گفت‌وگو با محمدکاظم مزینانی به بهانه انتشار رمان شاه بی شین

مصادره تاریخ به نفع داستان

این روزها اگر گذرتان به کتابفروشی‌ها هم نمی‌افتد قطعا در بسیاری از سوپرمارکت‌ها و کنار انواع محصولات غذایی چشم‌تان به کتابی هم افتاده که عنوان «شاه بی شین» بر جلد آن درج شده است.
کد خبر: ۳۸۴۰۲۹

این کتاب نوشته محمدکاظم مزینانی و از تازه‌ترین کتاب‌های منتشر شده توسط انتشارات سوره مهر است که در حال و هوای انقلاب اسلامی روانه بازار کتاب شده است؛ کتابی که در نخستین دوره جشن داستان انقلاب هم مورد تقدیر قرار گرفت و حالا با گذشت حدود 3 سال و پس از چند بار بازنویسی بالاخره رنگ و بوی کاغذ و نشر به خود گرفته است، کتابی متفاوت با رویکرد داستانی که روایت حسرت‌بار شاه پهلوی را در بر می‌گیرد.

انتشار این کتاب و فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصت و بهانه‌ای شد تا با نویسنده آن یعنی محمدکاظم مزینانی گفت‌وگویی داشته باشیم.

آقای مزینانی چه شد که به سراغ روایت زندگی محمدرضا پهلوی رفتید؟من متولد 1342 هستم و زمان پهلوی دوم 15 سالم بود. در شهرستان و در خانواده‌ای زندگی می‌کردم که انقلابی بود. انقلاب اسلامی و سقوط شاه تاثیر زیادی روی سرنوشت نسل ما داشت و همواره این رخداد تاریخی و تاثیرگذاری شخصیت‌ها بر آن و ریشه‌هایش برایم جالب و جذاب بود و فکر می‌کردم اگر بتوان با مستندات دقیق تاریخی و البته به کارگیری روایتی داستانی از زبان خود محمدرضا پهلوی یک رمان خلق کرد، قطعا مورد توجه قرار خواهد گرفت.

البته این را هم باید بگویم که کار تاریخی و مستند در زمینه پیروزی انقلاب و سقوط رژیم شاه فراوان انجام شده، اما در حوزه داستان و رمان کمتر پرداخت جدی وجود داشته است.

فرآیند انتشار این کتاب به نسبت طولانی شد. شما با این اثر در نخستین دوره جشن داستان انقلاب برگزیده شدید، یعنی حدود 3 سال پیش. چرا انتشارش به درازا انجامید؟

من این رمان را پیش از چاپ برای نخستین بار در اولین دوره جشن داستان انقلاب ارائه و بعد از جشنواره 4 بار آن را بازنویسی کردم و در واقع این کتاب با آنچه در جشنواره ارائه شد خیلی تفاوت دارد و غنای داستانی بیشتری گرفته است.

در شاه بی‌شین با دیالوگ‌های فراوانی از شاه و اطرافیانش مواجه می‌شویم که گاه خیلی شخصی و خانوادگی هم هستند. تا چه اندازه این حرف‌ها و اتفاق‌ها مستند هستند؟

پایه و اساس این رمان بر مدارک و اسناد تاریخی است و من سعی کرده‌ام به تاریخ و اسناد وفادار بمانم و چون کار از یک جهت بار تاریخی و اسنادی بالا و قوی دارد نمی‌خواستم آنچنان تخیل اوج بگیرد که جنبه‌های تاریخی کمرنگ شوند، اما مهم این است که در این دست کارها اسناد و مدارک و به عبارتی روایت تاریخی و مستند در ساختار و بافت داستان بازتعریف شوند و غنای داستانی بگیرند و فکر می‌کنم سخت‌ترین بخش کار هم همین بود.

من فکر می‌کنم در بیشتر کتاب‌ها و به طور کل آثار هنری و ادبی به نظر می‌رسد داستان همیشه به وسیله تاریخ مصادره شده است، اما من خواستم تاریخ را به نفع داستان مصادره کنم.

فکر می‌کنم تبدیل شخصیت واقعی و تاریخی محمدرضا پهلوی به یک شخصیت داستانی دشوارترین بخش رمان شما بوده، چون مهم‌ترین مولفه و تکنیک مورد استفاده شما شخصیت‌پردازی است؟

دقیقا. وقتی شما شخصیتی واقعی مثل آخرین پادشاه ایران را دارید که در واقع یک ما به ازای تاریخی و بیرونی قوی دارد کار دشوار می‌شود. از سویی من نمی‌خواستم کار گزارشی و ژورنالیستی کنم و سایه این شخصیت پررنگ باشد برای همین باید خیلی از حرف‌ها و اسناد را به نفع داستان کنار می‌گذاشتم، چون در چارچوب داستان نمی‌گنجید و من به دنبال بالا بردن جنبه دراماتیک اثر بودم و همان طور که شما گفتید مولفه اصلی شخصیت‌پردازی بوده است.

عنوان کتاب یعنی شاه بی‌شین انتخاب خود شما بود؟

مزینانی: از نظر کمی و کیفی حق انقلاب به هیچ وجه در عرصه رمان ادا نشده است. باز در حوزه شعر وضعیت ما خیلی بهتر است و در حوزه ادبیات داستانی هم به طور خاص رویکرد داستان کوتاه بهتر بوده است

من معتقدم اسم کتاب مانند تابلوی نقاشی است. وقتی کار تمام شد نقاش آن را امضا می‌کند ولی نامی که ابتدا در ذهن خودم بود «سه‌گانه شاهانه» بود، اما ساختار اثر چیز دیگری بود و این نام به نظر رسید که آنچنان داستانی نیست، البته ناگفته نماند که کمی هم می‌خواستم عنوان کتاب تامل برانگیز باشد و مخاطب نام کتاب را کشف کند.

برای همین به شاه بی‌شین رسیدید یعنی «آه»؟

بله. درونمایه داستان هم همان آه و حسرت را به همراه داشت چون بخش اعظم داستان از نگاه شاه روایت می‌شود و او پادشاهی است که آخر عمر در تخت بیمارستان خوابیده و به گذشته نگاهی همراه با حسرت دارد و این آه همان حسرت و شاید نوعی درک از حقارت خودش باشد که چرا مردم را درک نکرد و این چنین رفتار کرده است.

ارزیابی شما از آنچه امروز به عنوان ادبیات انقلاب مطرح می‌شود، چیست؟

منظورتان ادبیات بعد از انقلاب اسلامی است...

خیر. به طور کل و به عنوان یک ژانر که خالقان آن نویسندگانی بودند که با مردم و انقلاب مردم همراه شدند؟

از نظر کمی و کیفی حق انقلاب به هیچ وجه در عرصه رمان ادا نشده است. باز در حوزه شعر وضعیت ما خیلی بهتر است و در حوزه ادبیات داستانی هم به طور خاص رویکرد داستان کوتاه بهتر بوده است.

ببینید در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی جامعه در شرایط انقلابی بود و بلافاصله هم جنگ آغاز شد در حالی که خلق اثر فاخر آرامش خاصی نیاز دارد و شاید آرام‌آرام برای نوشتن و نگارش اثر خوب دارد شرایط فراهم می‌شود و باید منتظر ماند، چراکه معمولا بهترین آثار ادبی و هنری با فاصله حتی چندین دهه‌ای از یک رخداد تاریخی تولید می‌شوند.

در این میان برگزاری و اهدای جایزه‌هایی همچون جشن داستان انقلاب که رمان شما هم به نوعی نتیجه غیرمستقیم برپایی آن است چقدر می‌توانند تاثیرگذار باشند؟

قطعا خیلی تاثیر دارد. من قبلا در جایی عنوان کردم که اگر خروجی جشن داستان انقلاب در هر سال فقط یک رمان باشد در 10 سال 10 اثر خواهیم داشت که از میان این 10 کتاب حتما و حداقل یکی می‌تواند اثری ماندگار باشد که اتفاقی میمون و مبارک است.

سینا علی‌محمدی
‌گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
در رستوران انتخاب شدم

علی‌امین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفت‌وگو با «جام‌جم» از خاطرات حضورش در این سریال می‌گوید

در رستوران انتخاب شدم

نیازمندی ها