البته دراین میان حجاب و پوشش تاثیر بسزایی در نقشآفرینی زنان دارد وزنان غربی از این موردمحروم هستند.همانطور که حدیث رجبی،عضو هیاتعلمی دانشگاهالزهرا(س)درگفتوگوی خود با جامجم براین باوراست که درصدزیادی اززنان غربی که نقشآفرینی اجتماعی داشته وفاقد پوشش وحجاب مناسب هستند، ازدستبرد انسانهای تعدیگر درامان نیستند. براین اساس، مقایسه آنچه که حجاب بهعنوان یک امکان برای نقشآفرینی بیشتربه زنان مسلمان ایرانی ارائه میدهد و نقشآفرینی زنان در جوامع غربی، ما را بر آن داشت تا با حدیث رجبی، مدیر گروه معارف اسلامی و عضو هیاتعلمی دانشگاهالزهرا(س) به گفتوگو بنشینیم.
حجاب برای نقشآفرینی بیشتر زنان مسلمان ایرانی، چه امکانی را برای آنان فراهم کرده است؟
شاخصه اصلی حجاب، مصونیت است. اتفاقی که از کنار حجاب برای زن رخ میدهد، امنیت اجتماعی، شغلی و حیثیتی است. زنان به تبع این مصونیتها در حوزه نقشآفرینی میتوانند فعالتر، پویاتر و مفیدتر عمل کنند و محدودیت آنها کمتر است. یکی از شبهاتی که در مورد مصونیت حجاب مطرح میشود، ایجاد محدودیت برای زنان است. این کجفهمی در مورد حجاب اتفاق افتاده است. حجاب یکی از مواردی است که ما شاید نمیدانیم چه آسیبهایی را از انسان دفع میکند، چون به خداوند اعتماد داریم که به صلاح ما صحبت میکند. پس قطعا مصلحت عظیمی پشت آن نهفته است. در تجربه و به اقرار همه کسانی که از بدحجابی و بدپوششی به عرصه تکریم هویت زن روی آوردند، این موضوع اثبات میشود. ما در این خصوص هم دارای مبنای عقلی و هم شواهد خارجی هستیم. همه آنهایی که محجبه شدند به این موضوع اذعان دارند که کرامت انسانی و سلامت روانی و جسمانیشان با حجاب، بیشتر تامین میشود. پس هرچه محفوظتر، امکان نقشآفرینی انسان با سلامت، قطعا بیشتر محقق خواهد شد.
این نقشآفرینی زنان مسلمان چه تفاوتی با نقشآفرینی آنها در جوامع غربی دارد؟
آمارها در این خصوص گواه محکمی بر این موضوع است و نشان میدهد درصد زیادی از زنانی که نقشآفرینی اجتماعی داشته و فاقد پوشش و حجاب مناسب هستند، از دستبرد انسانهای تعدیگر در امان نیستند. اما این دستبرد خوشایند آنان هم نیست. یعنی همه بهعنوان یک دستبرد، نه بهعنوان یک مراوده اجتماعی سالم و بدون هیچ تبعات منفی نگاه میکنند. زمانی که این دستبرد رخ میدهد ناخودآگاه یک حس انزجار،ناراحتی، سرخوردگی و افسردگی درونی برای آنان رقم میخورد. پس از رخدادن این اتفاق، سلامت روحی آنان دچارآسیب میشود.انسانی که سلامت اوبه لحاظ روحی،روانی،فکری ومعنوی به خطرافتد،بازدهیکاریو نقشآفرینیاش در محیطهای اجتماعی کم میشود. ازطرفی، دائم در این فکر است که مبادا تعرضی نسبت به او صورت پذیرد. ما به دلایل عقلانی و روانشناختی بهراحتی اثبات میکنیم زمانی که بزهی برای فردی بهصورت ناخواسته رخ میدهد، اثرات تخریبی آن تا پایان عمر همراه اوست. حتی اگر با تمام وجود در این خصوص نیز مقاومت کند هم آن اثربخشی لازم را نخواهد داشت. زنان غربی گرچه به نظر میرسد طولانیمدت کار میکنند و به لحاظ کمی بازدهی خوبی دارند اما از جای دیگری خسارت بدحجابیشان را متحمل میشوند. بسیار طبیعی است که در بین این زنان شاهد بروز خودکشیهایی هم باشیم. به همین جهت نقشآفرینی زنان غربی کیفیت نقشآفرینی زنان محجبه ایرانی را ندارد. البته در اینجا تبعات منفی عدم حجاب و بار مثبت حجابداشتن را بررسی میکنیم. زنی که مصونیت هویتی و شخصیتی دارد، قطعا بازدهی بالایی در نقشآفرینیهای مختلف ایفا میکند.
جایگاه کنونی زن در غرب بهعنوان فردی که به آن نگاه ابزاری دارد چگونه است؟
زنان غربی اگرچه خیلی در رسانه دیده میشوند اما هیچکس منکر این موضوع نیست که فقط استفاده ابزاری از آنان صورت میپذیرد. در جوامع غربی زنان باید همچون یک مرد بهصورت مساوی هزینه زندگی را پرداخت کنند؛ اما در اسلام علاوهبراینکه مخارج زندگی بر عهده مرد است، باید مبلغی هم بهعنوان صداقت و مهر نیز پرداخت کند. بنابراین حفظ کرامتی که در متن دین اسلام برای زنان در نظر گرفته شده با جوامع غربی بسیار متفاوت است. بهخیابانکشاندن زنها و در معرض دید قراردادن آنان و استفاده از قوای وجودی کاربردیشان لزوما نشاندهنده تامین حقوق وشخصیت زن نیست.نگاه درست این است که براساس واقعیت، شخصیت و هویت زن تقسیمکار صورت پذیرد.این موضوع در دین اسلام نیز بهاین صورت است که زن موظف نیست نانآور خانه باشد، بلکه در جوامع غربی اصلا چنین نگاهی نسبت به زنان وجود ندارد. آنان با سردادن شعار آزادی، از حضور زنان در عرصه رسانه، بهعنوان ابزارهایی برای زیباسازی ظاهری و بصری رسانهای استفاده میکنند. این موضوع هم بهسبب تامین درآمد و منافع صاحبان سرمایه است. با نگاهی به تبلیغات و بیلبوردهای جوامع غربی متوجه این موضوع میشویم که بهجای آنکه اصل کالا تبلیغ شود، یک زن نهفته در متن آن بیلبورد تبلیغ شده و به تبع وجود آن زن، یک کالا به فروش میرسد. بنابراین نگاه به زنان غربی، نگاهی ابزاری و بهسبب بالابردن میزان فروش و تامین منافع صاحبان قدرت و ثروت است؛ اما درکشورهای اسلامی اینگونه نیست. اگر امروزه هم شاهد آن هستیم به سبب هجمههای فرهنگی مختلف است. قبول داریم که ماهم درکشورهای اسلامی دچار تهاجم فرهنگ غربی شدهایم لذا مظاهری از این اغواگریهای فرهنگی درکشورهای اسلامی هم دیده میشود؛اما این تفکر کشورهای اسلامی نیست، بلکه عارضهای بیمارگونه است. طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب، ما در حوزه زن در برابر آنچه ما را متهم میکنند، دفاع نداریم بلکه حمله داریم. بازنماییهای رسانههای غربی از زن مسلمان ایرانی، تضییع حقوق و کرامت زن است. بنابراین به ناحق و باطل، جریان اغواگرایانه صهیونیستی نگاه غلطی را بهعنوان الگو قرار داده و از سایر کشورها هم در این مورد طلبکار میشود. امیدواریم آن نگاه صحیح کرامتمحور اسلامی نسبت به زنان در سطح جهان محقق شود.