پس از عملیات طوفان الاقصی اتفاقی افتاد که میتوان تاریخ رژیم صهیونیستی را به قبل و بعد آن تقسیم کرد و این رژیم اشغالگر چنان ضربه جبران ناپذیری را متحمل شد که دیگر قابل ترمیم نیست. سوابق پیشین هم نشان میدهد که اسرائیل در هیچ یک از جنگهای قبلی هم چنین هزینهای را از نظر مالی و انسانی پرداخت نکرده است.
براساس دکترین نظامی بن گوریون یکی از موسسان رژیم صهیونیستی، پیروزی اسرائیل در جنگها منوط به برق آسا بودن آن، غیر قابل پیشبینی، پیشدستانه و خارج از سرزمینهای اشغالی است و ما شاهد بودیم که عملیات هفتم اکتبر تمام تحلیلهای نظامی رژیم اشغالگر قدس را بهم ریخت. قدر مسلم آن است که اتفاقات شش ماه گذشته رژیم اشغالگر قدس با بحران عظیمی دست و پنجه نرم میکند و امروز موضوع بقا و موجودیت مشکل اصلی اسرائیل است.
ما در هیچ یک از جنگهای گذشته با چنین اتفاقی روبرو نبودیم که مقامات آمریکایی اینگونه در جلسات اعضای کابینه رژیم صهیونیستی حضور داشته باشند. وزیر امور خارجه ایلات متحده طی این مدت بیش از پنج بار به سرزمینهای اشغالی سفر کرده است و حتی عملا مدیریت کابینه جنگی اسرائیل را بدست گرفت.
تحولات جاری نشان داد که اگر آمریکاییها برای رژیم صهیونیستی میدان داری نمیکردند و سربازان خود را برای حضور در جنگ غزه نمیفرستادند و به اسرائیل پول نمیدادند و در شورای امنیت به نفع آنان وتو نمیکردند موجودیت رژیم اشغالگر قدس از بین میرفت. جو بایدن از همان ابتدا اعلام کرد که صهیونیست مسیحی به اسرائیل آمده است و بلینکن بعد از حضور در سرزمینهای اشغالی به یهودی بودنش اشاره میکند. این موضعگیریهای حاکی از آنست که مقامات آمریکایی به این نوع طرفداری از رژیم صهیونیستی وجه ایدئولوژیکی دادند.
از سویی دیگر با توجه به اینکه تبلیغات گسترده رژیم صهیونیستی بر دو حوزه مظلومیت و اقتدار نظامی بعد از عملیات طوفان الاقصی ناکام ماند و این رژیم در یک انسداد سیاسی قرار گرفته و چشم اندازی هم برای برون رفت از این مخصمه برای خود متصور نیست و از سویی دیگر به هیچکدام از اهداف خود در جنگ غزه شامل آزادی اسیران صهیونیست، فتح کامل غزه و نابودی کامل حماس و نیروهای مقاومت نیافته و همچنین در حوزه داخلی هم دچار تنشهای متعددی شده و مخالفان نتانیاهو او و دولتش عامل اصلی ناکامیهای اسرائیل میدانند و در تل آویو و قدس هم با برگزاری تجمعات مختلف صدای اعتراض خود را بلند کردند بنابراین تنها راه چارهای که برای نخست وزیر رژیم صهیونیستی و کابینه افراطی او باقی مانده دست زدن به یک حرکت انفعالی برای برون رفت از این بحران است.
اتفاقی تروریستی که در دمشق رخ داد و سفارت ایران در این شهر مورد اصابت سه موشک قرار گرفت نشانه ضعف رژیم صهیونیستی است و بیانگر آن است که اسرائیل برای رهایی پیدا کردن از تنگناهای موجود دست به این اقدام زده است. هدف رژیم اشغالگر قدس کشیدن پای جمهوری اسلامی به جنگ غزه است و میخواهد با چند سویه کردن جنگ ابعاد تنش در منطقه را به ضرر ایران بالا ببرد. این در حالی است که رویکردهای اتاق فکر مشترک محور مقاومت بخوبی نشان داد که با درایت شرایط را مدیریت میکند و رفتارش مبتنی بر صبر استراتژیک است و برای واکنش نسبت به این اقدام تروریستی به صورت هیجانی عمل نمیکند، اما در عین حال به صورت قطع ایران در زمان و مکان مناسب پاسخ سختی به رژیم صهیونیستی خواهد داد.