، توان بالگردی، توان استفاده از پشتیبانی هوایی، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، انواع موشکهای ساحل به دریا و دریا به دریا و... و همچنین توان عملیات ویژه است.
به عبارت دیگر، موقعیت استراتژیک خلیج فارس، نقطه تمایز آن است و ایران نیز با در نظر گرفتن این موضوع، ضرب شست خود را به غربیها نشان داد تا بگوید نقشی پررنگ در سیستم امنیتی پیشرفته و جدید در خلیج فارس دارد.
مریم جمشیدی - گروه سیاسی
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگو با منوچهر آذری، بازیگر،گوینده،مجری وصداپیشه پیشکسوت رادیو و تلویزیون
فاطمه مجلل در گفتوگو با «جامجم»:
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین: