بزرگ‌ترین دستاورد دولت در مذاکرات هسته‌ای

اصرار محکم بر رفع تحریم‌های ضدایرانی

درطول دوران مذاکرات احیای برجام، دولت سیزدهم ضمن پافشاری بر خطوط قرمز فنی و اعتباری، خواستار رفع واقعی تحریم‌های ضدایرانی شد که اصرار دولت سیزدهم بر رفع عملیاتی تحریم‌ها و بازگشت واقعی آمریکا به برجام برای غرب و آژانس بسیار گران تمام شده است.
کد خبر: ۱۴۵۷۹۸۲
 
استراتژی مقاومت فعال در برابر غرب تا حصول نتیجه‌گیری نهایی و مطلوب، فرمول و الگوواره‌ای بوده که نقشه راه نظام و دولت ما در مواجهه با آمریکا و تروئیکای اروپایی بر‌مبنای آن ترسیم شده است. دولت سیزدهم در راستای هدایت و مدیریت این بازی، از الگوهای فرامتنی و متنی به‌خوبی بهره گرفته است. این همان چیزی است که از آن تحت عنوان سیاست خارجی انقلاب یاد می‌شود.درقاموس سیاست خارجی تسلیم در برابر وارونه‌نمایی غرب نسبت به حقایق جاری در نظام بین‌الملل جایگاهی ندارد. این قاعده درخصوص مذاکرات احیای برجام در دولت سیزدهم نیز صادق بود. واقعیت امر این است که اصرار دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان بر رفع عملیاتی تحریم‌ها و ارائه تضمین‌های الزم در قبال آینده توافق هسته‌ای، مانع این وارونه‌نمایی شده است. از سوی دیگر، اصرار جمهوری اسلامی ایران بر خطوط قرمز و عملیاتی مربوط به رفع عملیاتی تحریم‌ها، به قرار‌گرفتن غربی‌ها در دوراهی احیای واقعی برجام و استمرار رویکرد دولت ترامپ و البته پذیرش آثار و تبعات آن منجر شد. به عبارت بهتر، دولت سیزدهم به دولت بایدن آموخت که «احیای صوری برجام» و «عدم رفع واقعی تحریم‌ها» جایگاه و ارزشی نزد دولت و ملت ایران ندارد. به موازات دیپلماسی برجامی(مربوط به مذاکرات احیای توافق هسته‌ای)، شاهد هدایت ظرفیت‌های حوزه سیاست خارجی کشور در ذیل استراتژی دیگری به نام تکثیر زمین‌های بازی هستیم. پیش‌فرض و مبنای نگاه دولت سیزدهم نسبت به این استراتژی آن است که توافق هسته‌ای حتی در صورتی که احیا شود به سبب قابلیت ابطال‌پذیری از سوی دولت بعدی، نمی‌تواند حکم یک نقطه ثقل راهبردی و اقتصادی را در معادلات اقتصادی و سیاست خارجی کشور ایفا کند. در چنین شرایطی، دولت تمرکز عملیاتی و ویژه‌ای بر حوزه دیپلماسی منطقه‌ای ونقش‌آفرینی موثردرپروژه‌های جمعی انجام داد.فعال‌سازی ظرفیت‌های حوزه بریکس، شانگهای و اوراسیا به سود اهداف اقتصادی،منطقه‌ای وحتی فرامنطقه‌ای ایران برهمین اساس صورت گرفته است.درحوزه دیپلماسی منطقه‌ای و خصوصا ارتباط با همسایگان نیز شاهد بازتعریف مناسبات پیرامونی با حوزه همکاری خلیج‌فارس، آسیای میانه، افغانستان، شبه‌قاره هند و همسایگان غربی حول محور منافع ملی کشور هستیم. در نتیجه این اقدامات، دیگر ما محکوم به بازی در یک زمین محدود و مبهم (برجام) نخواهیم بود که اتفاقا می‌توانیم از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل نهفته در زمین‌های بازی دیگر، همزمان برای رفع و خنثی‌سازی تحریم‌ها استفاده کنیم.در نهایت این‌که دولت سیزدهم با بهره‌گیری از تجربیات تلخ دیپلماسی فرامنطقه‌ای و غربگرایانه و نتایج آن، ریل‌گذاری جدیدی را در حوزه سیاست خارجی و مناسبات بین‌المللی خود آغاز کرد که باید ادامه پیدا کند. این پروسه، شامل بازخوانی، بازتعریف و بازآفرینی بسیاری از ظرفیت‌ها در این عرصه است. قطعا ثمرات این نگاه گسترده و عملیاتی در عرصه‌های گوناگون قابل مشاهده خواهد بود. 

اهمیت جایگاه دیپلماسی منطقه‌ای 
نمی‌توان گفت که دیپلماسی فرامنطقه‌ای و دیپلماسی‌ای که برای غیر‌همسایگان تعریف می‌شود، اهمیت ندارد، اما قطعا کشوری در حوزه روابط بین‌الملل به عنوان کشور موفق یاد می‌شود که ترتیب، تردد و اولویت‌بندی لازم را درباره دیپلماسی منطقه‌ای و متعاقبا فرامنطقه‌ای انجام دهد و بتواند بین این دو مقوله توازنی برقرار کند. متاسفانه طی سال‌های گذشته این توازن به نفع دیپلماسی فرامنطقه‌ای در حوزه سیاست خارجی ما وجود داشته است و همین موضوع باعث شد که برخی از ظرفیت‌های بالقوه کشورمان در راستای حل و فصل مناسبات و مراودات منطقه‌ای احصاء نشود و حتی بخشی از آنها که قبلا احصاء شده بود به فعلیت تام و کامل نرسد.اکنون بخش قابل‌توجهی از روابط ما با همسایگان تحت‌تاثیر حساسیت‌های موجود است، لذا اگر همسایگان نسبت به این موضع بدبین هستند باید با آنها اصل گفت‌وگو را مدنظر قرار داد و با پیشتاز شدن در اصل گفت‌وگوی دوجانبه و چندجانبه این سوءتفاهم‌ها و ابهامات را برطرف کرد تا روابط منطقی مبتنی بر واقع‌گرایی، اصل تامین منافع ملی و اصل احترام متقابل شکل‌‌بگیرد.دولت سیزدهم نسبت به دیپلماسی منطقه‌ای، نگاهی مبنایی، اصیل و غیرتزئینی داشته است. شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان هر دو بر این باور بودند که در حوزه دیپلماسی منطقه‌ای نباید صرفا به گفتار کفایت کرده و ابزارها، ظرفیت‌ها، مولفه‌ها و حتی دیپلماسی عمومی در راستای تقویت مناسبات‌مان با همسایگان و کشور‌های آسیایی را عملا نادیده بگیریم.اینجا تنها با دیپلماسی رسمی یا پنهان مواجه نیستیم، باید ابزار‌ها و مجاری دیپلماسی عمومی که به رسانه‌ها، انجمن‌های غیردولتی، افراد، مردم و سفرای فرهنگی وابسته است را به عنوان یک پازل ببینیم و به صورت همزمان فعال کنیم. این مهم، در طول سه سال اخیر به‌خوبی در عرصه سیاست خارجی دولت سیزدهم عملیاتی و اجرا شد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها