شهرها بزرگ تر می شوند

در سال 2008 ، برای اولین بار در تاریخ ، بیش از نیمی از جمعیت جهان یعنی 3 میلیارد و 300 میلیون نفر در مناطق شهری زندگی خواهند کرد.
کد خبر: ۱۳۹۲۵۷

پیش بینی می شود این رقم تا سال 2030به حدود 5میلیارد نفر افزایش یابد. در آفریقا و آسیا جمعیت شهرنشین بین سالهای 2000 تا 2030 به دو برابر خواهد رسید. بسیاری از این شهرنشینان فقیر و مستمند خواهند بود. آینده آنها، آینده شهرهای کشورهای در حال توسعه ، آینده خود بشریت ، همگی تا حد بسیار زیادی به تصمیماتی که اکنون گرفته شوند بستگی خواهد داشت.

شهرگرایی - یعنی افزایش سهم شهرها در کل جمعیت - امری ناگزیر است که می تواند مثبت هم باشد. در عصر صنعت هیچ کشوری بدون شهرسازی و شهرنشینی ، هرگز به رشد اقتصادی قابل توجهی دست نیافته است. شهرها فقر را تشدید می کنند؛ اما در عین حال نمایانگر امید افراد فقیر به رهایی از تنگدستی نیز هستند. شهرها مشکلات محیطی را به وجود می آورند، اما می توانند راه حلها را نیز ارائه کنند. تمرکز جمعیت در شهرها می تواند به ثبات درازمدت کمک کند. مزایای بالقوه شهرنشینی بمراتب از مضرات آن بیشتر است.
این چالش می آموزد چگونه باید امکانات موجود را به کار انداخته ، از آنها بهره برد. شهرها مسائل ضروری نظیر فقر، مسکن ، مسائل محیطی ، نظارت ، اجرا و مدیریت را اعمال می کنند؛ اما این مشکلات در مقایسه با مسائلی که رشد آینده با خود به همراه می آورد، رنگ می بازند. دیگر پاسخ دادن به چالشها تنها هنگامی که پیش می آیند، کافی نیست.
شهرها نیاز به خطمشی های پیش بینانه و مقتدرانه دارند. این گزارش فراتر از مسائل جاری را می نگرد. فراخوان و دعوتی است برای وارد عمل شدن. مسائل قریب الوقوع رشد شهری را بررسی می کند و آنچه را که باید انجام شود، با توجه خاص به کاهش فقر و پایدار نگه داشتن وضعیت آن ، مطرح می کند. اگرچه توجه خاص به کلان شهرها (شهرهای میلیونی) معطوف شده است ، اما عمده رشد شهری در شهرها و حومه های کوچکتر رخ خواهد داد. ظرفیت آنها نیاز به تقویت قابل توجهی دارد تا بتوانند مناسب چالشهای آینده باشند. اقدام اکنون دولتها، انجمن های مدنی و اجتماعات بین المللی می تواند تفاوت عظیمی در شرایط اجتماعی ، محیطی و زیستی ایجاد کند. این گزارش به بررسی 2 مورد می پردازد. افراد فقیر بخش عمده ای از رشد شهری را تشکیل می دهند و رشد شهری بیشتر حاصل افزایش طبیعی خواهد بود تا مهاجرت . زمانی که این مساله درک و شناخته شود، 3 مساله مطرح می شود:
پذیرش حق افراد فقیر نسبت به شهر، تلاش نکردن برای ممانعت از مهاجرت و جلوگیری از رشد شهرها. تجسم تصویری گسترده و بلندمدت از کاربرد فضای شهری. علاوه بر دیگر نکات ، این به معنی عرضه زمینهایی با حداقل امکانات برای مسکن و برنامه ریزی های بعدی برای ترویج استفاده بهتر از زمین است که با نگرش به آن سوی مرزهای شهرها و برای به حداقل رساندن «آسیبهای زیست محیطی» آنها انجام شود. آغاز یک تلاش جهانی هماهنگ و یکدست برای پشتیبانی از راه حلهایی که برای آینده شهرنشینی طراحی می شوند.

وعده رشد شهرنشینی

رشد شهرها بزرگترین تاثیر را روی پیشرفت و توسعه در قرن بیست و یکم خواهد داشت. هنوز تلاش چندانی برای افزایش مزایای رشد شهری یا کاهش پیامدهای مضر آن انجام نشده است . این گزارش تاکید بر تجزیه و تحلیل و اقدامات پیش بینانه دارد. تغییرات بسیار گسترده اند و سریع تر از آن رخ می دهند که برنامه ریزان و سیاستگذاران فرصت واکنش نشان دادن را داشته باشند.
امروزه شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه با توجه به اندازه و تراکم آن مشخص می شود. بین سالهای 2000 تا 2030 ، جمعیت شهرنشین آسیا از یک میلیارد و 360 میلیون به 2 میلیارد و 640 میلیون نفر، در آفریقا از 294 میلیون به 742 میلیون نفر و در امریکای لاتین و جزایر کارائیب از 394 میلیون به 609 میلیون نفر خواهد رسید. شهرهای امروزی بهره اصلی را از جهانی شدن می برند، اما فقط تعداد اندکی از آنها مشاغل کافی برای مردمی که جویای کار هستند تولید می کنند.

استفاده اجتماعی و پایدار از فضا


رشد شهرنشینی به خودی خود زیان آور فرض شده ، اما تراکم بالقوه مفید است: سودمندی آن به این بستگی دارد که شهرها چگونه رشد کنند.
فضای شهری سریع تر از جمعیت شهرنشینی رشد می کند. امروزه رشد شهری متمرکز برگسترش زمین است: تا سال 2030 کشورهای در حال توسعه فضای زمین های شهری خود را تا 3 برابر و کشورهای صنعتی تا حدود 2.5 برابر افزایش خواهند داد. در اولویت قرار گرفتن حومه نشینی به این روند کمک کرده و ممکن است شتاب بیشتری به آن ببخشد.عامل اصلی دیگری که به رشد بی پروا شهرها کمک می کند، شبه شهرنشینی است: شکل گیری فعالیت های اقتصادی و محلی در نواحی حد فاصل میان شهر و روستا، مناطقی که در آنها زمین و نیروی کار ارزان تر بوده و کنترل کمتری وجود دارد.
فرآیند جهانی شدن که به تاسیسات گسترده بر روی زمینهای وسیع توجه دارد، این جریان را تشویق می کند. اگر چه مناطق شبه شهرنشین ممکن است از بعضی از بدترین پیامدهای رشد شهرنشینی من جمله فقر، پست بودن محیط و آلودگی آسیب ببینند، اما در عین حال اشتغال و دیگر مسائل کلیدی برای مناطق شهری ، مانند غذا، انرژی ، آب و مصالح ساختمانی را فراهم می آورند.
درباره رشد آشفته و نامنظم شهرنشینی هیچ اتفاق نظری وجود ندارد، جز این که وضع موجود غیرقابل تحمل است. این مساله خود به خود حل نمی شود: هیچ دست نامرئی ای برای سامان دادن به رشد شهری وجود ندارد. ممکن است کشورها ناچار باشند فعالیت های طراحی و برنامه ریزی شهری و منطقه ای را که هم جهانی شدن و هم مساله اصلاح ساختارها به آن توجه بسیار دارند، از نو احیائ کنند. علاوه بر طرحهای آرمانی ، به برنامه ریزی های واقع گرایانه ای نیاز است که رشد شهری را به عنوان امری اجتناب ناپذیر بپذیرند و آن را نه تنها در یک زمینه و بافت کاملا شهری ، بلکه به صورت منطقه ای نیز به کار اندازند

در این میان زنان ، اقلیت ها و فقرا شکست می خورند، اما اکثر مهاجران شهرنشین هنوز هم این زندگی جدید را به زندگی قبلی خود ترجیح می دهند. کلان شهرهایی با بیش از 10 میلیون نفر جمعیت ، به اندازه ای که در سالهای 1970 پیش بینی شده بود، رشد نکرده اند. بیش از نیمی از جمعیت شهرنشین در شهرهایی با 500 هزار نفر یا کمتر زندگی می کنند. مشکلات شهری در شهرهای کوچک راحت تر حل می شوند، اما در عوض ناشناخته تر هستند. بسیاری از مردم شهرنشین بویژه زنان راحت تر و مرفه تر از مردم فقیر روستاها نیستند، خصوصا در شهرهایی با جمعیت 100 هزار نفر یا کمتر.
سیاستگذاران عموما تمایلی به پذیرش رشد شهرنشینی ندارند و تاکنون سعی کرده اند با دلسرد کردن مردم از مهاجرت ، مانع آن شوند. چنین سیاست هایی بی تاثیرند و باعث کاهش مسکن برای افراد فقیر و در نتیجه افزایش رشد محله های فقیرنشین و پر جمعیت می شود. اگرچه کشورها متفاوتند، لیکن رشد شهرنشینی به طور عمده حاصل افزایش طبیعی جمعیت است تا مهاجرت. در حقیقت مهاجرت تاثیر مثبتی روی شهرها دارد.

شهرنشینی در حال گسترش

ضمیمه مربوط به جوانان ، با عنوان شهرنشینی در حال گسترش که به همراه وضعیت جهان در سال 2007 آمده ، داستان زنان و مردان جوانی را به تصویر می کشد که در شهرهای جهان در حال گسترش بزرگ شده اند، یعنی جایی که جمعیت افراد زیر 25 سال اغلب بیش از نیمی از کل جمعیت را تشکیل می دهد.
این گزارش افراد جوانی را از 7 شهر در کشورهای در حال توسعه بررسی می کند. داستان آنها حسی از زندگی زنان و مردان جوان در شهرهای مدرن و فرصتها، سختی ها و مخاطرات این زندگی را به دست می دهد به صورت مهاجرانی که روستاها را ترک کرده اند تا بتوانند کار کرده و خانه خود را در شهرها بنا کنند؛ در مقام بنیانگزاران انجمن هایی که برای مسکن و خدمات بهتر در نواحی حاشیه شهرها مبارزه می کنند؛ به عنوان قربانیان سوء استفاده جنسی و خشونت و حتی گاهی خود مجرمان اعمال خشونت آمیز، به صورت زنان جوانی که از تبعیض و وظیفه جنسی سنتی رهایی یافته اند و به شکل شهرنشینانی که هم به خاطر گریز از فقر و ناامنی شهر و هم برای گرامی داشتن زندگی ، به موسیقی و فرهنگ روی آورده اند.
مساله خشونت که تقریبا در تمامی این داستان ها عمومیت دارد، اتفاقی نیست . در هر شهر، در هر گوشه ای از دنیا به سختی می توان جوانانی را یافت که در فقر زندگی کنند و به نوعی با سوئاستفاده جنسی ، تاثیرات و آثار بزهکاری یا خشونت تصادفی تماسی نداشته باشند.
جوانان حق یک زندگی به دور از خشونت را دارند. همچنین حق دارند از مسکن خوب ، غذای کافی ، اشتغال و مراقبت بهداشتی و درمانی برخوردار بوده و در تصمیمات مربوط به مسائل شهری که بر جریان زندگی آنان تاثیر خواهد گذاشت ، دخالت داشته باشند.
چنین دستور جلسه ای دست یافتنی است ، اگر شهرها خودشان را برای حمایت از یک رشد جمعیت طراحی شده آماده کنند. شهرها باید فقرا را در مرکز توجه خود قرار داده و بالاتر از همه این که برای تحصیلات ، فرصتهای شغلی و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی من جمله خدمات درمانی مربوط به مسائل جنسی و تولیدمثل جوانان سرمایه گذاری کرده و مشارکت آنان در تصمیم گیری های مربوط به شهر را تسهیل کنند. جوانان می توانند چرخه ای را که پی درپی و نسل به نسل فقر می آفریند، بشکنند و در یک توسعه پایدار و بلندمدت شهری همکاری نمایند تنها اگر شهرها، کشورها و جامعه بین المللی بخواهند به آنها کمک کنند.


گزارش صندوق جمعیت سازمان ملل متحد
سال 2007

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها