چالش‌های ۶۰شب آوازخوانی در «هفت‌خان اسفندیار»

این سومین کار موزیکالی است که بعد از «بینوایان» و «اولیور توییست» با حسین پارسایی انجام می‌دهم و در تمام آثار موزیکال ایشان بودم. همین که سومین همکاری‌ام را با آقای پارسایی از سر می‌گذرانم، به معنای تائید این همکاری هم از نظر من و هم احتمالا از نظر ایشان است؛ چون اگر ناراضی بود، این همکاری اتفاق نمی‌افتاد.
این سومین کار موزیکالی است که بعد از «بینوایان» و «اولیور توییست» با حسین پارسایی انجام می‌دهم و در تمام آثار موزیکال ایشان بودم. همین که سومین همکاری‌ام را با آقای پارسایی از سر می‌گذرانم، به معنای تائید این همکاری هم از نظر من و هم احتمالا از نظر ایشان است؛ چون اگر ناراضی بود، این همکاری اتفاق نمی‌افتاد.
کد خبر: ۱۴۱۱۴۶۳
نویسنده ​​​​​​​امیرکاوه آهنین‌جان | بازیگر

«هفت‌خان اسفندیار» جزو اولین نمایش‌های ایرانی است که به شکل موزیکال اجرا می‌شود و تجربه همکاری‌ام با آقای پارسایی از این حیث لذتبخش است که هم مدیر کاربلد و هم کارگردان خوبی است.
پشت صحنه کارهای آقای پارسایی به‌شدت خوب، حرفه‌ای و آرام مانند چرخ‌دنده‌های ساعت‌های آنالوگ است که هرکس چرخ‌دنده خود را به‌درستی می‌شناسد و کارش را به‌درستی انجام می‌دهد. تمرکز آقای پارسایی بعد از الیور توییست و بینوایان، بیشتر روی متن‌های ایرانی بود تا این‌که امسال به بار نشست. تفاوت متن هفت‌خان اسفندیار با متون خارجی این بود که در کارهای قبلی متن‌ها به شکل محاوره بود اما در اینجا نگارش متن و ادبیات به‌کاررفته در آن به شکل کلاسیک است که هم اجرای دیالوگ‌ها و هم آواز آن آسان و راحت نیست. من در کارهای قبلی راحت‌تر می‌خواندم اما الان به دلیل فارسی بودن جملات و وجود بعضی کلمات نامأنوس، برایم هم چالش بیانی و هم استرس به همراه داشت.
کار موزیکال معمولا چالش‌هایی دارد و در حال حاضر به دلیل درگیری با سرماخوردگی، اولین اجرای ناخوشایند را از نظر خودم تجربه کردم و چالش حفظ سلامتی هم به آن اضافه شده است. وقتی یک خواننده کنسرتی برگزار می‌کند، حداقل دو هفته یک‌بار یک استراحت و بازیابی دارد اما ۶۰ شب آواز خواندن روی صحنه کار سختی است و مکانیک حنجره با چالش‌هایی مواجه می‌شود. گشتاسب با تغییراتی که در متن ایجاد شد، به آن شکل اولیه شاهنامه نیست، چون اینجا با قصه گشتاسب مواجه نیستیم، بلکه قصه ما مربوط به اسفندیار است. گشتاسب یکی از نقش‌های مکمل هفت‌خان اسفندیار است که برای بسط و گسترش کار باید وظیفه‌اش را به جای خود انجام دهد. او پادشاهی است که حکومتی را اداره می‌کند و از بیم از دست رفتن قدرت، اسفندیار را راهی جنگ با ارجاسب می‌کند، شاید این تنها نکته منفی این شخصیت باشد. ۳۰ سال طول می‌کشد که گشتاسب به‌واسطه وقوع جنگ‌های ایران و توران به اسفندیار اعتماد کند و او را آزاد کند. در واقع تنه اصلی داستان مربوط به اسفندیار است و شاخ و برگ‌ها نقش‌های مکملی مانند گشتاسب هستند و ما به شکل حداقل به این نقش در مسیر داستان اصلی و درام پرداختیم و به شکلی پایان خوشی را برای این شخصیت رقم زدیم. گشتاسب در هفت‌خان اسفندیار به این نقش می‌رسد که با چنین هفت‌خانی، اسفندیار می‌تواند سهم پادشاهی داشته باشد و در صحنه پایانی می‌بینیم که تاج را به او می‌دهد.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها