امسال پیشنهادهای بسیاری درباره چگونگی برگزاری شب یلدا ارائه شده است. چرا که ویروس کرونا همچنان در کمین همه ماست و سهل انگاری در این باره می تواند پیامدهای زیانبار و غیرقابل جبرانی برای خانواده ها در پی داشته باشد. منوچهر آذری، پیشکسوت کمدی رادیو و تلویزیون که طی سالها فعالیت هنری هیچ هدفی را جز خنداندن مردم دنبال نکرده، این بار در گفت و گو با
جام جم آنلاین ضمن اینکه از آداب و رسوم درازترین شب سال می گوید از مردم می خواهد در این شب کاری نکنند که سلامت عزیزانشان به خطر بیفتد.
منوچهر آذری در ارتباط با روزهای کرونا گفت: الان ویروس منحوس کرونا، تمام دنیا را در برگرفته و انسان های بیشماری به خاطر این بیماری از بین رفته اند. در ایران هم هموطنان بسیاری و همچنین هنرمندان ارزشمندی را از دست داده ایم که جایشان برای همیشه در عرصه هنر این مملکت خالی است. تاسف انگیزتر اینجاست که نمی توانیم برای تسلای خاطر بازماندگان دوستان و همکاران عزیزمان در مراسم شان شرکت کنیم.
او در اشاره به مشکلاتی که پس از شیوع کووید ۱۹ گریبانگیر جامعه شده، گفت: فرزندان من در کادر پزشکی و درمان فعالیت می کنند و از نزدیک با رنج هایی که می کشند آشنا هستم; واقعا ایثار می کنند. امیدوارم خداوند به تمام کادر بهداشت و درمان که رنج مضاعفی را در این روزها متحمل می شوند، طول عمر باعزت عطا فرماید و صبر و مقاومتی بدهد که بتوانند بر خستگی هایشان غالب شوند. روزگار سختی بر مردم می گذرد. بسیاری از مشاغل تعطیل شدند و خیلی از مردم در خانه نشسته اند، اما به قول سهراب سپهری «تا شقایق هست زندگی باید کرد». من خودم فعالیت هایم را ناچارا بسیار کم کردم و الان فقط صبح های جمعه در رادیو فرهنگ برنامه «هفت کوچه» را زنده اجرا می کنم. البته در ساختمان رادیو نکات بهداشتی بسیار رعایت می شود. زمان ورود به ساختمان حتما افراد را چک می کنند، محیط را ضدعفونی می کنند و ما با ماسک پشت میکروفن صحبت می کنیم. در چنین شرایطی بر تک تک ما واجب است که به توصیه های وزارت بهداشت عمل کنیم. البته خودم را در جایگاهی نمی بینم که بخواهم به مردم هوشیار و بامحبت ایران توصیه ای داشته باشم، صرفا به عنوان یک دوست می گویم که الان وقت آن نیست که دورهمی های بزرگ فامیلی و دوستی در شب یلدا برگزار کنیم.
آذری شب یلدا را از قدیمی ترین جشن های ایرانی دانست و ادامه داد: شب یلدا مثل نوروز و چهارشنبه سوری از تاریخ ایران به یادگار مانده است. تا بوده خانواده های ایرانی در این شب دورهم جمع می شدند و آجیل و هندوانه و انار و تنقلات می خوردند و حافظ خوانی می کردند و گل می گفتند و گل می شنیدند. من متولد تهران هستم و دوران کودکی ام هم در تهران گذشت. آنوقت ها در این شب همه فامیل در خانه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها جمع می شدند یا آنها را به منزلشان می آوردند و هر کسی به وسع و توانش تنقلاتی از شیرینی گرفته تا شوری می آورد و خوش می گذراندیم. زمستان های آنزمان مثل الان بی خاصیت نبود و نیم متر تا یک متر برف می آمد. روی کرسی سینی های بزرگ مسی می گذاشتند و در آن هندوانه و آجیل می چیدند و همه دور تا دور کرسی می نشستند و قصه می گفتند و حافظ خوانی می کردند. حتی در این شب هدیه بهم می داند; جوراب، دستکش بافتنی یا هر چه که توانشان بود. ما برای رسیدن این روزهای خاص روزشماری می کردیم. روزشماری می کردیم تا نوروز بیاید و دورهم جمع شویم و شاد باشیم، روزشماری می کردیم تا چهارشنبه سوری بیاید و دورهم جمع شویم و شاد باشیم و برای شادی از هیچ فرصتی دریغ نمی کردیم. چون ما ذاتا ملتی شاد هستیم و امیدوارم شاد بودنمان را تداوم ببخشیم، اما امسال یلدا با هر سال فرق دارد و می توان به شکل دیگری آن را برگزار کرد و باز هم شاد بود. می توان از طریق فضای مجازی و تماس تصویری این شب را دور هم جمع شد به این امید که سال آینده برای همگی مان سال بهتری باشد.
ساناز قنبری / گروه فرهنگ و هنر