در همین شرایط و روزگار سخت تئاتریها، جشنواره آغاز به کار کرده اما جای خیلیها خالی است از جمله پیشکسوتان فعال در تئاتر. هادی مرزبان یکی از این کارگردانهاست. این پیشکسوت نامآشنای تئاتر یکی از کسانی بود که چندی پیش در اعتراض به مسائل صنفی و وضعیت معیشتی هنرمندان این رشته شکایت به مجلس برد و با تشریح وضعیت اسفناک هنرمندان این حوزه، خواستار حمایت همهجانبه از آنها شد. او که علاوه بر بازیگری سالها در هنر نمایش تدریس کرده و از پیشگامان اجرای تئاترهای تلویزیونی است، در کارنامه کارگردانی خود آثار نمایشی چون پلکان، هاملت با سالاد فصل، آمیز قلمدون، ملودی شهر بارانی و پایین و گذرسقاخانه را دارد. با این هنرمند در جامجم گپ مفصلی زدیم. از اجتماعشان در مقابل مجلس شورای اسلامی گفتیم و از امیدی که به تولید مجدد تلهتئاترهای تلویزیونی دارد و سایه سنگین کرونا که چطور تئاتریها را به کنج عزلت کشانده. ما که لذت بردیم، امید که شما هم لذت ببرید.
آقای مرزبان، چه خبر از تئاتر؟اسفبار، دردناک، چه بگویم؟ در چند سال اخیر و پیش از شیوع کرونا، وضعیت تئاتر نسبت به دهههای گذشته بهتر شده بود که البته باز هم کافی نبود. ما همچنان بهعنوان کشوری بافرهنگ غنی در این حوزه ضعیف بودیم و کرونا دیگر تیر خلاصی را به جامعه نجیب و نحیف تئاتر زد. بهطور کل هنرمندان انسانهایی مأخوذ به حیا هستند که در بدترین شرایط صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند اما الان وضعیت تئاتر از بد هم بدتر است. از سوی دیگر متولیان هنر و دولتمردان در چنین شرایطی سراغی از هنرمندان نمیگیرند که در این یکسالی که سالنهای نمایش کمفروغتر از همیشه است، شما از کجا و چطور زندگیتان را تامین میکنید؟
نگران هنرمندان تئاتر هستید؟
مگر میشود نگران دوستان و همکارانم نباشم. بسیاری از هنرمندان تئاتر نه از جایی حقوق میگیرند و نه قراردادی دارند که بتوانند بیمه ایام بیکاری دریافت کنند. بعضی از آنها در اسنپ کار میکنند یا کارهای دیگری که اصلا ربطی به هنر ندارد. زندگی را با بدبختی میگذرانند و نمیدانم بالاخره کجا و چه زمان قرار است به وضعیت آنها رسیدگی شود. آنها در شرایط عادی هم فقط و فقط بهخاطر عشق و هنرشان کار میکردند و با تمام بیمهریها پای عشقشان ایستاده بودند اما حالا نهتنها معیشتشان به خطر افتاده بلکه روحشان هم روزبهروز فرسودهتر میشود. یاد حمید سمندریان بخیر. یک روز در مورد وضعیت مالی تئاتر و عشق تئاتریها به صحنه صحبت میکردیم که به من گفت: «خود تو هم اگر دستمزد نگیری روی صحنه کم میگذاری». واقعیت هم همین است. هنرمند روی صحنه با تمام عشقش بازی میکند اما زمانی که سالن نمایش را ترک میکند، خودش میماند با زندگی واقعی که هزار و یک خرج دارد.
در چنین شرایطی رسانه فراگیری مثل تلویزیون میتواند با تولید تلهتئاترهایی کمک قابلتوجهی به معیشت هنرمندان کند؟
بله، چرا که نه، اما نمیدانم چرا تلویزیون در سهچهار سال اخیر تلهتئاتر را فراموش کرده، در حالی که تئاتر از نظر من ابرهنر است، ابرهنری که مادر همه هنرهاست و به منظور جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و اخلاقی میتوان از آن بهره برد. تئاتر کارکردهای اجتماعی دارد و نقش و تاثیر آن بر رفتارهای اجتماعی و داشتن زندگیای بهتر انکارناپذیر است.
گذشته از سریالهای شاخصی چون پهلوانان نمیمیرند، تنهاترین سردار، امیرکبیر، مخمصه و شاهشکار که با هنرنمایی شما از تلویزیون پخش شده، خاطرم هست که خودتان هم زمانی پای ثابت کارگردانی تلهتئاترهای تلویزیونی بودید.
بله، تلهتئاترهای زیادی را برای سازمان صدا و سیما کارگردانی کردم. تلویزیون طی سالها فعالیتش دستاوردهای ارزشمندی داشته و امیدوارم فراموش نکنیم قرار بر این بوده که رادیو و تلویزیون دانشگاه عمومی باشد. دانشگاهعمومی یعنی دانشگاهی که در تمام کشور گسترده است. وقتی رسانه فراگیری مانند تلویزیون که قرار است مردم را در سطح وسیعی آگاه کند، دانشگاه باشد دیگر نباید تمرکز اصلیاش را صرفا روی سرگرمیسازی بگذارد. ملت ما، ملتی بافرهنگ و اصیل است و حق دارد تئاتر را جزئی از زندگی روزمره خودش بداند. کما اینکه در دهههای گذشته نسل پیشین ما در بازیگری از جمله آقایان انتظامی، نصیریان، مشایخی، والی و... در تلویزیون تئاتر زنده اجرا میکردند و به قدری این اجراهای زنده برای مردم جذاب بود که تمام مردم از جنوب شهر تا شمال شهر آنها را دنبال میکردند و اساسا به همین طریق بود تئاتر برای خود من و در مجموع جامعه ایرانی شناختهشد. پس از آن دوره بود که بارها خود من در تلویزیون تلهتئاتر کارگردانی کردم و از جمله کسانی بودم که همواره معتقد بودم تلویزیون در تولید تلهتئاترهایش میبایست به نمایشنامههای ایرانی بهای بیشتری دهد تا نمایشنامههای خارجی...
آخرین همکاری که با تلویزیون برای تولید تلهتئاتر داشتید، چه نام داشت؟
تلهتئاتر «استاد معمار» بر اساس نمایشنامه هنریک ایبسن که در مدت زمانی حدود سه ساعت برای شبکه چهار سیما تولید شدهبود. داستان نمایش استاد معمار درباره استادی است که برج و کلیسا میسازد و من در این نمایش هم مانند تمام تلهتئاترهایم از بهترین بازیگران زمان دعوت به همکاری کردم.
گفتید در آنزمان روی اجرا و پخش تلهتئاترهای ایرانی تاکید زیادی داشتید. آیا فکر میکردید تلهتئاترهای ایرانی که بر پایه متون خارجی ساخته میشوند از اجرای همان متون به وسیله گروههای خارجی، کیفیتی پایینتر دارند؟
به هیچ وجه. اتفاقا تلهتئاترهای خوب و با کیفیت خارجی زیادی از تلویزیون پخش شد و من کاملا متوجه هدف دوستانی که روی اجرای اینگونه اصرار داشتند، بودم. ایبسن، میلر، شکسپیر و باقی بزرگان تئاتر متعلق به تمام دنیا هستند و ما نمیتوانیم آنها را کنار بگذاریم؛ اما از نظر من زمانیکه قرار بر کار تلهتئاتر است، مردم عام، مردمی که در اقصی نقاط ایران پای تلویزیون مینشینند با زندگی آقای رحمتی و آقای اکبری بیشتر آشنا هستند تا با زندگی آقای ادوارد و آقای تئودور. سبک زندگی و دغدغههای جامعه ایرانی برای مخاطب ما ملموس و قابل باورتر است و به همین خاطر من روی اجرای تلهتئاترهای ایرانی بیشتر تاکید داشتم.
برای احیای تئاتر تلویزیونی و از سرگرفتن این قالب جذاب با مسؤولان شبکه چهار و مدیران ارشد تلویزیون گفتوگو کردید؟
همان اوایل شیوع کرونا بود که با آقای قادر آشنا، مدیرکل هنرهای نمایشی جلسهای داشتم با این مضمون که در شرایط کرونا که فعالیتهای تئاتری متوقف شده، رسانههایی مثل سینما و تلویزیون میتوانند با توجه به مشکلات و پیچیدگی شرایط موجود کمک قابلتوجهی به هنرمندان تئاتر کنند. درست است که تئاتر جزو هنرهای جمعی و گروهی محسوب میشود و سالنها نمایش (با وجود رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی) نیمهتعطیل هستند، اما میتوان همان تئاترهای روی صحنه را با شکل و شمایلی دیگر به خانههای مردم برد. اتفاقی که هرچند در سالهای اخیر کمرنگ شده، اما اصلا موضوع تازهای در ایران و جهان نیست.
آقای آشنا در این خصوص چه کردند؟
ایشان از این طرح بسیار استقبال کردند. پس از آنهم از سمت موسسهای وابسته به سازمان صدا و سیما برای اجرای چند تلهتئاتر با من صحبت کردند که امیدوارم درگیر مراحل اداری و بروکراسی نشود و خیلی زود با تولید آنها موافقت شود. چون زمان زیادی نداریم. اگر دیر به خودمان بیاییم با این وضعیت دیگر تئاتری برایمان باقی نمیماند و بعدها مجبوریم برای فرزندانمان تعریف کنیم که اصلا هنر تئاتر چه هست...
شما جزو نمایندگان تئاتر و انجمنهای مختلف خانه تئاتر بودید که چندی پیش مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردید. این تجمع به چه منظور انجام شد؟
به منظور برآورده شدن حداقل خواستههای اهالی تئاتر. به نظر شما مطالبات جامعه تئاتر از مجلس چه میتواند باشد جز افزایش بودجه تولید، حمایت از تئاتر و توجه به معیشت خانواده تئاتر؟ این مطالبات و خواستهها حداقل خواسته یک هنرمند است. بله، ما جلوی مجلس حضور داشتیم و در نهایت هم نامهای خطاب به نمایندگان مجلس نوشتیم که امیدوارم به آن رسیدگی شود. چون غیر از دولت، عملا هیچ نهاد دیگری توانایی رسیدگی به مشکلات تئاتر را ندارد. درست است که نهاد صنفی خانه تئاتر به مدیریت وقت دکتر گیلآبادی زحمات بسیاری برای رفع شدن مشکلات اهالی تئاتر میکشد، اما توانش از یک حدی بیشتر نیست و اساسا خانه تئاتر بودجهای ندارد. ما اعتراض و خواستههایمان را خیلی مدنی و محترمانه از دولت به عمل آوردیم. تمام مطالبات ما در بیانیه مطرح شده است و این بیانیه برای همه نمایندگان و رئیس مجلس شورای اسلامی ارسال شد و الان فقط منتظریم چه کاری برای ما انجام میدهند.
پس در این تجمع هیچ صحبتی مبنی بر اینکه خسارتها و ضررهای تئاتر چطور قرار است جبران شود، نشد؟
نخیر. نه آنجا و نه هیچ جای دیگر درباره خسارتها و ضررهای وارد شده به تئاتر صحبتی نشد. البته با هر کسی صحبت میکنیم دورنمای زیبایی را نشان میدهند و تمام ما منتظر دیدن این دورنما هستیم. چون واقعیت این است غیر از عده قلیلی از اهالی تئاتر که حقوق ماهانه اندکی از وزارت ارشاد میگیرند، یکسال است خانواده اهالی تئاتر هیچ درآمدی ندارند. بعد در چنین شرایطی دلمان را خوش میکنیم به دانشکدههای هنری که هر سال فلان قدر فارغالتحصیل تئاتر دارد. جوانهای مستعدی که از دانشکدههای هنر فارغالتحصیل میشوند، چه میشوند؟ آیا فکری به حال آینده این جوانها هم میکنید؟
در این یکسالی که از شیوع بیماری کرونا و مشکلات اهالی هنر میگذرد، خود و خانوادهتان چه کردید؟
در این یکسال هیچ کاری نکردهایم. اتفاقا چند روز پیش در خانه راه میرفتم و یکی از متنهای خودم را زیر لب میخواندم. همسرم به من گفت، هیچ متوجه هستی خودت با خودت حرف میزنی و این روزگار یکسال نه تنها من بلکه خیلی از هنرمندان است.
با توجه به اینکه در شبکه نمایش خانگی معمولا به بازیگران قدرتمند و توانمند دستمزدهای پر سر و صدا و ارقام و اعداد نجومی میدهند، شما با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر تئاتر وسوسه نشدید بازی در این عرصه را هم تجربه کنید؟
من خودم را هنرمند تئاتر میدانم و همیشه توصیهام به دوستان تئاتریام این بوده که اگر قرار است در حوزههای تصویری کار کنید هیچ مانعی ندارد اما مراقب حیثیت هنریتان از هر لحاظ باشید؛ چه به لحاظ کیفیت نقش و پروژهای که قبول میکنید، چه به لحاظ میزان دستمزدی که به شما پیشنهاد میشود. اینطور نباشد که بعضیها فکر کنند الان که کرونا آمده و چراغ تئاتر نیمه خاموش شده، بازیگر تئاتر را میتوانند با هر دستمزدی و در هر پروژهای سرکار آورند. خود من هم برای انجام کارهای تصویری سختگیریام به مراتب زیاد است. در یکی دو ماه گذشته پیشنهاد بازی در دو سریال بزرگ را داشتم (یکی تلویزیونی و دیگری شبکه نمایش خانگی)، که با وجود تمام مزایایی که داشت یکی را به دلیل اینکه نقش را دوست نداشتم و دیگری را به دلیل اینکه حقی را که خودم برای خودم قائل هستم دوستان قائل نبودند، نپذیرفتم.
با توجه به شرایط کرونایی امسال، ضرورت جشنواره تئاتر فجر از نظر شما چیست؟ وقتی جشنواره تئاتر فجر برآیند اجراهای تئاتر در طول یکسال گذشته است و ما در سال گذشته تقریبا هیچ اجرایی در سالنهای نمایشی نداشتیم، جشنواره امسال قرار است روی کدام آثار هنری داوری کند؟
به اعتقاد من رفتن تئاتر روی صحنه، تحت هر شرایط و به هر بهانه و با هر سبک و سیاقی، نیکوست. جشنواره تئاتر فجر هم فرصتی است که جوانان و پیشکسوتان این حوزه آثارشان را کنار هم روی صحنه آورند و طی آن هم اندیشی مثبتی در جهت رشد و اعتلای تئاتر کشور داشته باشند. چراکه اساسا جشنواره محلی برای برخورد اندیشهها، سبکها و نگاههای مختلف است و من کما فی سابق امیدوارم مشکلات بنیادین جشنواره تئاتر فجر حل شود. از جمله مشکلات جشنواره این است که به عنوان مثال کارگردان تئاتری که از شهرستان در جشنواره فجر پذیرفته شده، یک شب تئاترش را روی صحنه میبرد و فردا برمیگردد به شهرش. خب، پس هماندیشی و بهرهگیری از تجارب پیشکسوتان که اساس برگزاری یک جشنواره است، چه میشود؟ به شخصه از نزدیک در جریان روند برگزاری جشنواره فجر امسال نیستم اما امیدوارم فیلترهای ورود آثار به جشنواره را بیشتر کنند تا شان و کیفیت جشنواره تئاتر فجر حفظ شود. به قول معروف «حرمت امامزاده را باید متولی نگه دارد».
منبع: ساناز قنبری-فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم