از «پدر خوانده» تا «کودتای ۵۳»: ما در حال بررسی یک فیلم مستند و موفق جهانی هستیم؛ فیلمی که جایزه محبوبترین مستند جشنواره بینالمللی فیلم ونکوور از نگاه مخاطبان را به خود اختصاص داد و ضمن نامزد شدن به عنوان بهترین مستند در جشنواره فیلم مستقل انگلیس توانست نمرات بالایی را در نقدهای تخصصی به خود اختصاص دهد البته این موفقیتها در حوزه فرم و محتوا بیجا نیست.
درباره فیلمی حرف میزنیم که ساخت آن بیش از هفت سال طول کشیده است؛ فیلمی که محصول مصاحبه با بیش از ۴۰ شاهد و عامل کودتا، فیلمبرداری در ۹ کشور جهان و کشف ساعتها نوار صوتی، فیلم و مدارک نایاب است.
فیلمی که تدوینگر آن، والتر مرچ برنده سه جایزه اسکار تدوین و طراحی صداست. تنها کافی است بدانید او تدوینگر «پدرخوانده»، «اینک آخرالزمان»، «مکالمه»، «جولیا» و «بیمار انگلیسی» است. حتی آهنگساز این مستند نیز جزو بهترینهاست. خاویر ناوارت آهنگساز «کودتای ۵۳» نامزد جایزه اسکار برای موسیقی فیلم «هزارتوی پن» بوده است.
امیرانی در فرآیند ساخت مستند، توانسته است ضمن حفظ فرم جذاب، اطلاعات جدیدی را به تاریخ معاصر بیفزاید! هرچند مخاطب اصلی این فیلم شهروندان کشورهای غربی خصوصا آمریکا و انگلستان هستند اما بیشک این فیلم برای مخاطب ایرانی نیز سرشار از اطلاعات ارزشمند تاریخی و بلکه سیاسی است.
«کودتای ۵۳» قضاوت خود را در ابتدا و انتهای فیلم یادآور میشود. در ابتدا برنی سندرز نامزد ریاست جمهوری و سناتور آمریکایی در مناظره با هیلاری کلینتون به نقش مخرب ایالات متحده در سیاست خارجی اشاره میکند و با ذکر مثال، ساقط کردن «مصدق» به واسطه دخالت آمریکا را در نهایت عامل وقوع انقلاب و اشغال سفارت آمریکا در تهران ارزیابی میکند.
اثبات همین فرضیه در انتهای فیلم به عنوان نتیجهگیری نیز به زبان آرشیو تکرار میشود به نوعی که مخاطب بدبینی و بلکه خشم مردم ایران به غرب را طبیعی و بلکه منصفانه ارزیابی میکند. بدیهی است اثبات فرضیه دخالت آمریکا و انگلیس در کودتا نیاز به ارکان تحلیلی دارد که فیلم به خوبی از پس آن برآمده است.
بعد از تکرار اطلاعات مهم اما تثبیت شده تاریخی نظیر استفاده از آرشیوهای کمتر دیده شده، وی در زیرزمین خانه هدایت الله متین دفتری نوه مصدق با حجم انبوهی از فیشهای تحقیقاتی سریال مستند کانال ۴ انگلستان با نام «پایان امپراتوری» مواجه میشود که در سال ۱۹۸۵ به نمایش گذاشته شده است.
وی با بررسی متن این گفتوگوها با مصاحبهای مواجه میشود که حتی نسخه مکتوبش هم سانسور شده است و با تلاش بیشتر نسخه اصلی آن را نیز مییابد.
کشف یک چهره جدید به نام «نورمن داربی شایر» رئیس ایستگاه MI۶ در تهران به حدی جذاب است که مخاطب را میخکوب خود میکند خاصه در زمانی که وی به این سؤال که آیا در قتل محمد افشار طوس، رئیس شهربانی مصدق نقش داشته است یا نه بدون تردید پاسخ میگوید.
امیرانی در این مرحله متوقف نمیشود و به دنبال نسخه ویدئویی این گفتوگو میرود و در مسیر کشف اقدامات این جاسوس سراغ شخصیتهای دیگر و عوامل فیلم میرود.
عواملی که با دستپاچگی خود را به فراموشکاری میزنند اما در میانشان هستند چهرههایی که ضبط این مصاحبه مهم را به خاطر دارند. تایید اقدامات وی در مصاحبه با رجال سیاسی و امنیتی آمریکایی و انگلیسی مهر تائیدی بر ادعاهای داربی شایر است.
مصاحبهای که به دلیل طرح مسائل سری هرگز منتشر نشد و جالبتر آنکه پرونده این شخصیت همچنان کاملا سری طبقهبندی شده است.
بیشک رونمایی از این سند ارزشمند برگی جدید به تجربیات تاریخی بشر افزود. داربیشایر در بخشی از این گفتوگو تاکید میکند: انگلیس نیروی محرک اصلی کودتای ۱۳۳۲ بوداما بدون حمایت واشنگتن حاضر به ورود به این عملیات نبود. این حمایت با انتخاب دوایت آیزنهاور به ریاستجمهوری ایالاتمتحده در ۳۰ دی ۱۳۳۱ ممکن شد. مرحله بعد به گفته داربیشایر ترغیب شاه وقت بود که از طریق خواهر شاه، اشرف آغاز شد.
به گفته داربی شایر، محمدرضا پهلوی درباره کودتا تردید داشت، اشرف پهلوی را از پاریس به تهران پرواز دادیم تا محمدرضا پهلوی را قانع به موافقت با کودتا کند. او گفت: «ما این مساله را بهصراحت مشخص کردیم که همه هزینهها را ما میپردازیم و من وقتی اسکناسها را به او نشان دادم، چشمان اشرف پهلوی برق زد.»
او در این رابطه اذعان میکند که خود او بیش از ۷۰۰ هزار پوند از طرف MI۶ خرج این کودتا کرده بود. کارگردان تکلیفش با این مستند روشن است از همین رو سراغ اختلافات درونی بین رهبران کودتا نمیرود و روی دخالت دولت انگلیس و آمریکا متمرکز است.
محمد رحمانی - روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد