کد خبر: ۱۳۷۷۹۷۷
نویسنده محمدرضا مرزوقی - داستان‌نویس
درباره مقایسه میزان ترجمه و افزونی آن بر تألیف بسیار گفته شده است. نمی‌توان گفت که کیفیت آثار نویسنده و تصویرگر کودک و نوجوان داخلی نسبت به نویسنده و تصویرگر خارجی پایین‌تر است. اگر ۲۰یا۳۰ سال گذشته این سخن را می‌گفتیم، امکان داشت کسی این موضوع را باور‌داشته باشد، اما امروز چنین قضاوتی درست نیست.

در چند سالی که برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داوری می‌کردم کتاب‌های مختلفی را از ناشران مختلف می‌دیدم و هم کار ترجمه و هم کار داخلی را بررسی می‌کردم. به این نتیجه رسیدم بسیاری از نویسندگان و تصویرگران ما از همتایان خارجی خود کم ندارند. حقیقت این است که ما کشوری هستیم با چند هزار نویسنده و مقابله و مواجهه ما با یک جهان است. یعنی ما با جهان آلمانی‌زبان، اسپانیایی‌زبان انگلیسی‌زبان و... روبه‌رو و درحال واردکردن محتوا و ترجمه هستیم و یک کشور چندصد میلیونی در مقابل یک جهان چندصد میلیاردی قرار دارد، آن هم اگر ادبیات شرق اعم از چین، ژاپن، هند و این کشور‌ها را به حساب نیاوریم؛ بنابراین کمیت و تنوع ادبیاتی که نویسندگان ایرانی با آن روبه‌رو هستند بسیار بالاست. این‌که ما در حال مقابله با این کمیت و تعداد هستیم به این معنی نیست که کار ما ضعیف‌تر است. اصلا این گونه نیست. ما در مقاطعی خصوصا ادبیات نوجوان همسنگ ادبیات جهان هستیم و در این ۳۰سال ادبیات نوجوان ما تنوع و نگرش تازه‌ای پیدا کرده است و در ادبیات کودک نیز ایده‌های درخشانی مشاهده می‌شود. اگر از نویسنده ایرانی اقبال نمی‌شود اصلا به معنای ضعیف‌بودن کار‌های او نیست. ما تولیدکننده هستیم و تولیدات ادبیات کودک و نوجوان را می‌بینیم و معتقدم که از سطح ادبیات جهان عقب نیستیم. اما اگر در جهان ترجمه نمی‌شویم و می‌بینیم کشوری مانند کره جنوبی در حال معرفی ادبیات‌اش در سطح جهان است دلایل مختلفی دارد. چرا که سیاستمداران آن کشور به این مسأله رسیده‌اند که معرفی فرهنگ یک ملت با ترجمه آثار هنری و ادبیاتی آن کشور امکانپذیر است. برای همین در کشور ما عمدتا هزینه‌ای در این بخش نمی‌شود و بیشتر ترجمه می‌کنیم تا این‌که خودمان ترجمه شویم.

دوستان نویسنده‌ای در حوزه کودک و نوجوان و حتی بزرگسال دارم که صاحب سبک و ژانرنویس هستند که قصد داشتند به طور حرفه‌ای فقط نویسنده باشند و کار قلم کنند، نه این‌که هم کارمند اداره و جایی باشند و هم گهگاهی کتابی نیز چاپ کنند. اما حقیقت این است که بسیاری از این دوستان ناامید شده و به طور کامل کار نوشتن را کنار گذاشته‌اند و تعدادی از دوستان مولفم نیز که همچنان می‌خواستند در این فضا تنفس کنند مجبور شدند به کار ترجمه رو بیاورند. یعنی اکنون ما مولفان و نویسندگانی داریم که مترجم شده‌اند. این اتفاق بدی نیست و هرکسی می‌تواند مهارت‌های بسیاری مانند نویسندگی و ترجمه را با هم داشته باشد. اما مسأله این است که رو آوردن یک نویسنده به ترجمه از سر این است که آن نویسنده نمی‌تواند زندگی‌اش را تنها از راه نوشتن بگذراند. بهتر این است که فرد انرژی و تمرکزش را صرف کاری کند که بلد است و به آن علاقه دارد. بسیاری از دوستانم که نام و نشان‌شان را از تالیف به دست آورده‌اند حالا نام‌شان بر روی کتاب‌های ترجمه‌شده می‌خورد. در نهایت ما با این کار نویسندگان خلاق‌مان را از دست می‌دهیم.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها