دکتر کارول بالدوین در گفت‌وگوی اختصاصی با سیب

کارائیب، بهشت ناشناخته ماهی‌ها

منطقه کارائیب مملو از رازهای ناشناخته‌ای است که گونه‌های جانوری و بویژه گونه‌های آبزی، بخش مهمی از این مجموعه مرموز را تشکیل می‌دهند. در سال‌های اخیر و به لطف پیشرفت‌های صورت گرفته در روش‌های اکتشافاتی، دانشمندان توانسته‌اند به اعماق کمتر شناخته شده این نقطه از جهان نفوذ کنند. کشف گونه‌های جدیدی از ماهی‌ها از جمله این اکتشافات بوده است و بتازگی نیز دانشمندان گونه‌های دیگری از ماهی‌ها را در منطقه کارائیب ‌شناسایی کرده‌اند که بشدت مورد توجه محافل علمی جهان قرار گرفته است. دکتر کارول بالدوین از حیوان‌شناسان موزه ملی تاریخ طبیعی اسمیتسونیان آمریکا که در صدر این گروه تحقیقاتی قرار دارد در گفت‌وگوی اختصاصی با سیب به تشریح کامل جزئیات این برنامه اکتشافی و همچنین روش‌های به کار رفته در این برنامه پرداخته است.
کد خبر: ۳۸۶۶۹۷

در خبرها آمده است که شما کشفیات جدید خود را با استفاده از روشی که تلفیقی از روش‌های سنتی و مدرن بود، انجام داده‌اید. منظور از روش‌های قدیمی چیست؟

تا مدت‌های طولانی و تا پیش از این‌که دانشمندان بتوانند از روش‌های مبتنی بر DNA استفاده کنند، تشخیص گونه‌های مختلف جانوری و گیاهی مبتنی بر روشی موسوم به ریخت‌شناسی بوده است. در دنیای ماهی‌ها بررسی این نوع جانوران با استفاده از روش‌های مبتنی بر ریخت‌شناسی شامل مواردی نظیر مقایسه الگوهای مربوط به تجمع رنگدانه‌ها در بدن جانور می‌شود. در این روش دانشمندان به مواردی نظیر شمار ارائه‌های رنگی در باله‌ها، شمار دقیق مهره‌ها و هر نوع مشخصه ظاهری موجود روی بدنه ماهی‌ها توجه می‌کنند و در حقیقت می‌توان گفت مبنای اصلی تمیز دادن تفاوت‌ها در این روش، همین مشخصه‌های ظاهری است. در خصوص ماهی‌هایی که مورد بررسی قرار داده‌ایم از جمله گونه‌ای موسوم به Starksia، توجه ویژه‌ای روی ریز زوائد قابل رؤیت در قسمت فوقانی چشم ماهی داشته‌ایم. گذشته از این مورد به طول بخش‌های مختلف مربوط به سیستم تناسلی جنس نر ماهی نیز توجه می‌کنیم. همچنین روی سر این ماهی‌ها ریز منافذی وجود دارند که با دقت کردن در آنها می‌توانیم تفاوت‌های قابل توجهی را مشاهده کنیم. تمامی این موارد تشکیل‌دهنده روش ریخت‌شناسی در بررسی گونه‌های مختلف ماهی‌ها به شمار می‌آیند.

به نظر می‌رسد گونه‌ای که Starksia نام دارد بشدت مورد توجه شما و تیم همراهتان بوده است. لطفا درباره این ماهی و گونه‌هایی که پیش از آن شناسایی کرده بودید، توضیح دهید.

این ماهی همواره مورد توجه دانشمندانی بوده است که بر گونه‌های مختلف ماهی‌ها کار می‌کنند. پیش از این نیز گونه‌های مختلفی از این ماهی شناسایی شده‌اند. با این حال گونه‌هایی جدیدی که در منطقه کارائیب موفق به کشف آنها شده‌ایم تفاوت‌های نسبتا بارزی نسبت به گونه‌های قبلی دارند. البته تمیز دادن این تفاوت‌ها کار چندان ساده‌ای نیست و تنها با استفاده از روش‌های دقیق می‌توان آنها را تشخیص داد. یکی از فاکتورهایی که در تمیز دادن این گونه‌ها به کار گرفته شده‌اند تجمع رنگدانه در بدن گونه‌های مختلف این ماهی است. قبلا تصور می‌شد این ماهی‌ها تقریبا از 3 گونه هستند، اما اکنون مشخص شده است که این ماهی‌ها از حیث گونه با یکدیگر متفاوتند. در حقیقت ما از دل 3 ‌گونه‌ای که پیش از این شناسایی شده بودند 7 ‌گونه جدید بیرون کشیده‌ایم. به بیان دیگر می‌توان گفت ما از مدت‌ها پیش این گونه‌های تازه‌شناسایی شده را در اختیار داشته‌ایم، اما مطمئن نبوده‌ایم که گونه‌های متفاوتی هستند. استفاده از روش‌های مبتنی بر ریخت‌شناسی ما را در همین مرحله نگاه داشته بودند، اما با تلفیق این روش با تکنیک‌های مبتنی بر DNA متوجه شده‌ایم که این ماهی‌ها از حیث گونه بندی متنوع هستند.

شما تا چه اندازه به تجزیه و تحلیل‌های مبتنی بر DNA اعتماد دارید؟

تیم تحقیقاتی‌ای که من با آنها کار می‌کنم تاکنون بیش از 6 هزار گونه ماهی متعلق به منطقه دریای کارائیب و اقیانوس اطلس را با استفاده از روش‌‌های مبتنی بر DNA مورد بررسی‌های دقیق قرار داده‌اند و در این رهگذر به یافته‌هایی نیز دست یافته‌اند که در نوع خود امیدوارکننده بوده است. این یافته‌ها در حقیقت گونه‌هایی هستند که تشخیص آنها حتمی شده است و از نظر ما کشفی چشمگیر به شمار می‌آید. از این رو در کل می‌توان استفاده از روش‌های مبتنی بر DNA را تکنیکی قابل اطمینان عنوان کرد. با این حال من معتقدم کشف گونه‌های جدید نباید صرفا براساس روش‌های مبتنی بر DNA باشد. به طور کلی در دانش فراروی بشر، انواع مختلفی از اطلاعات وجود دارد و هرچه بتوانیم انبوه بیشتری از آنها را مورد بررسی قرار دهیم، می‌توانیم به نتایج بهتری نیز دست یابیم و در این میان تشخیص گونه‌های جدید نیز یک استثنا به شمار نمی‌آید. در نتیجه پیشنهاد من این است که برای تشخیص درست گونه‌های جدید از تلفیق ریخت شناسی به عنوان روشی قدیمی و تکنیک‌های مبتنی بر DNA به عنوان تکنیکی جدید استفاده کرد.

استفاده از روشی همچون بارکدگذاری DNA روش چندان جدیدی محسوب نمی‌شود. چرا تاکنون دانشمندانی که در عرصه کشف گونه‌های جدید کار می‌کنند از آن به عنوان مبنای اصلی کار خود استفاده نکرده‌اند؟

البته نباید فراموش کرد که پیش از این نیز دانشمندان از روش بارکدگذاری DNA برای تشخیص گونه‌های جدید استفاده کرده‌اند. با این حال باید پذیرفت که این روش درخصوص ماهی‌ها چندان رایج نبوده است. نکته‌ای که شاید برای شما هم جالب باشد این است که ما نیز از ابتدا در نظر نداشتیم از این روش یعنی بارکدگذاری DNA برای تشخیص گونه‌های جدید ماهی‌ها استفاده کنیم و درحالی که به بررسی ماهی‌ها از منظر دیگری بودیم، متوجه شدیم می‌توان از این روش برای شناسایی گونه‌های جدید نیز استفاده کرد. در حقیقت ما کشف کرده ایم که استفاده از روش‌های مبتنی بر DNA می‌تواند در شناخت گونه‌های جدیدی از ماهی‌ها مفید و مؤثر باشد.

این‌گونه به نظر می‌رسد که دریای کارائیب مملو از گونه‌های ناشناخته‌ای از ماهی‌ها باشد؟

تحقیقات ما در این دریا نیز تأییدکننده همین نظر است. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که در دریای کارائیب گونه‌های ناشناخته قابل توجهی از ماهی‌ها زندگی می‌کنند. ما باید آنها را شناسایی کنیم و نام‌های مخصوصی نیز بر آنها بگذاریم. البته من تازه تنها درباره ماهی‌هایی صحبت می‌کنم که در نواحی حاشیه‌ای و به اصطلاح سایه این دریا زندگی می‌کنند، مناطقی که دانشمندان بیش از 150 سال است که آنها را مورد بررسی قرار می‌دهند. این‌که تصور کنیم به نهایت کار رسیده‌ایم و دیگر جایی برای شناسایی و کشف گونه‌های جدیدی از ماهی وجود ندارد، بیانی کاملا نادرست است.

دکتر کارول بالدوین در یک نگاه

دکتر کارول بالدوین از سال 1992 همکاری خود را با بخش ماهی‌شناسی دپارتمان مهره‌داران موزه ملی تاریخ طبیعی اسمیتسونیان آمریکا به عنوان یک کارشناس موزه آغاز کرده و در طول2 دهه گذشته، در برنامه‌های مختلف و متنوع اکتشافاتی این مرکز در گوشه و کنار جهان حضور داشته است. با این حال مناطقی همچون دریای کارائیب همواره در متن توجه وی بوده است. او اعتقاد دارد کارائیب بهشت گونه‌های آبزی ناشناخته است. به همین علت تقریبا بیشتر برنامه‌های اکتشافاتی وی به آمریکای مرکزی، مناطق آبی برزیل و نواحی‌ای از این دست معطوف بوده است. این محقق برنامه‌های مختلفی نیز در جزایر بکر و دست نخورده تونگاه در اقیانوس آرام جنوبی داشته است. کارول بالدوین متولد کارولینای جنوبی است و از همان دوران کودکی علاقه درونی خود را به اقیانوس نشان می‌داد.

زندگی در نزدیکی مناطق ساحلی نقش زیادی در این گرایش درونی داشته است. وی مدرک‌کارشناسی خود را از دانشگاه جیمز مدیسون و کارشناسی ارشد را نیز از کالج چارلستون در رشته زیست‌شناسی دریایی اخذ کرد. کالج ویلیام و مری مکانی بوده است که وی موفق به اخذ مدرک دکتری در رشته علوم دریایی در آن شده است. این محقق مقالات متعددی درخصوص کشف گونه‌های جدید آبزی در مناطق مختلف جهان از جمله استرالیا و کارائیب ارائه کرده است.

محمدرضا مصلحی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها