
حجتالاسلام سید حمید روحانی در گفتوگوی تفصیلی با «جامپلاس»:
طبق اعلام قبلی قرار است وزرای خارجه کشورهای اروپایی، اوضاع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و چگونگی روابط آتی بروکسل و تهران را بررسی کنند. انتخاباتی که در آن محمود احمدینژاد برای بار دوم به ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد؛ اما اغتشاشات و تظاهرات اعتراضآمیز به نتیجه این انتخابات، فضایی ملتهب را در بستر سیاسی ایران حاکم کرد.
فضایی که به اعتقاد تهران، برخاسته از مداخله و تحریک کشورهای خارجی بخصوص انگلیس بود. ممنوعیت فعالیت رسانههایی نظیر بی.بی.سی و اخراج جان لاین، خبرنگار این شبکه و اخراج کاردار دوم و سوم سفارت بریتانیا در تهران و بعدها هم بازداشت 9 کارمند ایرانی این سفارتخانه تنش در روابط نهچندان دوستانه تهران و لندن را رقم زد.
اگرچه انگلیس نیز در پاسخ به این اقدام، 2 دیپلمات ایرانی را از این کشور اخراج کرد، اما روابط تهران و لندن در طول 2 ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری به سردترین شکل خود طی یک دهه اخیر رسیده و بیاعتمادی و اتهام زنی بر نگاه 2 طرف سایه انداخته است.
اصطکاک تجدید شده در روابط تهران و لندن پس از بازداشت 15 ملوان نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در بهار 2 سال قبل آغازی بود برای کشاندن سطح تنش به دیگر کشورهای اتحادیه اروپا؛ تنشی که با بازداشت کلوتید ریس، تبعه فرانسوی به جرم جاسوسی و بعدها با موضعگیری و اظهارات مقامات کشورهای اروپایی در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران و آنچه به زعم آنها نقض حقوق بشر و آزادیهای سیاسی و مدنی صورت گرفت، تشدید شد.
مسوولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا در هفتههای اخیر چند اجلاس را درباره تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران و روابط با تهران برگزار کردهاند، اما این نشستها عموما در راستای رایزنی بر سر دستور کار نشست وزرا برگزار شده است.
استکهلم و بروکسل اوایل ژوئیه میزبانان چنین نشستی بودند. برآورد نهایی اعضای این اتحادیه در نشست سوم ژوئیه به همراه اظهارات مقامات اروپایی، حکایت از عدم وحدت نظر و اشتراک دیدگاه در مواجهه با تهران دارد.
اگرچه گزارشها نشان میدهد در این میان فرانسه و انگلیس به دیدگاه مشترکی رسیدهاند تا در دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، وی را در انزوای بیشتری قرار دهند، اما کشورهای ایتالیا و آلمان با این پیشنهاد تاکنون موافقت نکردهاند.
نیکلا سارکوزی، رئیسجمهور فرانسه در این ارتباط اعلام کرد: فرانسه در تلاش است تحریمهای بیشتری را علیه ایران اعمال کند. پاریس اعلام میکند لندن حق دارد به این وضعیت معترض باشد و ما به طور کامل از آنها حمایت میکنیم.
تاکید چند باره بر گفتگو
لندن ابتدا سعی داشت با اجماع اروپایی علیه ایران در عمل این مناقشه را به تمام اتحادیه اروپا تسری دهد، اما وقتی با برخورد سرد دیگر متحدان اروپاییاش در نشست وزرای خارجه در پراگ و اجلاس سران در بروکسل مواجه شد و نتوانست حتی بیانیهای در محکومیت ایران صادر کند در نشست گروه 8 در لاکوئیلا با عقبنشینی از مواضع قبلی صحبت از ضرورت گفتگو با ایران به میان آورد. چرخش موضع لندن پس از آن صورت گرفت که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در نشست گروه8 با وجود مواضع قبلی این کشور در قبال انتخابات ایران تاکید کرد واشنگتن همچنان خواهان گفتگو با تهران است.
گوردون براون، نخستوزیر انگلیس نیز با تکرار گفتههای اوباما گفت: لازم است ایران را از طریق گفتگو قانع کنیم که اگر خواهان رسیدگی به انرژی هستهای صلحآمیز است و میخواهد در جامعه جهانی بماند، لازم است مواضع خود را تغییر دهد.
وزیر امور خارجه سوئد، میزبان نشست سپتامبر که کشورش رئیس دورهای اتحادیه اروپا است، در این باره میگوید: در آینده این اتحادیه با تصمیمهایی درباره برنامه هستهای ایران رو به رو خواهد بود. کارل بیلت، وزیر امور خارجه سوئد افزود: در آینده باید درباره گزینهها و آنچه باید در قبال ایران انجام دهیم، تصمیمگیری کنیم.
وی در سخنرانی خود در پارلمان اروپا تاکید کرد: گفتگو تنها راهحل پایان دادن به مناقشه ایران است.
بازخوانی دوباره گفتههای اخیر براون و سارکوزی و دیگر مقامات اروپایی نشان میدهد به رغم میدانداری و مانور گسترده در جبهه اروپایی علیه ایران، بروکسل تم ادبیات دیپلماتیک خود را با واشنگتن میسنجد. به نوعی اروپا ترجیح میدهد همآوایی و همراهی بیشتری با راهبردهای تحولگرایانه اوباما داشته باشد؛ چون این امر ریشه در گذشته دارد و اروپا همواره گرای سیاستهای خود را با سیاستهای ایالات متحده تنظیم میکند.
تطبیق گزارشهای اخیر وزارت امور خارجه آمریکا و کمیسیون روابط سیاست خارجی اروپا نشان میدهد تروریسم، پرونده هستهای، خاورمیانه، صلح اعراب و اسرائیل و حقوق بشر تنها با پس و پیش شدن در چگونگی روابط با ایران مورد تاکید قرار گرفتهاند.
پیروی از آمریکا از سوی کشورهای اروپایی منتقد سیاستهای یکجانبهگرایانه واشنگتن در زمان جورج بوش پسر نیز مورد تاکید قرار گرفته بود. آنها بر این باورند که از این رهرو خواهند توانست یک سیاست جهانی واحد را رهبری کنند.
در گذشته این باور در اروپا وجود داشت که آمریکا سعی میکند همواره تکه کوچکی از کیک منافع بینالمللی را برای اروپا پرت کند و همه کیک را خودش بردارد. تلاش برای یارگیری و ائتلاف با دیگر رقبای ایالات متحده اگر چه ابتدای امر واکنش اروپا بود، اما در نهایت نتوانست به گشودن بندهای عدیده فراروی دیپلماسی کهنه و فرسوده اروپایی کمکی کند.
عدم استقلال دیپلماسی کشورهای اروپایی و بازگشت به سیاق گذشته از یک سو، نشان از ضعف دیپلماتیک و از سوی دیگر شکاف در محور 2 سوی آتلانتیک است؛ شکافی که با اتخاذ دیپلماسی دوبعدی اروپا تشدید شده است. رویکرد اتحادیه اروپا به شکل سنتی مبتنی بر تمرکز در سیاست دوبعدی در مواجهه با ایران بوده است. اروپا در یک بعد آن و در میز هستهای از ضرورت مذاکره و گفتگو میگوید و در میز شورای امنیت ادبیات تحریم، تهدید و فشار را جاری میسازد.
دیپلماسی گشایش که هماکنون از سوی اوباما زمزمه میشود و همخوانی بروکسل را به همراه دارد دیگر ضعف آشکار اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا که همواره سعی داشته با دور کردن آمریکا و ایران در قامت یک میانجی، بازی دو سر بردی را برای خود ترتیب دهد، اما تمایل آشکار طرفین برای مذاکره دوجانبه و ورود فعالانه واشنگتن به مذاکرات هستهای این نقش را ضعیف خواهد کرد. گرچه سارکوزی با دادن اولتیماتوم هستهای سپتامبر به ایران برای بازگشت به میز مذاکرات سعی داشت این جایگاه را بازسازی کند، اما به نظر میرسد احتمال نزدیک شدن ایران و آمریکا به پای میز مذاکره رودررو و بیواسطه، این نقش را کمرنگتر نیز خواهد کرد.
رفتارهای نابهنجار اروپا
جستاری در روابط ایران و اتحادیه اروپا با عطف به وضعیت نوین جهانی نگاهی را بر تعاملات طرفین حاکم کرده که ریشه آن در گذشته قابل جستجوست. به واقع روند گذاری که از سال 1996 و با پشت سر گذاشتن حادثه میکونوس آغاز شد، زمینهساز عصری در روابط دوجانبه شد که نمود آن به صورت مذاکرات اقتصادی و سیاسی تجلی یافت. این همگرایی از سال 2003 و شروع مناقشه پرونده هستهای ایران و غرب جای خود را به واگرایی داد. مطرح شدن پرونده ایران در میز شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و صدور قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در نوامبر 2003 عمده عامل این واگرایی بود.
تا پیش از این، تهران و بروکسل در حال مذاکره درخصوص سند همکاری تجاری و اقتصادی به موازات سند سیاسی بودند که باید به امضای موافقتنامه میرسید؛ اما با طرح پرونده هستهای ایران، اتحادیه اروپا مذاکرات درباره این اسناد را به حالت تعلیق در آورد. آخرین مذاکرات 2 طرف هم در می 2005 در حالی برگزار شد که اروپا با حمایت از دیپلماسی تهاجمی هستهای ایالات متحده راه را برای گسترش روابط با ایران بست.
این نگاه کوتاه نشان میدهد پرونده هستهای ایران یکی از دلایل عمده اتحادیه اروپا برای بهانهجویی و کاهش سطح روابط با ایران بوده است. بازخوانی تفاهمات صورت گرفته هستهای از موافقتنامه پاریس تا سعدآباد هم نشان میدهد اگرچه مقامات اروپایی به حق مسلم ایران برای داشتن فناوری صلحآمیز هستهای اذعان دارند، اما مانند آمریکا راهبرد عدم اعتماد و شفافیت را دستاویز قرار میدهند. رابرت کوپر، دستیار خاویر سولانا کمیسر عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان مذاکرات هستهای میگوید: اروپا فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را در چارچوب پیمان ان.پی.تی میپذیرد و حتی حاضر است ایران را در این راه یاری دهد، چرا که ما بر اساس گزارشهای آژانس انرژی اتمی که تایید کرده انحرافی در فعالیتهای ایران وجود ندارد، فکر نمیکنیم بمب هستهای بسازد، اما هدف ایران را از غنیسازی اورانیوم درک نمیکنیم.
بررسی تطبیقی این رفتارها و گفتارهای مقامات اتحادیه اروپا نشان میدهد اروپا از یک راهبرد مستقل در مواجهه با ایران بشدت رنج میبرد و همواره تحت تاثیر سیاستهای ایالات متحده قرار گرفته است. در سایه قرار گرفتنهای مکرر اروپا از سوی آمریکا، تنها محدود به پرونده هستهای ایران نمیشود. حذف و اضافههای نابجای مجهول اسرائیل در معادله روابط دو طرف بیش از هر مسالهای فرصت بهبود روابط را نیز سلب کرده است.
مساله حقوق بشر، صلح در خاورمیانه و مبارزه با تروریسم از دیگر موانعی است که بر سر گسترش روابط فیمابین وجود داشته است. مذاکرات حقوق بشر ایران و اروپا از سال 2004 متوقف شد و از آن پس اروپا با پیوند نابهجای مسائل سیاسی با مسائل حقوق بشری، رویکردی غیرمسوولانه را در قبال ایران در پیش گرفت. رویکردی که از زمان ریاست فرانسه بر اتحادیه اروپا تشدید و به صدور 16 قطعنامه در بروکسل و 7 قطعنامه در نیویورک علیه ایران منجر شد.
در کنار این اقدامات، خارج کردن نام گروهک تروریستی منافقین از فهرست گروههای تروریست از سوی این اتحادیه و بتازگی بلوکه کردن 6/1 میلیارد دلار از داراییهایی ایران در کنار اعمال محدودیت صدور ویزا برای دیپلماتهای ایران نشان از اصرار اروپا به ادامه این رویه نابهنجار دارد.
پیوندهای مشترک از جنس اقتصاد
شاکله روابط ایران با اروپا همواره بر استوانههایی از جنس تجارت، اقتصاد و بازرگانی بنا نهاده شده است. دامنه این روابط هم در سالهای اخیر همواره روبهگسترش توصیف شده است. انرژی، تجارت، سرمایهگذاری مشترک، پناهندگان و مواد مخدر، عمده عرصههایی بوده که امکان همکاری مشترک را فراهم آورده است. همکاریهایی که در پناه مازاد تجاری، پایین بودن قرضههای خارجی و ذخیرههای ارزی ایران تقویت شده است.
اروپا یکی از مصرفکنندگان عمده انرژی دنیاست. ایران روزانه بیش از 800 هزار بشکه نفت خام به اروپا صادر میکند، اگر چه اروپا سعی دارد با انعقاد قرارداد انتقال گاز نابوکو پس از خط جیهان باکو وابستگی خود به سوختهای فسیلی و تامین گاز از روسیه را کاهش دهد اما وابستگی به نفت خاورمیانه و جایگاه ژئوپلتیکی ایران که توام با مولفه امنیت انرژی هم شده، نمیتواند از جایگاه موثر ایران بکاهد. بواقع ایران با داشتن منابع غنی انرژی، جایگاهی ویژه برای اروپا دارد. اروپا هم به این مساله واقف است که نباید با گره زدن انرژی و امنیت، خود را از منبع غنی انرژی ایران محروم کند. طی سال گذشته حجم مبادلات تجاری ایران و اتحادیه اروپا 1/14 میلیارد یورو بوده است. 4 درصد از کل منابع انرژی وارداتی به این اروپا از ایران بوده است. حضور مستمر شرکتهایی نظیر شل و توتال در طرحهای نفت و گاز ایران با وجود تحریمهای ایالات متحده نشان از توجه خاص اروپا به ایران در حوزه انرژی دارد. از این رو اگر چه انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران با اعتراض و انتقاد در اروپا مواجه شده است، اما بعید به نظر میرسد اروپاییها از روابط تجاری خود به عنوان اهرمی برای فشار به ایران استفاده کنند.
طی 6ماه منتهی به پایان سال 2008 قراردادهایی با شرکت پلی بازل به ارزش 825 میلیون یورو در حوزه پتروشیمی و شرکت بایرن گاز به ارزش 900 میلیون یورو در زمینه صدور تجهیزات پالایشگاهی منعقد شده است. این قراردادها نشان میدهد بازار اقتصادی ایران برای کشورهای اروپایی ارزشمند است. به قول روبرت پولنتز، عضو کمیته روابط بینالملل پارلمان آلمان، در کشوری که پپسی کولای آمریکا در آن موج میزند چرا ما نباید حضور داشته باشیم.
در واقع اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری ایران در 2 حوزه صادرات با 36 درصد و واردات با40 درصد محسوب میشود. میزان تراز تجاری ایران و اتحادیه اروپا به بیش از 15 میلیارد دلار در سال 2007 رسیده است. صادرات اروپا به ایران از 6 میلیارد دلار در سال 2001 به 10 میلیارد دلار در سال 2007 افزایش یافته است و واردات این اتحادیه از ایران از 4 میلیارد به 8 میلیارد دلار رسیده است. به این ترتیب حجم تجارت ایران با بزرگترین شریک تجاریاش به 2 برابر افزایش یافته است. در میان کشورهای اتحادیه اروپا آلمان با 7 میلیارد دلار، فرانسه با 3 میلیارد دلار و ایتالیا با 5/2 میلیارد دلار بیشترین حجم صادرات به ایران را داشتهاند.
دیل کاپلند معتقد است: اگر یک کشور احتمال بدهد از تجارت با یک شریک تجاری منافع کلانی را در آینده به دست میآورد، بعید است این منافع را با تنش و دشمنی به مخاطره بیندازد. در مقابل اگر این منافع چندان قابل توجه نباشد با سیاست خارجی خصومتآمیز روابط دو جانبه را متشنج خواهد کرد.
ایدهای که در روابط ایران و اتحادیه اروپا مصداق دارد و با شرایط بحرانی حاکم بر اقتصاد کشورهای جهان به نظر نمیرسد اروپا در روابط دو جانبه دست به ماجراجویی بزند.
این مساله در کنار عدم پایبندی جبهه اروپایی به اعلانها و راهبردهای مشترک اتخاذ شده تاکنون ناکارآمدی راهبرد اصرار بر تحریمهای نخنما شده را ثابت کرده است. اروپا در حالی در اجلاس گروه 8 با شمشیر آخته تحریم به استقبال مساله ایران رفت که همواره از یک اجماع و وحدت نظر علیه این کشور رنج میبرد. اتحادیه اروپا با کوک کردن ساز تحریم علیه ایران سعی در گردهم آوردن متحدان و دوستان متفرق شدهای میکند که شب هنگام در شورای امنیت علیه ایران قطعنامه تصویب، ولی صبح مبادرت به انعقاد قرارداد تجاری و بازرگانی با ایران میکنند.
منافع اقتصادی اتحادیه اروپا در بازار ایران مهمتر از آن است که اجازه ریسک اقتصادی را با یک بلندپروازی سیاسی برای ادامه کاهش سطح روابط با ایران را بدهد. موضوعی که بحران مالی جهانی و بسامدهای پرنوسان آن فرصت فکر کردن به آن را از مقامات اروپا نیز خواهد گرفت. امری که براون با اشاره به نوسان قیمت نفت از 150 تا 35 دلاری که بتازگی قیمت آن 75 درصد رشد داشته است از ضرورت حفظ وضعیت بازارهای فعلی و سرمایهگذاری میان عرضه و تقاضای تولیدکنندگان نفت خبر داده بود.
با این حال روند تحولات اخیر پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران بیانگر کاهش بار مراودات تهران و بروکسل است. به نوعی روابط دو جانبه ایران و اتحادیه اروپا در کوتاهمدت به سردی خواهد گرایید؛ چرا که بحران موجود جدای از انگیزهها و انگارهها این بستر و کشش را دارد که حادتر از شرایط فعلی نیز شود، مادامی که فضای بیاعتمادی و اتهامزنی بر سر تعاملات طرفین حاکم باشد. آنچه در این میان میتواند راهگشایی برای برون رفت از شرایط فعلی باشد، خواست و ارادهای است که مبتنی بر سوءتفاهم و تنش و پس از آن ابتکار عمل برای گذار از انسداد فعلی باشد. رفتارها و گفتارهای اخیر نشانی از این اراده را به همراه ندارد. تهدید به فراخواندن سفرای اروپایی، طرح تحریم بنزین، بلوکه کردن داراییهای 6/1 میلیارد دلاری و عدم تمدید مهلت صدور ویزای دیپلماتهای ایرانی اگر چه اقدامات واکنشی اروپا در 2 ماهه اخیر تعبیر شده است، اما توسعه دایره تحریمهای اقتصادی و احیانا سیاسی در نشست سپتامبر وزرای خارجه اروپا بعید به نظر میرسد.
ارسلان مرشدی
حجتالاسلام سید حمید روحانی در گفتوگوی تفصیلی با «جامپلاس»:
در گزارشی پشت پرده شبکه جاسوسی و تخریب نیروهای حامی در منطقه را بررسی کردهایم
گفتوگو با محمد فیلی:
به بهانه بحث درباره بودجه تولید مجموعههای فاخر تاریخی-مذهبی
گفتوگوی «جامجم» با محمد حاتمی، کارگردان و بازیگر نمایش «شبیه خون»
گفتوگو با سیدرضا صدرالحسینی
در گفتوگوی تفصیلی با رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عوامل برنامه «جرس» گزارش میدهد