در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
آن دسته از کارشناسانی که از این نظریه حمایت میکنند، مدعی هستند عواملی نظیر زمین لرزه و دادههای جوی مدارک روشنی درخصوص تاثیرگذاری این سیاره بر زمین در آینده هستند. آنها همچنین مدعی هستند دولتهایی همچون آمریکا در قالب ابزار محکمی مثل ناسا از انتشار اطلاعات مربوط به این سیاره خودداری میکنند تا از
مطرحشدن آن به عنوان سیاره دهم جلوگیری شود.
با این حال گروه کثیری از اخترشناسان با ارائه مستندات پذیرفته شده علمی معتقدند هیچگونه مدرک مستند علمی مبنی بر وجود سیاره دهم وجود ندارد، چون در صورت وجود، انسان باید با استفاده از چشم غیرمسلح نیز آن را رویت کند. نظریه سیاره دهم از سال 1930 حیات یافت و تا دهه 90 میلادی که در نهایت نادرست بودن آن اثبات شد، موجب انحراف دانش بشری به مدت بیش از نیم قرن شد. اکنون در اتحادیه بینالمللی اخترشناسی این حقیقت مستند پذیرفته شده است که اصولا چیزی به نام سیاره دهم بر خلاف آنچه پیش از این تصور میشده است وجود خارجی ندارد. در حقیقت در علوم نجوم از واژه سیاره X به عنوان عبارتی برای آنچه در منظومه شمسی کشف نشده است، اما همچنان تلاش برای کشف آن ادامه دارد یاد میشود.
بر اساس مستندات موجود سیاره پلوتو که اتفاقا بر سر ادامه عضویت آن در باشگاه سیارات منظومه شمسی حرف و حدیثهای فراوانی نیز وجود دارد، در جریان کشف سیاره X رصد شد. با این حال باز هم سیاره X در حد یک نظریه رد شده باقی مانده است.
اما اساس پیدایش اختلاف نظرات جهانی درباره سیاره دهم به چه زمانی باز میگردد؟ در آغازین سالهای قرن بیستم میلادی، بسیاری از اخترشناسان بر اندیشهای پافشاری داشتند که بر اساس آن به احتمال فراوان سیارهای هم در ورای نپتون وجود دارد. نپتون بر اساس محاسبات ریاضیدانانی به نامهای جان کاک آدامز و اوربن واریر کشف شده بود تا توضیحی بر اختلافات موجود میان مدار محاسبه شده و رصد شده سیارات اورانوس، زهره و مشتری باشد.
پس از کشف نپتون، هنوز هم اختلاف نورهایی در مدار این سیارات دیده میشد. دامنه این اختلافات نوری حتی به مدار نپتون نیز رسیده بود. این اطلاعات و ابهامات موجود اخترشناسان را به این فرضیه سوق داد که احتمالا باز هم سیاره دیگری این بار ماورای سیاره تازه کشف شده نپتون وجود دارد. پرسیوال لاول که مدعی است برای نخستین بار، او کانالهای موجود در سطح مریخ را رصد کرده است این سیاره را سیاره X نام گذاشت. البته وی دو سری تحقیقات مجزا برای کشف دقیق این سیاره انجام داد که اتفاقا هر دوی آنها با ناکامی همراه بود. نخستین سری از این تلاشها در سال 1909 پایان یافت و پس از تجدیدنظرهایی در محاسبات و پیشبینیهایش درخصوص مکانی که این سیاره باید وجود داشته باشد، دومین سری از تلاشهایش را در حد فاصل سالهای 1913 تا 1915 انجام داد، اما آن نیز بدون نتیجه مشخصی پایان یافت.
پس از کشف پلوتو، محققان و اخترشناسانی که در پروژه این کشف حضور داشتند، تلاشهای خود را همچنان ادامه دادند. در جریان اکتشافاتی که از سوی شخصی به نام تومبا از کانزاس صورت گرفت، خرده سیارهها، ستارگان متغیر و حتی یک دنبالهدار کشف شد، اما هیچ خبری از آن سیاره مورد نظر نبود. در دهههای 1980 و 1990 روبرت هارینگتون از اخترشناسان رصدخانه نیروی دریایی آمریکا که برای نخستین بار محاسبه کرده بود پلوتو آنقدر کوچک است که نمیتواند اختلالی در مدار اورانوس یا نپتون ایجاد کند، رهبری تحقیقاتی گسترده برای تشخیص علت اصلی مدارهای نامنظم سیاره پلوتو را به عهده گرفت. وی اینگونه محاسبه کرد که حتی در صورت وجود هم، سیاره X باید در فاصلهای معادل 3 برابر فاصله خورشید از مدار نپتون قرار داشته باشد و در عین حال سیارهای بشدت خسوف و کسوفی باشد. مطرحشدن این یافتهها از سوی محققان و صاحبنظران با درکهای متفاوتی روبهرو شد.
برایان مارس دن از دانشگاه هاروارد آمریکا که درخصوص سیاره X تردیدهایی را مطرح کرده است، به این نکته اشاره کرد که این بینظمیها در مدار پلوتو صدها بار محدودتر از آن چیزی است که آدامز و واریر مطرح کرده بودند و براحتی میتوان گفت تنها خطاهای رصدی هستند و نه چیز دیگر.
اما در سال 1972 دنیای علم شاهد طرح نظریه عجیب و البته بحثبرانگیز دیگری درخصوص این سیاره بود. در آن سال ژوزف برادی از رصدخانه ملی لاورنس لیورمور به مطالعه دقیق بینظمیهایی در دنبالهدار هالی (Halley) پرداخت. وی مدعی شد این بینظمیها میتواند ناشی از وجود سیارهای در حد و اندازه مشتری باشد که در نقطهای از منظومه شمسی فراتر از نپتون قرار داشته و به دور خورشید میچرخد. این نظریه به دلیل آن که بسیار جنجالبرانگیز بود از سوی اخترشناسانی نظیر مارسدن مورد حمله قرار گرفت. وی در پاسخ به این نظریه جنجالی گفت بینظمیهایی که در دنبالهدار هالی (Halley) وجود دارد، تصادفی است و ذاتا بدون ترتیب خاصی روی میدهد و این عوامل موجب ایجاد تغییرات و نوساناتی در خط سیر حرکتی آن میشود.
هارینگتون در سال 1993 از دنیا رفت بدون آن که اثری از سیاره دهم یا همان سیاره X پیدا کند. در همان سال اخترشناسی به نام استندیش از اطلاعات ارسالی فضاپیمای کاوشگر وویجر 2 که در سال 1989 پرواز در ارتفاع پایینی بر فراز نپتون داشته است استفاده کرد تا بار دیگر تاثیر جاذبهای اورانوس بر آن را محاسبه کند. زمانی که تراکم این سیاره نیز با استفاده از این دادهها و محاسبات دوباره اندازهگیری شد، محققان آزمایشگاه پیش رانش جت از برطرف شدن اختلاف محاسبات مربوط به مدار این سیاره خبر دادند تا شاید حداقل بحث بیپایه تاثیرگذاری سیاره X بر مدار نپتون خاتمه یابد.
از آن گذشته تاکنون هیچ گونه تاثیر جاذبهای که به تغییر مسیر حرکتی فضاپیماهایی نظیر پایونیر 10، پایونیر 11، وویجر یک و وویجر 2 منجر شود و گویای آن باشد که سیاره ناشناخته دیگری در منظومه شمسی وجود دارد، مشاهده نشده است.
آنچه امروز و برخلاف تصورات پذیرفته شده در نیمه نخست قرن گذشته به اثبات رسیده است، حاکی از وجود نداشتن سیارهای به نام X در منظومه شمسی است.
سال گذشته میلادی (2007) موضوع سیاره X به همراه تداوم عضویت یا اخراج سیاره بحثبرانگیز پلوتو از باشگاه سیارات منظومه شمسی، دو مساله اصلی مورد بحث در اتحادیه بینالمللی اخترشناسی بود.
در پایان نشست این اتحادیه و پس از بحث و تبادل نظرهای گوناگون، تصمیمات جدیدی اتخاذ شد که بر مبنای آنها از این پس تعداد سیارات منظومه شمسی برای همیشه 8 سیاره خواهد ماند.
از آن گذشته، پلوتو دیگر جزئی از باشگاه سیارات منظومه شمسی نخواهد بود و از این پس نیز در صورت رصد هرگونه جرم آسمانی که بتوان آن را نوعی سیاره اطلاق کرد (حتی سیاره X ) این مهمان جدید را به عنوان سیاره کوتوله خواهند شناخت و نه سیاره نهم!
مهدی پیرگزی
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد