این انحصار تاهمین اواخر دراختیار تولیدکنندگان هالیوودی بودوبیشتر از هر تهیهکننده دیگری، این دو کمپانی والتدیزنی و دریمورکز بودند که خود راسردمدار تولیدوعرضه محصولات کارتونی معرفی میکردند. شاید اصلیترین عامل در این انحصارگرایی به تکنیکهای خاص تولید محصولات انیمیشنی برمیگردد که در کنار گرانقیمت بودن، نیازمند آشنایی با نحوه کار ساخت و خلق تصاویر متحرک نقاشیشده و صبر و تحمل برای تولید و ساخت آنهاست. تابهامروز به همین دلیل بوده که صنعت سینمای کشورهای مختلف پنج قاره جهان ترجیح دادهاند بیشتر وقت خود را صرف ساخت و تولید فیلمهای زنده با حضور بازیگران واقعی کنند.
تیشه به ریشه خود!
اما شاید زمانی که مدیران کمپانی والتدیزنی در اواسط دهه ۹۰ میلادی به راهاندازی فعالیتهای شرکت کامپیوتری پیکسار کمک کرده و پول لازم را برای بررسی طرح تولید انیمیشنهای کامپیوتری که با کمک و امکانات کامپیوتر (و نه طراحی دست انیماتورها) تهیه میشوند، در اختیار طراحان مبتکر این شرکت گذاشت، تصورش را نیز نمیکرد که به پایان دوران یکهتازی و انحصار خود بر دنیای کارتونسازی کمک میکند. با پیدایش انیمیشنهای کامپیوتری و به فراموشی سپردهشدن ساخت انیمیشنهای سنتی (که از زمان شروع تولید تا زمان اکران عمومی، حدود پنج سال ساخت آنها طول میکشید)، رقبای والتدیزنی هم دستبهکار شده و به تولید این گونه انیمیشن پرداختند. این رقبا نهتنها در داخل آمریکا، بلکه در سایر کشورهای دنیا هم سربرآوردند. در این میان دو کشور چین و هند در قاره آسیا بیش از سایر رقبا به فعالیت در این زمینه پرداختند و این در حالی است که هنرمندان فرانسوی هم بیکار ننشسته و تواناییهایشان را در این رابطه به نمایش گذاشتند اما تفاوت چین و هند با کشور بزرگ صنعتی چون فرانسه در این بوده که آنها تا سالها فاقد تکنیکها و تخصصهایی بودهاند که یک کشور پرقدرت صنعتی از آن بهره میگیرد و کشورهایی چون هند یا چین فاقد آنگونه امکانات هستند.
چین؛ رقیب جدی هالیوود
با این حال، چین در سالهای اخیر توانست پایههای اقتصادی خود را آنچنان قوی کند که بهصورت یکی از دو کشور بزرگ اقتصادی دنیا درآمده و در تمام زمینهها و رشتهها (و ازجمله فیلمسازی و نمایش فیلم) با رقیب آمریکاییاش به نقطه برابری برسد. به همین شکل، انیمیشنسازی هم در کنار تولید فیلمهای زنده در ژانرهای مختلف و متنوع سینمایی، بهصورت دستور کار هنرمندان بومی درآمد. در سالهای اخیر کارتونهایی مثل «نه ژا»، «مار سفید» و دو قسمت «مانکی کینگ/ میمون شاه» از جمله تولیدات بلاکباستر وبسیار پرفروش محلی بودهاند که فروشهای کلان بالای ۳۰۰و۴۰۰میلیون دلارراتجربه کردهاند.یکی از منتقدان سینمایی چینی میگوید: «تابهامروز انیمیشنهایی که توسط هنرمندان بومی ساخته شدهاند، داستانهایی بومی با کاراکترهایی محلی داشتهاند. طبیعی است که سازندگان این کارتونها فیلمهایشان را برای تماشاگران داخلی میسازند. پس دور از انتظار نیست که این فیلمها نزدیکی بسیار زیادی با فرهنگ وسنن اهالی کشورداشته باشند. بعد از موفقیت کلان این انیمیشنها و واکنش گرم و پرمهر تماشاگران با آنها، تصور میکنم وقت آن رسیده که انیماتورهای ما یک قدم به جلو برداشته و دست به تولید و خلق انیمیشنهایی بزنند که داستانهایی عمومی و جهانی با حضور کاراکترهایی همگانی بزنند تا بتوانند تماشاگران بینالمللی را نیز جذب خود کنند. بسیاری از انیمیشنهایی که توسط انیماتورهای کشورهای غربی ساخته میشود، از حضور شخصیتهایی بهره میگیرند که متعلق به یک فرهنگ یا کشور خاص نیستند و عموم بینندگان میتوانند با آنها همذاتپنداری کرده و شریک داستانگوییشان شوند. مطمئن هستم که ما هم توانایی تولید اینگونه انیمیشنها را داریم تا بتوانیم بازار جهانی را نیز مثل بازار داخلی تحت اختیار بگیریم.»
داستان و شخصیتهای بومی
نکتهای که منتقد فوق به آن اشاره میکند، چیزی است که در صنعت انیمیشنسازی هند و ژاپن هم به چشم میخورد. البته عموم منتقدان چنین چیزی را بهعنوان نقطهضعف کارتونهای این کشورها ارزیابی نمیکنند و برعکس، وامدار بودن آنها به فرهنگ و سنن ملی را یکی از برگهای برنده آن معرفی میکنند. با این وجود، آنها این دیدگاه را نیز مطرح میکنند که انیماتورهای این کشورهای کهن و پرسابقه آسیایی با بهرهگیری از داستانها و کاراکترهای جهانشمول میتوانند شمار افزونتری از تماشاگران را در اقصینقاط دنیا داشته باشند و حتی به این ترتیب، به گسترش محدوده فرهنگی خود نیز کمک کنند.ژاپن از دیرباز یکی از مراکز تولید و نمایش محصولات کارتونی بوده است. از کمپانی قدیمی توهو گرفته تا کمپانی فیلمسازی هایائو میازاکی، تولیدات انیمیشنی بخش بسیار مهمی از محصولات سالانه صنعت سینمای ژاپن را تشکیل میدهد. در ژاپن از کلمه انیمیشن استفاده نمیکنند و به تولیدات کارتونی خود لقب انیمی دادهاند. این لقب نوع کار و میزان تفاوت کارتونهای ژاپنی با محصولات هالیوودی یا اروپایی را نشان میدهد. هربار که یک انیمی ژاپنی اکران میشود، معمولا در صدر جدول هفتگی فروش سالنهای نمایش قرار میگیرد.
یک ژاپنی در چین!
کمپانی فیلمسازی میازاکی که تولیداتش در یکی، دو دهه اخیر با موفقیتهای بینالمللی خیرهکنندهای روبهرو شده و بازار جهانی بسیار خوبی برای آنها فراهم شده، باز با بقیه انیمیهای متداول ژاپنی فرق دارد و بیشتر شبیه تولیدات تحسینشده و غیرمتعارف هنرمندان اروپای شرقی در دهههای ۶۰ تا ۸۰ میلادی است. خود میازاکی سازنده تعداد مهمی از تولیدات شرکت فیلمسازی است. داستان فیلمهای او در عین ژاپنیبودن، از حالوهوایی ویژه برخوردارند که به چشم تماشاگران غیرژاپنی هم آشنا میآید و میتوانند با آنها همراهی و همذاتپنداری کنند. این داستانها به تعریف ماجراهایی میپردازند که برای عموم مردم دنیا آشنا و قابل درک است و حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد و این نوع محدودیتها را برای خود قائل نیستند. دفاع از محیط زیست و مخالفت با جنبههای منفی زندگی صنعتی و نابودی محیط زیست به واسطه حضور غولهای بزرگ اقتصادی، صنعتی، بنمایه مشترک فیلمهای میازاکی به حساب میآید.او که تاکنون حداقل دو بار طی دهه گذشته اعلام بازنشستگی کرده، مدتی قبل انیمی پسر و مرغ ماهیخوار را در معرض دید و قضاوت تماشاگران و منتقدان بینالمللی قرار داد که با تحسین عمومی روبهرو شد و روش بسیار خوبی هم در جدول گیشه نمایش سینماهای کشورهای مختلف دنیا داشت. در کنار فروش ۶۵ میلیون دلاری این درام خانوادگی فانتزی در سرزمین مادری، تماشاگران چینی برای دیدن آن تاکنون مبلغ ۱۱۲ میلیون دلار پرداخت کردهاند. تحلیلگران اقتصادی سینما در چین میگویند این فقط انیمیهای میازاکی نیستند که اینچنین در میان تماشاگران محلی طرفدار دارند. نگاهی به جدول هفتگی گیشه نمایش سینماهای این کشور دور آسیا نشان میدهد که مردم چین علاقه خاصی به کارتونهای ژاپنی دارند و هر بار که یکی از آنها در کشور اکران میشود، هجوم علاقهمندان باعث پرفروششدن آنها شده و سایر تولید و توزیعکنندگان ژاپنی را تشویق به اکران سریعتر انیمیهایشان در سالنهای تاریک این کشور دور آسیا میکند. این نوع و میزان استقبال حکایت از آن میکند که کارتونهای والتدیزنی و دریمورکز باید باور کنند که رقبایی بسیار جدی برایشان در قاره آسیا پیدا شده که قصد دارد رکوردهای فروش انیمیشنهایی چون «درون و بیرون۲» و «من نفرتانگیز» را بشکند.
انیمیشنها گیشهها را تسخیر میکنند
آخر هفته بزرگی برای فیلمهای انیمیشن در سطح جهانی رقم خورد و قسمت دوم انیمشین «درون و بیرون۲» (Inside Out) و «من نفرتانگیز۴» موفق به ثبت عملکرد درخشانی در گیشه سینما شدند. درون و بیرون۲ که در حال حاضر پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۴است، در فهرست پرفروشترین انیمیشنهای تاریخ قرار دارد و با فروش جهانی ۱.۲۲میلیارد دلاری خود و عبور از «مینیونها» به پنجمین فیلم پرفروش این ژانر تبدیل شده است. این انیمیشن در آخر هفته میلادی توانست ۷۸.۳میلیون دلار از محل ۴۵ بازار بزرگ بینالمللی کسب کند. انیمیشن من نفرتانگیز۴ هم با اختلاف کمی با «درون و بیرون۲»، در ۷۳ بازار بینالمللی به فروش ۷۳ میلیون دلاری دست یافت تا مجموع فروش جهانی آن به ۲۲۹.۵میلیون دلار برسد و با فروش ۱۲۲.۶میلیون دلاری در آمریکا در صدر گیشه هفتگی قرار گرفت. من نفرتانگیز۴ همچنین در مکزیک ۱۲.۶میلیون دلار، برزیل (۵.۹میلیون دلار)، اسپانیا (۵.۷میلیون دلار)، هلند (۲.۶میلیون دلار)، اندونزی (۲.۶میلیون دلار) و لهستان (۲.۵میلیون دلار) فروخت.