مدال بخشش زندگی برای بانوی کوهنورد

صعود موفق به مرتفع‌ترین قله‌های دنیا مانند هیمالیا، کلیمانجارو، آرارات در ترکیه و برخی‌کشورهای دیگر، صعود به قلل مرتفع ۳۱استان ایران در مدت۱۲۰ روزبخشی از افتخارات معصومه‌زارع، کوهنورد اهل شیراز بود اما بخش دیگر افتخاراتش زمانی رقم خورد که این بانوی کوهنورد در اثر حادثه‌ای دچار مرگ مغزی شد و با اهدای دو کلیه و کبدش، جان سه بیمار را از مرگ نجات داد.
کد خبر: ۱۴۴۱۹۱۶
نویسنده لیلا حسین‌زاده  گروه حوادث
 
نام این زن کوهنورد شاید به گوش بسیاری از مردم آشنا نباشد. خیلی‌ها او راهمین چند روز پیش و زمانی شناختند که تصویرش با کاپشن قرمز و عصای کوهنوردی، در حالی‌که پر غرور و با اراده‌ای آهنین بر بالای قله کیلیمانجارو در قاره‌آفریقا ایستاده بود، در فضای مجازی منتشر شد.این زن۵۱ساله‌ هم استاد دانشگاه بود وهم به ورزش کوهنوردی و بعد ازآن به دوچرخه‌سواری علاقه ویژه‌ای داشت. او دربرهه‌ای اززندگی خود آن‌قدر به کوهنوردی علاقه پیدا کرد که در دهه چهارم زندگی‌اش به نبرد مرتفع‌ترین کوه‌های دنیا و ایران رفت و برخی ازاین کوه‌ها را هم فتح کرد. این کوهنورد، حدود ۱۰سال عاشقانه به کوهنوردی پرداخت اما یک حادثه ناگهانی سرنوشت او را تغییر داد.۱۱دی ماه امسال، او همراه با دوستانش در مسیر شیراز ــ فیروزآباد استان فارس مشغول دوچرخه‌سواری بود اما نرسیده به فیروزآباد و در یک سراشیبی ناگهان کنترل دوچرخه خود را از دست داد و در اثر برخورد با زمین دچار‌ضربه مغزی شد. بانوی کوهنورد به سرعت به بیمارستان قائم فیروزآباد منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. او دو روز در بیمارستان بستری بود و در تمام این مدت پزشکان و خانواده‌اش امیدوار بودند تا سطح هوشیاری او افزایش پیدا کند اما این اتفاق نیفتاد. آن‌طور که برادر او فرزاد زارع به جام‌جم توضیح می‌دهد، کادر درمان در‌خصوص اهدای اعضای بدن او با خانواده‌اش صحبت کردند: «به هر حال خواهرم عزیز تمام خانواده بود و تصمیم‌گیری در این مورد بسیار دشوار اما برای رضای خدا و این‌که یک اقدام انساندوستانه بود، همگی توافق کردیم تا اعضای بدن او را اهدا کنیم. خواهرم به بیمارستان سینای شیراز منتقل و اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد.»
زارع تاکید می‌کند که هدیه دادن، فقط کادو دادن نیست واهدای یک قلب نیز نوعی هدیه دادن است: «اهدای عضو تبعات مثبت بسیار زیادی به همراه دارد.فرض کنید فردی نان‌آور خانواده است اما به دلیل مشکلات کلیوی روی تخت افتاده و قادر به درآمدزایی و تامین مخارج خانواده نیست. حالا اگر فردی یک کلیه عزیز از دست رفته‌اش را به این فرد اهدا کند، چه اتفاقی می‌افتد؟ مسلم است که با دریافت این عضو، فردانگیزه زندگی وتلاش پیداکرده و فضای خانواده مملو از شادی و نشاط می‌شود. البته فرهنگ اهدای عضو هنوز آن‌طور که باید و شاید در بین مردم جا نیفتاده است. برخی تصور می‌کنند بیمار مرگ مغزی‌شان هنوز زنده است، درحالی‌که این تصور غلط است و او ازدنیا رفته اما با اهدای عضو او می‌توان به یک انسان بیمار حیات دوباره بخشید و درواقع به گسترش بشریت کمک کرد. به نظر من، ثواب اهدای‌عضو، کمتر از ساخت مسجد و انجام کارهای خیر نیست و نزد خداوند ارج و قرب خاص خودش را دارد. خواهرم زن بسیار با محبت، مهربان و باگذشتی بود. بسیار به طبیعت علاقه داشت وهمیشه به مردم توصیه می‌کرد طبیعت را تمیز نگه‌دارند. نسبت به مشکلات مردم بی‌تفاوت نبود و تاجایی که در توانش بود به آنها کمک می‌کرد. چون خودش به ورزش علاقه خاصی داشت، همه راهم تشویق می‌کرد که برای سلامت جسم‌وروح خود به ورزش بپردازند.درمراسم خاکسپاری اوافراد زیادی ازگروه‌های مختلف ورزشی وکوهنوردی شرکت کرده بودند. متاسفانه عمر خواهرم به دنیا باقی نبود اماهمین که نام خوبی ازاو به یادگار ماند،برای ما افتخاربزرگی است.»
   
نجات جان ۳ بیمار
سیاوش غلامی، مدیر فراهم‌آوری و اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی شیراز در گفت‌وگو با جام‌جم با بیان این‌که خانواده این بانوی کوهنورد با نیت خیر اهدای عضو و کسب رضایت خداوند، فرصت زندگی به سه بیمار بخشیدند، گفت: «پس از تایید مرگ مغزی ایشان توسط کمیته تایید مرگ مغزی، دو کلیه این ورزشکار به یک مرد ۵۳ساله اهل ارسنجان و یک خانم۵۳ساله اهل شیراز و همچنین کبد وی به یک مرد ۳۸ساله اهل اصفهان اهدا شد.»


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها