به مناسبت درگذشت احمد خلیلی‌فرد، نقاش مفاهیم متعالی

پرواز نقاشی که آرزوهای خود را می‌کشید

این روزها جامعه هنری کشور داغدار یکی از برجسته‌ترین هنرمندان خود شد. احمد خلیلی‌فرد، هنرمند نام‌آشنا و از مفاخر درخشان و صاحب‌سبک هنرهای تجسمی و خاصه هنر نقاشی و از پیشتازان هنر متعهد و انقلاب بود.
این روزها جامعه هنری کشور داغدار یکی از برجسته‌ترین هنرمندان خود شد. احمد خلیلی‌فرد، هنرمند نام‌آشنا و از مفاخر درخشان و صاحب‌سبک هنرهای تجسمی و خاصه هنر نقاشی و از پیشتازان هنر متعهد و انقلاب بود.
کد خبر: ۱۴۰۶۷۳۶
نویسنده علی رحیمی - گروه فرهنگ و هنر

به اذن خدا نقاش شدم
او که سال ۱۳۳۹ در سنندج به دنیا آمد، به‌واسطه عشق و علاقه‌ای که به نقاشی داشت از همان دوران کودکی به سمت این هنر کشیده شد. او درباره علاقه به نقاشی و مجسمه‌سازی همواره می‌گفت: «هیچ‌کس نمی‌داند چگونه و به چه دلیلی وارد ساحتی به نام هنر شده‌است. شما نمی‌توانید به یک فیلسوف بگویید چگونه به فلسفه علاقه‌مند شدی ولی به یک پزشک می‌توان گفت. چون علم است و دو دوتا چهارتای آن مشخص است. برای یک موزیسین، نویسنده، بازیگر تئاتر و نقاش، این موضوع فرق می‌کند. هنر مانند نطفه‌ای است که درون آدمی شکل می‌گیرد و به‌تدریج رشد می‌کند و به یک خواست تبدیل می‌شود و بی‌آن‌که خود شخص بداند، وارد حیطه‌ای می‌شود ... . به اعتقاد من، خداوند علاقه به هنر را در نهاد هر انسانی می‌گذارد، یعنی من با اجازه و اذن خداوند و به فرمان اوست که نقاش شدم، نه این‌که من خودم علاقه‌مند شده‌باشم. سبب این علاقه را خداوند ساخته و خواسته که من نقاش شوم.»
با وجود این نگرش شاید یکی از دلایل گرایش خلیلی‌فرد را می‌توان به آرزوهای کودکانه او گره زد: «... وقتی یک کودک بودم دوست داشتم در خانه اسب داشته باشم اما وقتی چنین امکانی در محیط شهری فراهم نبود برای همین به سمت نقاشی روی آوردم تا تجلی رویاهایم را ترسیم کنم. به همین خاطر هم معتقدم که یک نقاش آرزوهای خود را ترسیم می‌کند.»

درک هنر ایرانی
میل و علاقه به هنر نقاشی باعث شد تا این هنرمند در سال ۶۲ وارد دانشکده هنرهای زیبا شود. در همین دانشگاه بود که او به مرور سبک و شیوه کار خود را انتخاب کرد. سبکی که نشات‌گرفته از نگارگری ایرانی، مکتب آرت نوو و ویژگی‌های فرهنگی خطه کردستان بود. او در این دوره به نوعی خود را وامدار استاد رویین پاکبار می‌داند. استادی که در طول دوره دانشگاه، او را با گفتمان هنر ایرانی به‌خوبی آشنا کرد: «... من سال ۶۲ وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم. شروع کلاس‌های من با استاد رویین پاکباز بود و تا زمانی که فارغ‌التحصیل شدم، به مدت چهار سال با ایشان تمرین می‌کردیم و حاصلش را در آثار امروز من می‌بینید. ایشان دوره نگارگری ایران را از مکتب اصفهان، هرات، تبریز و تمام مکاتبی که در نگارگری ـــ ‌که امروز به‌غلط می‌گویند مینیاتور ـــ برای ما شکافت و به ما فهماند از چه چیز آن بهره ببریم و چه چیز را کنار بگذاریم. مانند این‌که هانری ماتیس چگونه از نگارگری ایرانی استفاده کرد و معترف است که مدیون مطالعه دوره نگارگری ایرانی است. به‌هرحال این نگارگری ایرانی در وجود من ته‌نشین شد و بعد از فارغ‌التحصیلی، من آن را با نقاشی‌های مکتب آرت نوو که سردمدارانش گوستاو کلیمت و آلفونس موخا بودند ترکیب کردم. پس نقاشی‌های من نشأت می‌گیرد از نگارگری ایرانی، مکتب آرت نوو و ویژگی‌های فرهنگی خطه کردستان. مانند خلوص و جذابیت رنگ‌ها. مربع‌ها و چندضلعی‌های کوچک رنگی که در آثار می‌بینید. اینها نمایانگر نقوش رنگی هستند که در البسه، ظروف و گلیم استفاده ‌شده‌است. یعنی مردم من، مردمی که در این خطه زندگی می‌کنند، فرهنگ‌شان این‌طور است که به زینت و آرایش مکان و هر چیزی که پیرامون‌شان وجود دارد اعتقاد دارند.»

از نقاشی ایرانی تا نقاشی معاصر
خلیلی‌فرد توجه خاص و ویژه‌ای به گفتمان‌های هنر معاصر در آثارش داشت و حتی در برخی از تابلوهایش با قدرت تمام این گفتمان هنری را با مخاطب به اشتراک می‌گذاشت اما در زمینه تکنیکی این آثار تکیه بر بازسازی نقاشی ایرانی به‌ویژه تلفیق نگاه هنر مدرن و نقاشی ایرانی که براساس گفتمان‌های جنبش سقاخانه پدید آمد دارد. خلیلی‌فرد همچون دیگر هنرمندان هم‌عصرش که پس از انقلاب ظهور کردند و تحت تاثیر آموزه‌های نسل اول مدرنیست‌های ایران قرار گرفتند، این تکنیک را در شیوه دورانی ضربه قلم‌ها، نبود پرسپکتیو، خلاصه‌کرد فیگور در سطح و... رعایت کرده است.

پیوند با خاطره‌ها
او در آثارش عمدتا تلاش می‌کرد تا به مخاطب القا کند که شاهد تقدیم اثر هنری خود به یاد و خاطرات خود است که امروز یا کمرنگ شده یا دیگر وجود ندارد. از سوی دیگر این گفتمان دولایه در پس‌زمینه نگاه تجریدی هنرمند به اقلیم خود و در سطح بازنمایی یادمان ذهنی‌اش است. خلیلی‌فرد سعی داشت مخاطب را درگیر پس‌زمینه‌های ذهنی خود کند تا او نیز مروری بر احساس نوستالژیک و جنبه‌های احساس انسانی‌‌اش داشته باشد.ایجاد فرم‌های دورانی در آثارش به بازنمایی زن‌ها، مردها، اسب‌ها و منطقه سرسبز کوهستانی کردنشین اشاره دارد و نوعی تقدس‌گرایی از روحیه عارفانه و عاشقانه مردمان این دیار را از دریچه ذهنی و احساسی او بازنمایی می‌کند و در کنار همین فیگورها و منظره‌ها، هنرمند با ارائه پرتره و حتی بازنمایی صرف از پرندگان، سعی در نشان دادن جنبه یادمانی در آثارش دارد.با وجود همه این لایه‌های درونی منحصر‌به‌فرد، در آثار خلیلی‌فرد، او هیچ‌گاه برای معرفی سبک کاری‌اش، آن را پیچیده و پرایهام نمی‌کند: «من خیلی ساده فکر می‌کنم و خیلی ساده نیز می‌اندیشم، به همین سادگی نیز نقاشی می‌کنم، گر چه پیچیده کار کردن برای من بسیار ساده است. در واقع گذشته و حال و آینده من با هم متجلی می‌شود و فکر نمی‌کنم نقاشی را بشناسیم که رجعتی به گذشته نداشت باشد... به نظر من هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و این مسأله را باور دارم. همه کارهای من، چه خوب و چه بد در تمام سطوح از دل برآمده‌اند. من به‌سادگی خود افتخار می‌کنم و این را در آثارم نیز نشان می‌دهم و از این‌که عموم مردم نیز کار‌هایم را دوست دارند لذت می‌برم زیرا نگاه من روزمره و رایج نیست و من می‌خواهم بیننده را در فضایی تازه و نوین و جدای از دغدغه‌های روزمره قرار دهم.»

همراه همیشگی هنر مقاومت
از دیگر ویژگی‌های این هنرمند فقید، توجه و تاکید بر هنر مقاومت و وفاداری به ارزش‌های آفریده‌شده در دوران انقلاب اسلامی و همچنین ابراز ارادت به اهل بیت(ع) است. او در آفرینش‌های هنری‌اش فداکاری و ایثار را بازنمایی می‌کرد.از نظر او هنر نیازمند کشش‌های درونی است و همین کشش‌هاست که هنرمند را به سمت خلق اثر در زمینه‌هایی چون مقاومت سوق داد، چرا که هنرمند همواره در طول تاریخ در برابر مسائل مختلف احساس مسئولیت کرده و بنا به وضع موجود دست به خلق اثر می‌زند؛ به همین دلیل هم خلیلی‌فرد معتقد بود شرایط کنونی جهان به سمت و سویی رفته که در بسیاری از کشورها مردم در حال جنگ و درگیری هستند و اگر همه هنرمندان جهان زبان هنر را جدی گرفته بودند شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم.
این استاد دانشگاه که حامی هنر مقاومت بود، همواره تاکید می‌کرد: «مقاومت در برابر پلیدی‌ها و ناراستی‌ها می‌تواند اساسی‌ترین تعریف هنر باشد، چرا که هنر در ذات خود با هر آنچه کژی و ناراستی است و هر آنچه انسان را از مسیر تعالی دور می‌کند در جدال خواهد بود.» این نگاه و اندیشه در لحظه‌لحظه زندگی هنری خلیلی‌فرد جریان داشت و شاید به همین دلیل هم بود که با وجود برگزاری بیش از ۴۱ نمایشگاه داخلی و خارجی، پنج نمایشگاه انفرادی، کسب مدال برنز و دیپلم افتخار از تری‌فال پاریس و دریافت نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، او بیش از هرچیز در کسوت یک استاد اخلاق‌گرا شناخته می‌شود.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها