جواد در کودکی با دختری بهنام مومو یا همان مژگان هم دوست بود اما وقتی خانوادهای سرپرستی مومو را میپذیرند، جواد در خانه مهر تنها میشود. او سالهای نوجوانی را پشت سر میگذارد و به جوانی میرسد. جواد بسیار اهل مطالعه است و با قبولی در دانشگاه در رشته مهندسی، فصل جدیدی از زندگیاش آغاز میشود و سخت مشغول اختراعاتش میشود. گرچه با مشکلات زیادی هم دستوپنجه نرم میکند اما با تلاش و پشتکار از پس همهچیز برمیآید. این خلاصهای از زندگی جواد جوادی در سریال بچه مهندس است که مخاطبان سه فصل از آن را به تماشا نشستهاند. گروه سازنده این سریال به سکانداری سعید سعدی، تهیهکننده از چندی پیشتولید فصل چهار این سریال را شروع کردند و همچنان در تهران مشغول ضبط هستند و قصد دارند ادامه زندگی این شخصیت را برای مخاطبان به تماشا بگذارند. پیشبینیها حکایت از آن دارد که این سریال برای پخش در ماه رمضان آماده میشود و شبکه دو آن را برای این ایام در نظر گرفته است. البته گروه سازنده این سریال تغییراتی در فصل چهار هم اعمال کردهاند. یکی از تغییرات در بخش کارگردانی شکل گرفت و علی غفاری که سه فصل از این سریال را کارگردانی کرده بود، بهخاطر ساخت یک فیلم سینمایی نتوانست گروه را همراهی کند و به همین دلیل تهیهکننده، احمد کاوری را برای کارگردانی این اثر در نظر گرفت که چندی پیش از او سریال شرم از شبکه سه پخششده بود. همچنین نقش اول این سریال یعنی جواد جوادی تغییر کرد. در فصل سوم روزبه حصاری این نقش را بازی میکرد که چندی پیش تهیهکننده اعلام کرد به دلیل درخواست نامتعارف و غیرحرفهای بازیگر، وی از بازی در سریال کنار گذاشته شد و محمدرضا رهبری برای این نقش انتخاب شد. به همین دلیل دریکی از روزهای زمستان با هماهنگی امین داداشی، مشاور رسانهای سریال و سعید نقدزاده، سرپرست گروه کارگردانی و برنامهریز عازم پروژه شدیم و با عوامل و بازیگران سریال به گفتوگو نشستیم.
چه خبر از پشتصحنه سریال؟بازار داغ عکاسی!همیشه چند خانه در تهران یا شهرستانها میشوند لوکیشن سریالها، گروه سازنده در آنها مستقرشده و کارشان را انجام میدهند. گاهی عوامل سراغ خانههایی با بافتهای قدیمی میروند که همین حال و هوای کار را برای دوستداران چنین خانههای چند برابر میکند. این اتفاق هم در یکی از لوکیشنهای سریال بچه مهندس۴ افتاده است، زیرا از چندی پیش یکی از عمارتهای قدیمی که قدمت چندین ساله دارد و دریکی از کوچههای شش متری خیابان شیخ هادی قرارگرفته، شده محل استقرار گروه. در طوسیرنگ و آهنی این عمارت نیمهباز است، به همین دلیل وارد و با باغ بزرگی روبهرو میشویم. درختان سر به فلک کشیده در حیاط کنار استخر بدون آب خودنمایی میکنند. عدهای پشت دوربین نشستهاند و عدهای سر پا هستند. جلوتر تعداد زیادی بچه روی محوطه چمن مشغول بازی هستند. وسایل بازی ازجمله تاب، الاکلنگ و... در حیاط هست و دورتادور محوطه بازی بچهها بهواسطه نردههای رنگی، توجه هر بینندهای را جلب میکند و صدای سروصدای بچهها فضای عمارت را تحتالشعاع قرار داده است. از قرار این عمارت شده لوکیشن خانه مهر که بخشهایی از قصه در آن اتفاق میافتد.
البته در فصلهای قبلی، این لوکیشن در بوستان ولایت دایر و گروه دکور زده بود و بخشهای خانه مهر را در آنجا ضبط کرده بود اما در این فصل این اتفاق نیفتاده و گروه باید لوکیشن دیگری را جایگزین میکرد به همین دلیل این عمارت را انتخاب کردند. در میان بچهها دکتر توفیقی و جواد جوادی (فرهاد قائمیان و محمدرضا رهبری) دیده میشوند. آنها دستی بر سروگوش بچهها میکشند. در گوشهای هم کریم (عباس جمشیدی فر) با بچهها بلندبلند صحبت میکند... در ادامه محوطه باز، نمای بیرونی عمارت با پنجرههای بلندبالا، مزین به گچبریهای متفاوت و همراه با نردههای کوتاه آبیرنگ نگاه هر بینندهای را میدزدد. اطراف پنجره بارنگ سبز نقاشی شده و با گچبریهای صورتیرنگ، خودنمایی میکند. تماشای این عمارت هر مخاطبی را به سالها قبل میبرد که خانهها به این شکل ساخته میشد. در ورودی عمارت بعد از پلکان مارپیچ چوبی است وعدهای از عوامل پشتصحنه در آنجا مستقرند اما همه بیرون مشغول ضبط هستند.
کارگردان نسبت به ضبط هر صحنهای سختگیریهای خودش را دارد و بعد از کلی تمرین هر صحنه ضبط میشود. ازآنجاکه تعداد بچهها زیاد است و هرکدام شیطنت خاص خودشان رادارند، یکی از عوامل مختص آموزش به آنهاست و به آنها میگوید سر هر صحنه باید چهکاری انجام بدهند اما شیطنت بچهها تمامی ندارد و مرتب شلوغ میکنند، به همین دلیل ضبط این صحنهها باید بعد از تمرینهای فراوان ضبط شود. البته بچهها شیرینزبانیهای خودشان را دارند و هر زمان کات داده میشود آنها از فرصت استفاده میکنند و گوشیهای همراهشان را میآورند و با بازیگران عکس یادگاری میگیرند و همین باعث میشود تا بازار عکس گرفتن داغ باشد.
فرهاد قائمیان از بازی در نقش دکتر توفیقی میگویدمنتظر اتفاقات تازهای باشیدشما در فصل سوم هم نقش دکتر توفیقی را بازی کرده بودید. وقتی این شخصیت به شما پیشنهاد شد، خودتان فصلهای قبلی سریال را دیده بودید یا بعد از فصل سوم علاقهمندی به وجود آمد تا این نقش را ادامه بدهید؟واقعیت این است که بازی در فصل ۱ و ۲ هم به من پیشنهاد شده بود اما شرایط آن فراهم نشد. با توجه به اینکه من سالها با آقای غفاری همکاری داشتم، بازی در فصل سوم را پذیرفتم. البته ما سه یا چهار قسمت فیلمنامه داشتیم و دکتر توفیقی از قسمتهای ششم و هفتم وارد داستان میشد. اما اعتمادی که به آقای غفاری و آقای وارسته داشتم باعث شد این نقش را در فصل سوم بازی کنم. با اینکه فیلمنامه قسمت به قسمت به دست ما میرسید و تعاملی که نویسنده و کارگردان با هم در کار داشتند، باعث شد شخصیت توفیقی به این گونه شکل بگیرد که در فصل سوم دیدید. در کنار اعتمادی که بین ما وجود داشت، من در جشنواره جامجم یکی از داوران بودم و کل کار را در آن مقطع دیده بودم و خوشحالم که با این گروه همکاری میکنم. با توجه به اینکه مخاطبان خوبی این سریال دارد، امیدوارم این اتفاق در فصل ۴ هم بیفتد.
ما در خیلی از مواقع میدیدیم دکتر توفیقی آدمی بسیار جدی است، حتی در برخورد با تنها دخترش. در فصل ۴ ویژگیهایی به این شخصیت اضافه شده است؟به هر حال دکتر توفیقی در دانشگاه اقتدار خاصی برای خودش دارد و باید بر اساس آن چارچوبها را رعایت کند. ما در فصل قبل هم دیدیم که در خانه، توفیقی عواطف پدرانه هم دارد و با بچههای خانه مهر هم ارتباطات خوبی داشته. چندوجهیبودن این شخصیت را توانستیم در فصل سوم نشان بدهیم. حال در روند داستانی در فصل جدید این ویژگیها را باید حفظ کنیم. ضمن اینکه باید قصههایی هم داشته باشیم که بتوانیم جذابیت کار را حفظ کنیم. برای من به شخصه این فراز و فرودی که در این کاراکتر وجود داشت جذاب بود.
پس دکتر توفیقی قرار است با موقعیتهای جدیدی مواجه شود؟بله، قصه توفیقی یکخطی نیست و در فصل چهارم اتفاقاتی برایش میافتد که میتوانیم مابهازای آن را پیدا کنیم. به اعتقاد من در فصل ۴ داستان روند خوبی دارد.
کارگردانی فصل قبل را آقای غفاری برعهده داشت و این فصل را آقای کاوری. از آنجا که هر کدام از کارگردانها دیدگاهی برای خودش دارد، از این نظر تداخلی برای شما در کار به وجود نیامد؟به هر حال هر دو کارگردان حرفهای هستند و وقتی بازیگر با هر دو کار میکند، پس به نگاه هر دو کارگردان اعتماد دارد. بنابراین با تعاملی که با آقای کاوری هم دارم، احساس میکنم هدایت ایشان هم مثل آقای غفاری خوب است و قطعا با مشکلی در کار روبهرو نخواهیم بود.
شما سالهاست که در این عرصه فعالیت میکنید و تجربیات متفاوتی دارید. بنابراین وقتی به شما نقشی پیشنهاد میشود قطعا خودتان هم تحلیلهایی برای شخصیت دارید. آقای کاوری چقدر دست شما را برای این کار باز گذاشت؟واقعیت این است آقای کاوری بر اساس همکاریهای قبلی که با هم داشتیم، شناخت و آگاهی از من و کارم داشت. ضمن اینکه بازیگران را خوب هدایت کرد و مدیریت خوبی داشت و به خاطر تجربیاتی که در این حرفه دارد، اشراف کامل روی کار دارد. به هر حال ما یک سال و اندی است که با این تیم و در این فضا کار میکنیم. صادقانه بگویم آقای سعدی یکی از بهترین تهیهکنندههاست و توانسته خوب مدیریت کند.
احمد کاوری کارگردان فصل چهارم «بچه مهندس» از تجربه این مجموعه گفتبه تم اصلی قصه وفا داریمجذابیتهای کارگردانی «بچه مهندس ۴»: من فصل یک را به طور کامل دیده بودم. اما فصلهای دو و سه را ندیده بود. وقتی کارگردانی این کار پیشنهاد شد، قسمتهایی را که ندیده بودم، تماشا کردم. حضور آقای سعدی به عنوان تهیهکننده باعث شد کارگردانی این فصل را بپذیرم. البته قصه هنوز آن زمان آماده نبود که بخواهم با توجه به داستان تصمیم بگیرم. اما خط کلی داشت که برایم جالب بود. به هر حال آقای وارسته هم در کار خودش حرفهای است و قصه و مخاطب را میشناسد وکارهایی که انجام داده با اقبال مخاطب مواجه شده. از طرفی میدانم آقای سعدی در انتخاب هایش معمولا دقت لازم را به خرج میدهد و حساسیتهای لازم را دارد. با توجه به اینکه گفته شده قرار است سریال در ماه رمضان سال آینده پخش شود، فیلمنامه درگیر تغییر و چالشهایی خواهد شد که نویسندهها در تمام لحظات با ما هستند و قصه بخشهای آتی را با هم طراحی میکنیم و هم بخشهای گذشته را روتوش میکنیم.
محور قصه: محور قصه «بچه مهندس» بچههای بدسرپرست یا بیسرپرستی هستند که در شرایط سخت اجتماعی زندگی و تلاش میکنند جایگاهی اجتماعی برای خودشان پیدا کنند. با همین تم هم فصل جدید پیش میرود. آدمهای جدیدی هم که وارد قصه میشوند، همین فضا را با خودشان به قصه میآورند و هارمونی بین بخشهای قبل و این بخش وجود دارد. جنس طراحی قصه ممکن است با تفاوتهایی که آدمها دارند، تغییر کند. اما از نظر تم اصلی به همان تم خودش وفادار است.
شناخت دنیای کودکان بیسرپرست: ما در جامعهای زندگی میکنیم که ممکن است همسایه کناری ما چنین قصهای داشته باشد. شاید شناخت کافی از بچههایی که در خیابان زندگی میکنند نداشته باشیم. البته من به شخصه خودم فرزند مهاجرت هستم و سالها در حال مهاجرت بودم و از نزدیک چنین افرادی را دیدم و با این فضا بیگانه نیستم. در هر محلهای که بروی، از این دست آدمها قطعا خواهید دید و از این نظر اتفاق دور از ذهنی نیست. خوشبختانه این ذهنیت در جامعه وجود دارد که این دست آدمها تافته جدابافته نیستند. گرچه به حجم این افراد هر روز اضافه میشود که این موضوع باعث میشود همراهی بخشی از مخاطبان را به همراه داشته باشد. امیدوارم با این کار بتوانیم توجه مردم را نسبت به این افراد بیشتر کنیم.
فرهنگ سازی: ادعای فرهنگسازی برای من به عنوان فیلمساز ادعای بزرگی است. ما چیزی فراتر از مردم نه میدانیم و نه بلدیم. چون ما فقط فیلم میسازیم و این مردم هستند که فرصت فکر کردن و مطالعه کردن و دیدن دارند. بنابراین ادعای فرهنگسازی ندارم. فقط میتوانیم واقعیتها را نشان بدهیم.
سعید سعدی، تهیه کننده از سریال میگوید:فصل ۴ برای مخاطبان جذاب استسریالهایی که به سریسازی میرسند، خیلی موفق نیستند، اما چطور این اتفاق برای بچه مهندس نیفتاده است: مخاطب همیشه به دنبال قصه است و کیفیت کار برایش اهمیت دارد. ما هم تلاش کردیم در سریال بچه مهندس که برای مخاطب جذاب است در کنارش به مسائل اجتماعی هم بپردازیم. فصل اول سریال با محوریت کودکان بدسرپرست بود و قصه جواد را دیدند. مخاطبان در فصل ۲، بخش نوجوانی جواد را دنبال کردند و بخش سوم هم به جوانی جواد اختصاص داشت و حالا قصه فصل چهارم ادامه فصل سوم است. ما سعی کردیم تمام معیارها را رعایت کنیم تا سریال در فصل چهارم برای مخاطبان جذاب باشد. همچنین پخش سه فصل قبلی سریال در ماه رمضان منجر به بیشتر دیدهشدن سریال شد. در این فصل برای جذابیت بیشتر روابط عاطفی هم گنجاندهایم تا برای مخاطبان بیشتر جذاب باشد.
قصه در فصل۴ برای ساخت فصل ۵ باز است: هنوز نمیدانیم فصل۵ سریال ساخته میشود یا نه و این موضوع بستگی به استقبال مخاطبان دارد. ما تلاش کردهایم سریال مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. اگر مخاطبان استقبال کنند احتمال ادامه پیداکردن را دارد.
تغییر کارگردان: علی غفاری کارگردانی سه فصل قبلی را به عهده داشت و کنار گروه هم بود، اما همزمانی کار سینماییاش باعث شد که ما کارگردان دیگری را انتخاب کنیم، زیرا او تا اواخر بهمن هم درگیر کار سینماییاش بود و اگر میخواستیم بهمن ماه کلید بزنیم به موقع کار را نمیتوانستیم برسانیم.
سریال بچه مهندس۴ چه زمانی کلید خورد: اول آبان ماه سریال را کلید زدیم و به احتمال ۹۰ درصد ماه رمضان ۱۴۰۰ پخش میشود و پیشبینی این است که تا اول اردیبهشت ضبط سریال ادامه داشته باشد. این سریال در ۳۰ قسمت ۴۰ تا ۴۵ دقیقهای پخش میشود.
تعدد لوکیشن و بازیگران: این فصل از سریال به لحاظ لوکیشن و بازیگران متنوعتر از فصلهای قبلی است و به همین دلیل برای مخاطبان جذابیت بیشتری خواهد داشت.
مهشید جوادی، بازیگر نقش مرضیه درباره نقشش توضیح میدهدرخدادن اتفاقات برای مرضیهمهشید جوادی، بازیگر نقش مرضیه در پاسخ به این پرسش که مخاطبان در فصل قبلی این نقد را داشتند که مرضیه خیلی مثبت مطلق است، آیا این شخصیت همچنان در فصل چهارم هم به این شکل است یا نه، تاکید میکند: گرچه مرضیه در فصل سوم مثبت بود اما گاهی میدیدیم او هم مثل هر فرد دیگری اشتباهاتی میکند. در فصل چهارم مرضیه با اتفاقاتی روبهرو میشود و همین باعث میشود که اشتباهاتی داشته باشد البته خیلی بیشتر نمیتوانم توضیح بدهم چون قصه لو میرود اما به نظرم جذابیت قصه در فصل چهارم بیشتر از سوم است و من هم شخصا مرضیه را در فصل چهارم بیشتر دوست دارم و اتفاقاتی که مرضیه با آنها مواجه میشود باعث خواهد شد از او واکنشهای متفاوتی هم ببینیم.
وی درباره اینکه مرضیه تا چه میزان با دختر امروزی مطابقت دارد، میگوید: مابهازاهای مرضیه کم نداریم در جامعه البته نقش مرضیه در فصل سوم خیلی نبود اما در فصل چهارم پررنگتر است و همین جذابیت را برایم بیشتر کرده است.
این بازیگر با اشاره به اینکه فصل سوم این سریال همچون یک مخاطب دنبال میکرد، میافزاید: همیشه خودم را جای مخاطبان میگذارم و کارهایم را میبینم چون دلم میخواهد از تماشای سریال لذت ببرم. امیدوارم مخاطبان از تماشای فصل چهارم سریال هم چون فصلهای قبلی لذت ببرند. در این فصل بازیگران جدید خوبی هم اضافه شدند و قصه چالشهای خودش را دارد. من هم با جان و دل نقش مرضیه را بازی میکنم.
جوادی در پاسخ به این سوال که تغییر کارگردانان منجر به تغییر راکورد بازیتان نشده، میافزاید: نه، به هیچوجه مشکلی نداریم. همانقدر که کار با آقای غفاری را دوست دارم از کارکردن با آقای کاوری هم لذت میبرم.
گفتههای محمدرضا رهبری، بازیگر نقش جواد جوادی:شخصیت جواد خیلی به من نزدیک استشما در فصل چهار این مجموعه نقش جواد جوادی را بازی میکنید. چقدر با فضای این کار آشنا بودید یا پس از اینکه به شما این نقش پیشنهاد شد تصمیم گرفتید کار را ببینید و با فضای آن آشنا شوید؟من سه فصل قبلی سریال را کامل ندیده بودم. چون همهچیز خیلی اتفاقی شد. دو روز بعد از اینکه با من درباره این نقش صحبت شد، مقابل دوربین رفتم. احساس میکنم این شخصیت به خودم نزدیک است. برخی مواقع نقشهایی پیشنهاد میشود که از خودم دور است و باید برای رسیدن به آن نقش تلاش کنم. اما خصوصیات اخلاقی جواد و هر آنچه که به این شخصیت مربوط میشود، به من نزدیک است و راحتتر میتوانم با آن همسو شوم. بنابراین فکر میکنم خیلی کار سختی را در پیش ندارم. چون جواد آدم آرام و درونی است و گاهی خطا و اشتباه هم دارد و به موقع عصبانی هم میشود و از خودش خشونت نشان میدهد. سعی میکنم شخصیتی را خلق کنم که از خود من فاصله داشته باشد. احساس میکنم همه چیز خوب و درست پیش میرود. آقای وارسته هم فیلمنامه خوبی نوشتهاند و فکر میکنم نسبت به فصلهای قبلی خیلی پرچالشتر است. حتی این موضوع برداشت بقیه هم بوده و فقط نظر شخصی من نیست. چون در فصل قبل بیشتر به مسائل کاری جواد و شخصیتهای دیگر پرداخته شده ولی در این فصل مسائل عاطفی و احساسی را بیشتر میبینیم.
اشاره کردید که این نقش خیلی به شما نزدیک است. پس برای بازی در بعضی سکانسها هم با چالش روبهرو نبودید.اتفاقاتی برای جواد جوادی در طول داستان میافتد که نمیتوانم بگویم. چون داستان لو میرود. اما خب اتفاقاتی است که برای من در زندگی نیفتاده و به همین دلیل ممکن است بازیگر را وارد چالش کند. چون با موقعیتهایی مواجه میشوم که در زندگی خودم تجربه نکردم که از این نظر من را به چالش میکشاند.
منظورم این است که صحنهای بود که به لحاظ حسی و عاطفی درگیرتان کند؟نمیتوانم بگویم درگیرم نکرده. اما هر آنچه که بوده برای من جذاب بوده و به خوبی اجرا شده. خداراشکر روند رو به جلویی را هم داریم و فکر میکنم همین روند ادامه پیدا خواهد کرد.
این نقش را در فصل۳ روزبه حصاری بازی کرده بود و بنا به دلایلی شما جایگزین شدید. بنابراین شما بازی آن بازیگر را دیده بودید که بخواهید راکورد شخصیت جواد را حفظ کنید؟من اعتقادی به این موضوع ندارم که همان اکت و بازی را باید داشته باشم که بازیگر قبلی داشت. من آدم دیگری هستم با یک استایل و بازی و بیان دیگر. البته ترجیح میدهم عین بازیگر قبلی بازی نکنم. درست است که کار در ادامه همان قبلی است اما به نظرم دلیل نمیشود مثل آن بازیگر بازی و نگاه کنم یا راه بروم. با این حال با وجود تفاوتهایی که داریم، جنس بازیمان یکی است.
کارگردان چقدر دستتان را برای خلق نقش در کار باز گذاشته است؟آقای کاوری بازیگر را خیلی رها نمیکند. در عین حال از پیشنهادها هم استقبال میکند. از اتفاقاتی که ممکن است من به عنوان بازیگر در لحظه خلق کنم؛ بنابراین دست بازیگر را نمیبندد و راهنمای خیلی خوبی است البته کار ما تیمی است و هیچ کسی نمیتواند بگوید بهترینم و من باعث شدم کار دیده شود. همه به همدیگر کمک میکنیم. ممکن است من پیشنهادی را به کارگردان بدهم و قبول نکند یا ایشان پیشنهادی بدهد و من وارد چالش شوم اما همکاری خوبی داریم و فکر میکنم کار، خروجی خوبی هم داشته باشد.
گفتوگو با حسن وارسته درباره ویژگیهای فصل چهارم این مجموعهمصائب رسیدن عاشق به معشوقحسن وارسته، سرپرست نویسندگان و نویسنده فصلهای دوم، سوم و چهارم «بچهمهندس» از ویژگیهای این مجموعه که باعث شد مخاطبان بسیاری را تا به امروز با خود همراه کند میگوید: وقتی قصه خوبی داشته باشی و شخصیتپردازیها مناسب باشد و دغدغههای مشترک با مخاطب یا همان همذاتپنداری را داشته باشی، تماشاگر میپذیرد البته در کنار آن تولید و شیوه کارگردانی و موارد دیگر هم وجود دارد که باعث موفقیت کار میشود اما من به عنوان نویسنده تلاش کردم این مجموعه از شاخصههایی که باعث موفقیت یک اثر میشود، استفاده کنم چون مخاطب را میشناسم و میدانم به چه چیزهایی علاقهمند است.
وی ادامه میدهد: ما در این مجموعه به بحث قهرمانسازی پرداختیم و آدمی را معرفی کردیم که حتی اگر بازیگری معروف نیست اما آن شخصیت محبوب شود. تا به امروز هم تلاش کردیم کم فروشی نکنیم و قصه نیفتد. بهخصوص در فصل چهارم که شرایط سختتر شده چون اقبال مخاطب و خواسته مدیران باعث شد تا قصه را ادامه بدهیم. حتی برخی از بازیگران اصلی این سریال گمنام بودند که به واسطه بچهمهندس اسمورسم پیدا کردند و این نشان میدهد که تماشاگر به شخصیتهای بچهمهندس علاقه پیدا کرده است. من تردید داشتم که فصل چهارم را کار کنم یا نه اما در شرایطی قرار گرفتم که باعث شد کار را ادامه بدهیم. از طرفی خواسته مردم و مدیران هم باعث این اتفاق شد.
وارسته همچنین عنوان میکند: ما در فصل چهارم تداوم محتوا را داریم. ضمن اینکه چند سال بیشتر از قصه نمیگذرد و قصه در ادامه همان سال در فصل سوم است. یعنی برش زمانی چندساله نداریم. یعنی نخبهها و مشکلاتی که دارند و مافیایی که اجازه نمیدهند نخبهها به سروسامان برسند قصههای این فصل را شکل میدهد البته میدانم مردم بخش عاشقانه و ملودرام قصه را دوست دارند؛ بنابراین تلاش کردیم به این بخش از قصه بیشتر بپردازیم. یعنی عشق جواد به مرضیه و ماجراهایی که پیش میآید، یعنی مصائب رسیدن عاشق به معشوق را پرداختیم.
وی در پایان هم میگوید: ما سعی میکنیم در این فصل به موضوع حضانت بچههای بیسرپرست بیشتر بپردازیم. واقعا در تحقیقاتی که داشتم بچههایی را دیدم که به دلیل خانوادههای بدسرپرست آسیب دیدهاند بنابراین به این موضوع هم در این فصل پرداختهایم؛ اینکه چطور میتوانیم به این بچهها کمک کنیم و سعیشده در این فصل به این موضوع بپردازیم.
سیاوش چراغیپور درباره نقش لاهوتی توضیح میدهداز تجربیات لاهوتی استفاده میشودسیاوش چراغیپور، درباره نقش لاهوتی در این فصل از سریال میگوید: من در فصل یک و دو بازی کرده بودم و خیلی هم پیگیر تماشای سریال بودم و بازخوردهای آن را میدیدم، اما متاسفانه به دلیل مشغله کاری نتوانستم فصل سوم را کامل ببینم و پراکنده دیدم. حال در فصل چهارم این سریال بازی میکنم. خوشحالم این اتفاق افتاده و با فصل چهار سریال هم همکاری دارم.
وی ادامه میدهد: در این فصل همان نقش لاهوتی را بازی میکنم. لاهوتی، مدیر خانه خورشید یا همان خانه مهر بود که در فصل دوم طبق قصه بازنشسته شده بود و حالا در این فصل از او دعوت میشود از تجربیاتش استفاده کنند و آنها را در اختیار خانه مهر بگذارد.
این بازیگر درباره کار کردن با دو کارگردان این سریال توضیح میدهد: من بازیگر هستم و با انواع کارگردانان با نگاهها و دیدگاههای مختلف کار کردهام، بنابراین تغییر کارگردان تاثیری در کارم ندارد. ریتم سریال بچه مهندس را خیلی دوست دارم و با آقای کاوری با اشتیاق کار میکنم و تجربه کار با آقای غفاری هم بسیار بینظیر بود. خوشحالم کنار این دو کار میکنم.
چراغیپور، کار با بچهها را سخت توصیف میکند و توضیح میدهد: کار با بچهها سختیهای خودش را دارد، اما آنچه اهمیت دارد خروجی خوب کار است. مردم احساسات بچهها را دوست دارند و همین باعث میشود این سختی را به جان بخریم تا مردم هم از تماشای آن لذت ببرند.
گفتههای عباس جمشیدیفر، بازیگر نقش کریم:کریم عاشق بچههاستعباس جمشیدیفر، بازیگر نقش کریم درباره این نقش که در فصلهای قبلی هم حضور داشته میگوید: کریم یک آشپز مهربان است که صرفا فقط برای بچهها آشپزی نمیکند و از آنها مراقبت هم میکند. ارتباط او از ابتدا با جواد جوادی خاص است و او را ویژهتر دوست دارد. من هم طبق قصه و فیلمنامهنویس و کاری که کارگردان از من میخواهد، بازی میکنم. در این فصل، کریم سن و سالش بیشتر شده و نوع برخوردش با جواد به قول معروف مردانهتر شده، اما همچنان او را برای خودش یک بچه تصور میکند که تازه راهی خانه مهر شده است.
وی با اشاره به اینکه آثارش را هنگام پخش میبیند، توضیح میدهد: من وقتی کارهایم پخش میشود، میبینم و حتما دنبال میکنم. سریال بچه مهندس هم سه فصل قبلی را دیدهام و امیدوارم مردم فصل چهار سریال را مثل فصلهای قبلی دوست داشته باشند. خودم هم شخصیت کریم را دوست دارم.
این بازیگر ادامه میدهد: کریم مرتب با بچهها در ارتباط است. خودم بچهها را دوست دارم و چون تئاتر کودک زیاد کار کردهام، همکاری با بچهها برایم سخت نیست و با علاقه انجام میدهم. روانشناسی کودک هم تا حدی میدانم، به همین دلیل ارتباط گرفتنم با بچهها کار سختی نیست. چون عادت دارم با بچهها کار کنم و با آنها همذاتپنداری میکنم. دنیای کودکان به نظرم بسیار پاک و با صفاست و کافی است آنها را همانطور که هستند، بپذیریم.
گپ کوتاه با شیوا خسرومهر درباره ویژگیهای نقش زهرا در سریال کار در شرایط کروناشیوا خسرومهر، بازیگر نقش زهرا، مادر مرضیه در گفتوگو با جامجم در خصوص تجربه بازی در این سریال و آشنایی با فضای این کار میگوید: من فصلهای قبلی این مجموعه را ندیده بودم و ذهنیتم اینگونه بود که وقتی اسم بچه را در عنوان سریال دارد، قطعا کار کودک است. بنابراین پیگیر قسمتها و فصلهای قبل نبودم. اما وقتی پیشنهاد بازی در این سریال به من شد و فیلمنامه را که خواندم، خلاصهای از فصلهای قبلی بود و به همین دلیل با این فضا آشنا شدم و در جریان قصه قرار گرفتم.
وی ادامه میدهد: من در فصل سوم اولین بار بود با آقای غفاری همکاری میکردم و در فصل چهار هم نخستین تجربه همکاریام با آقای کاوری است. به همین دلیل برای من تغییر کارگردان تفاوتی نداشت و سعی کردم آنچه را مدنظر هر دو بزرگوار بود در بازی انجام بدهم.
خسرومهر میافزاید: جالب است در فضای مجازی من را زهرا توفیقی میشناختند. بنابراین به آقای کاوری گفتم و ایشان هم برای زهرا نام خانوادگی گذاشت. با همان ویژگی ایی که در فصل سوم داشت و ارتباطی که با دختر و همسرش در خانه دارد.
وی درباره کار در کرونا میگوید: من به خاطر تعهدی که به سازمان، مردم و گروه دارم تحت هر شرایطی باید کار کنم. گرچه شرایط سخت است و وقتی گریم میشویم نمیتوانیم ماسک بزنیم. اما همین که بچههای پشت صحنه ماسک میزنند باعث میشود کمتر نگران شویم.