سوگ جمعی زمانی شکل میگیرد که یک گروه یا جامعه، فاجعهای مشترک را تجربه میکنند و برای بهدست آوردن دوباره سلامت روانشان به طی کردن مراحل سوگواری برای چنین اتفاقی نیاز دارند اما ما چگونه میتوانیم با عبور از این دوران سوگواری دوباره همان آدمهای پیش از این جنگ ۱۲روزه شویم؟
شنیدن مداوم صدای انفجار، اخبار ناخوشایندی که پشت سر هم از همه جا به گوش میرسد، در خطر افتادن سلامت جسم و جان، نگران عزیزانمان بودن و...همه آن چیزی است که روزهای جنگ برای افراد بههمراه دارد؛ افرادی که در تمام طول این مدت تنها به فکر تمهیداتی هستند که بتوانند امنیت خود و خانوادهشان را تأمین کنند:«اتفاقی که در این جنگ ۱۲روزه شاهدش بودیم و همه در آن روزها به فکر حفظ جان خود و اطرافیانشان بودند وفرصت اندیشیدن به چیز دیگری را نداشتند.» این را لیلا کریمی فرشی، روانشناس بالینی به جامجم میگوید و ادامه میدهد: «حالا با تمام شدن تنشها و انفجارها، اثرات تمام آن اتفاقات بر سلامت روانشان تازه خودش را نشان میدهد و اگر در آن روزها به فکر حفظ سلامت جسم و جانمان بودیم، حالا وقت این است که سلامت روان آسیب دیدهمان را ترمیم کنیم.»
همه سوگواریم
چند روز پیش که فیلم انفجار میدان قدس تهران در اثر حمله رژیم صهیونیستی منتشر شد، انگار با گذشت چند روز از پایان جنگ، با یک اندوه تازه روبهرو شدیم. انفجار مهیبی در میدان رخ میدهد و خودروهایی که پشت چراغ قرمز ایستادهاند تا طبقه چهارم ساختمان کنار دستشان به هوا پرت میشوند. عابرانی که از خط عابر رد میشدند، فرار میکنند و موتوریهایی که از موج انفجار سالم ماندهاند، گاز میدهند و از معرکه دور میشوند. میدان قدس که قریب به اتفاق ساکنان پایتخت و حتی مسافران شهرهای دیگر هم بار احساسی و تعلق خاطر دلنشینی نسبت به آن دارند پر از دود و گرد و خاک میشود و در آن لحظه، هیچ چیز شبیه آن منطقه تجریشی که همه در ذهن داریم نیست. تماشای چنین تصویر دلخراش و مهیبی از خراب شدن محل دوستداشتنی آدمها و زیر سوال رفتن امنیت و آرامش همیشگیمان یک غم و اندوه مشترک برای همه مردم شهر بههمراه دارد و حالا آنچه در این روزهای پساجنگ و برای بهبود سلامت آسیبدیده روانمان اهمیت دارد، توجه به این اندوه مشترک بین همه مردم شهر و کشور است: «غمهای آوار شده بر سرمان کم نیست. روبهرو شدن با خانوادههایی که هرکدام عزیزانشان را از دست دادهاند میتواند غم سنگینی برایمان بههمراه داشته باشد. دیدن و خواندن اسم بچهها در میان شهدا، غم عالم را بر سرمان میریزد. شنیدن خبر شهادت خانم باردار در میان شهدا اندوه دیگری بر اندوههایمان اضافه میکند.»
کریمی فرشی از تماشای کوچهها و خانههای خرابشده شهر و دیدن هموطنان عزادار بهعنوان دیگر اندوههای جمعی که همه مردم در آن شریک هستند اشاره میکند و معتقد است در چنین شرایطی با یک اندوه مشترک روبهرو هستیم و لازم است سیر سوگواری جمعی را بگذرانیم. حالا ما یک نفرو دو نفر و یک خانواده نیستیم که عزاداریم؛ همه کشور سوگوارند و ما باید بتوانیم با این سوگ جمعی بهدرستی برخورد کنیم.
از احساس بگو
در این بین کارشناسان معتقدند برای عبور از چنین بحرانهایی لازم است شرایط مناسبی فراهم شود تا فرد آسیبدیده از ابعاد مختلف به حل مسأله بپردازد.
کریمی فرشی از راهکارهایی در سه بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی برای پشت سر گذاشتن سوگ دستهجمعی میگوید و آنطور که توضیح میدهد اگر بتوانیم هر سه بعد راجدی بگیریم، با گذشت زمان، سلامت روان آسیب دیدهمان را بهدرستی بازسازی خواهیم کرد: «در بعد فردی خوب است بدانیم و بپذیریم که هر شخصی ظرفیت روانی مختلفی دارد. برخی همچنان مضطربند و دلنگران و بعضی دیگر دچار افسردگی و انزوای پس از جنگ شدهاند اما آنچه در این میان اهمیت دارد این است که به خودمان و به اطرافیانمان اجازه دهیم درباره احساساتشان حرف بزنند. نگوییم حالا دیگر تمام شد و دیگر به آن فکر نکن! نگوییم آنقدر خودت را اذیت نکن و راجع به آن حرف نزن. حتی این انتظارات را از خودمان هم نداشته باشیم و احساساتمان را سرکوب نکنیم که این کار باعث بروز عوارض بیشتر و شدیدتری از مخدوش شدن سلامت روان برای فرد بههمراه خواهد داشت.»
بهعبارت دیگربیشترکارشناسان معتقدنددرچنین شرایطیبهتراست برای تسکین حال روحیمان دربعدفردی به رواندرمانگر و مشاور مراجعه کنیم و درباره مشکلاتمان حرف بزنیم: «حرف زدن بدون سرکوب و داشتن یک گوش شنوا میتواند بخشی از آسیبهای روحیمان را بهبود ببخشد.»
خانوادهدرمانی
یکی از مسائلی که در تمام این ۱۲روز چشمگیر بود و به شکل دلنشینی بین همه خانوادهها گسترش پیدا کرده، برقراری پیوندی عاطفی، مستحکمتر از قبل در بین خانواده، فامیل و آشنایان بود: «آن روزها همه به هم زنگ میزدند و حال یکدیگر را میپرسیدند. همین رابطه عاطفی باعث شده بود تابآوری روانی افراد بیشتر شود. اگر آن روزها به تابآوری همدیگر برای تحمل شرایط تنشزای جنگ کمک میکردیم، چه بهتر این روزها که در مسیر سپری کردن یک سوگ دستهجمعی هستیم، همچنان آن روش را ادامه بدهیم و با ارتباط برقرار کردنهای خانوادگی، به بالا بردن تابآوری در برابر غم و اندوه و سوگ این روزهایمان هم کمک کنیم.» کریمی فرشی معتقد است پیوندهای خانوادگی کمک میکند تا در این اندوه مشترک به انزوا نرویم و با سوگواری کردن بتوانیم دوباره به حالت عادی برگردیم.
در پناه جامعه
یکی از بهترین راهکارها برای بازیابی سلامت روان در این سوگ مشترک، برگزاری سوگواری دستهجمعی است که نقش مؤثری در کم کردن بار این فشار روانی برای ذهن و روان افراد دارد؛ موضوعی که لیلا کریمی فرشی آن را تأیید میکند و به جامجم میگوید: «بهخصوص در این روزها که این سوگواری دستهجمعیمان با دو ماه عزای محرم و صفر تلاقی پیدا کرده. پس چه بهتر که در آیینهای سوگواری در سطح شهر شرکت کنیم که بدون شک بعد از این مراسمها، حال بهتری خواهیم داشت. نمونهاش برگزاری مراسم تشییع شهدای این جنگ ۱۲روزه که فرصتی برای اشک ریختن، درددل کردن با همدیگر و تسلی بخشیدن به هم بود و توانست آدمها را کمی آرامتر از قبل کند.»
شرکت در مراسمهای عزاداری اباعبدالله(ع) و قدر دانستن جلسات روضه دهه دوم محرم هم میتواند همچنان بخشی از سپری کردن این سوگ جمعی و ترمیم روان آسیبدیده هرکدام ما باشد.
درواقع از نظر این روانشناس، هرکار دستهجمعیای که بتواند تسلیبخش ما از این غم بزرگ باشد میتواند بخشی از سلامت روان ما را به ما برگرداند: «مثلا برگزاری مراسمی دستهجمعی برای کاشت درخت به یاد تکتک این درگذشتگان میتواند کمی از بار غم این روزهای ما را بردارد. پخش نذری به یاد شهدا در سطح شهر، حضور در گعدههای چندنفره و حرف زدن درباره این اتفاق و این غمها از دیگر راهکارهایی است که میتواند ما را به هرچه بهتر تخلیه کردن روانی این سوگ جمعی و ترمیم ذرهذره زخمهای روانمان در این جریان کمک کند.»