بررسی راه سخت «در جستجوی فریده» برای رسیدن به مشهورترین جایزه سینمایی

جدایی ایران از اسکار !

در حالی که چند روز دیگر مهلت ارسال فیلم به اسکار 2020 به پایان می‌رسد، بیش از 50 کشور آثار خود را راهی این رویداد سینمایی کردند. سینمای ایران البته بسیار زودتر و مثل این بچه‌های درسخوانی که همان اول صبح و سرچراغی و هنوز معلم سرجایش ننشسته، می‌گویند آقا، امتحان داریم! نماینده‌اش را به اسکار معرفی کرده بود؛ «در جستجوی فریده» ساخته مشترک آزاده موسوی و کوروش عطائی. انتخاب این مستند برای ارسال به بخش بهترین فیلم بین‌المللی و خارجی‌زبان (غیرانگلیسی‌زبان) اسکار، موجب موضعگیری‌ها و مخالفت‌هایی شد و خیلی‌ها معتقد بودند و هستند که فیلم‌هایی چون متری شیش و نیم و قصرشیرین، گزینه‌های بهتری برای شرکت در این بخش بودند. با توجه به این‌که تاکنون تکلیف بسیاری از نماینده‌های کشورهای مختلف در اسکار مشخص شده، در مطلب پیش‌رو نگاهی داریم به «در جستجوی فریده» و این‌که چقدر در هماوردی با رقبا، شانس برنده شدن اسکار یا دست‌کم نامزدی این جایزه را دارد.
کد خبر: ۱۲۲۸۴۱۴

یک مستند تاثیرگذار

در جستجوی فریده، مستندی تاثیرگذار و تماشایی است و موفق می‌شود تماشاگر را با خود همراه کند. مهم‌ترین امتیاز فیلم، خود سوژه یعنی فریده (الین فریده کونینگ) است که حدود 40 سال پیش و زمانی که نوزادی شش ماهه بود، از سوی خانواده‌اش در حرم امام رضا(ع) رها می‌شود و بعد از انتقال به شیرخوارگاه، توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته می‌شود. او پس از سال‌ها تصمیم می‌گیرد بر ترس و تردیدهایش غلبه کند و برای پیدا کردن خانواده و پدر و مادر واقعی‌اش به ایران بیاید. همین واقعیت، از هر قصه و افزوده‌ای داستانی، جذاب‌تر و تاثیرگذارتر است و مخاطبان به‌ویژه آن احساساتی‌ترها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
این سوژه جذاب و انسانی، بحث هویت را هم در خود دارد که یکی از مهم‌ترین مسائل و دغدغه‌های جامعه امروز و موضوعی جهانشمول است. با جابه‌جایی‌ها و هجرت‌های همیشگی، این موضوع به‌ویژه در غرب، مصادیق و مثال‌های پرشماری دارد و خیلی‌ها با این مقوله درگیر هستند. از این‌رو، فیلم ضمن این‌که درباره زنی ایرانی‌تبار است، اما حرفی جهانی می‌زند که خیلی‌ها قابلیت درک موضوع و برقراری ارتباط با آن را دارند.
کارگردان‌های در جستجوی فریده با پشتوانه ساخت مستندی خوش ذوق به نام «از ایران: یک جدایی» (که درباره حواشی و اکران فیلم جدایی نادر از سیمین است)، سعی کردند در ساخت در جستجوی فریده، ژانگولر و تمهیدات عجیب و غریب و نامتعارفی به کار نگیرند و به شکلی ساده و روان و باورپذیر، سفر فریده به سرزمین پدری و مادری را روایت کنند و با همه تردیدها و ترس‌ها و سؤالاتش همراه شوند.
یک روایت روان
فیلم با یک معرفی ساده، سریع سر اصل مطلب می‌رود و با فریده در سفرش به ایران و مشهد و مواجهه با آن سه خانواده‌ای که مدعی هستند، فریده دختر گمشده آنهاست، همراه می‌شود و باقی ماجرا. همراهی صمیمانه آن دختر ایرانی به عنوان مترجم هم، به اندازه و درست است و نه تنها از فیلم بیرون نمی‌زند، بلکه حتی در لایه‌های پنهان، تاویل و تفسیرهایی همچون تنهایی در وطن را هم به ذهن متبادر می‌کند. استعاره‌های این چنینی در فیلم، در گوشه و کناره‌های اثر پنهان و منتظر کشف شدن و پیدا شدن هستند و خوبی‌اش این است که به چشم نمی‌آیند و مزاحم روایت رئالیستی اثر نمی‌شوند.
نکته مهم دیگر درباره فیلم این‌که، فیلمسازان موفق شده‌اند ضمن کسب رضایت آن سه خانواده، وارد یکی از سخت‌ترین لحظات زندگی آنها شود و به دور از هرگونه ترفند ساختگی و تحمیلی، موقعیت تلخ و دردناک آنها را به تصویر بکشد. همه چیز طوری مدیریت و چیده شده که بیشتر افراد، خود واقعی‌شان را جلوی دوربین نشان می‌دهند و به‌قدر ناچیزی از آنها تصنع می‌بینیم. به عبارت دیگر حتی بیشتر آنها به قدری به گروه سازنده اعتماد کرده‌اند که انگار حضور دوربین را حس نمی‌کنند و به یاد ندارم مثلا یکی از آنها به دوربین نگاه کرده باشند.
شانس اندک
اما وقتی این امتیازات را می‌بینیم و با فیلمی شایسته روبه‌روییم، کمی حسرت می‌خوریم و حیف می‌شود که چنین فیلمی با حضور در بخش بهترین فیلم خارجی زبان اسکار، شانس اندکی برای موفقیت دارد. چرا؟ عرض می‌کنم. با مراجعه به فهرست برنده‌های اسکار در این بخش به ویژه در یک دهه اخیر، می‌بینیم، هیچ فیلم غیرداستانی نتوانسته این جایزه را به دست آورد و اعضای آکادمی، همیشه رای به فیلم‌های سینمایی داستانی داده‌اند. حتی فیلم مستند آتش در دریا از ایتالیا که سال 2016 در این بخش شرکت کرده بود هم راهی به جمع نامزدهای نهایی پیدا نکرد و تنها در بخش بهترین فیلم مستند نامزد شد. در مجموع گرچه برخی کشورها و در مواردی اندک، فیلم‌های مستندی را هم طی این سال‌ها به عنوان نماینده کشورشان راهی اسکار کرده‌اند، اما هیچ‌کدام در نهایت نتوانستند اعضای آکادمی را مجاب به انتخاب به عنوان بهترین فیلم کنند و گرایش اسکاری‌ها بیشتر که نه کاملا به سمت فیلم‌های سینمایی داستانی بوده و هست. انگار در هیاهوی تبلیغاتی و رسانه‌ای آثار داستانی، علاقه چندانی برای توجه و انتخاب آثار مستند وجود ندارد و ترجیح آکادمی این است که فیلم‌های مستند در بخش انحصاری مستند دیده و در آنجا به شایستگی‌هایشان توجه شود.
بنابراین بیش از پیش به سختی کار در جستجوی فریده پی می‌بریم و وقتی بدانیم قرار است با چه فیلم‌های داستانی پرزرق و برق و پرجلوه و مهمی دست و پنجه نرم کند، امیدهایمان برای گرفتن اسکار 2020 رنگ می‌بازد، البته که اگر اعضای آکادمی امسال و در چرخشی اساسی، تغییر سلیقه دهند و اسکار بهترین فیلم خارجی سال را به نماینده کشورمان دهند، خیلی هم خوشحال خواهیم شد و بسی باعث افتخار خواهد بود.
اولویت‌ فیلم‌های داستانی
عجالتا سؤال این است که آیا همه درگیری عاطفی و احساسی که مخاطب ایرانی هنگام تماشای در جستجوی فریده دارد، تماشاگران غربی و به ویژه آمریکایی و اعضای آکادمی اسکار هم تجربه خواهند کرد و فارغ از دریافت آن بخش جهانشمول درباره هویت، تاثیری که باید خواهند گرفت یا نه؟ به نظر می‌رسد، شدت این تاثیرگذاری به اندازه مخاطبان ایرانی نباشد. باز تاکید می‌کنیم که حتی میزان کمتر تاثیرگذاری نسبت به تماشاگران داخلی، در بخش مستند اسکار می‌توانست شانس بالایی برای در جستجوی فریده داشته باشد، اما حالا که فیلم به هر دلیلی آن راه را نپیمود و به عنوان نماینده ایران راهی بخش بهترین فیلم خارجی‌زبان شد، در مقابل جذابیت ظاهری و تاثیرگذاری قصه‌گویی و داستان‌پردازانه فیلم‌های مهم و مشهور امسال سینمای داستانی جهان که در این بخش حضور دارند، حرف چندانی برای گفتن نخواهد داشت.
باز با نگاهی به برنده‌ها و نامزدهای این بخش در چند سال اخیر، می‌بینیم که تعدادی از فیلم‌های داستانی براساس واقعیت ساخته شده‌اند. درواقع اعضای آکادمی همچون بخش اصلی، در بخش بهترین فیلم خارجی زبان هم ترجیح می‌دهند نگاه‌شان به سمت فیلم‌های داستانی باشد که بستری واقعی دارند.
به عبارت دیگر دوست دارند ببینند فیلمسازان چطور واقعیت و قصه‌های واقعی را در قالب فیلم سینمایی داستانی به کار می‌گیرند و تقریبا اعتنایی به قصه‌های واقعی و مستند نمی‌کنند. شاید اگر همین قصه واقعی در جستجوی فریده، در قالب فیلمی سینمایی و داستانی ساخته و به اسکار فرستاده می‌شد، بیش از این که حالا هست، توجه اسکاری‌ها را به خود جلب می‌کرد.

و اما رقبای فریده

حتما و به شکل بالقوه، همه کشورهایی که فیلم به اسکار ارسال کرده‌اند، احتمال و شانس موفقیت را دارند. ضمن اشاره به این نکته که بسیاری از این فیلم‌ها را ندیده‌ایم و طبیعتا هم نمی‌توانیم درباره جزئیات و کیفیت آنها و شانس موفقیتشان اظهارنظر کنیم، اما همیشه اسم برخی فیلم‌ها و فیلمسازان تقریبا از همین زمان، بیشتر از باقی آثار روی زبان رسانه‌ها و سینمادوستان در جهان می‌افتد و گمانه‌زنی‌ها آنها را بخت دریافت مجسمه طلایی اسکار می‌دانند.
این گمانه‌زنی هم محصول حضور این آثار در جشنواره‌های معتبر و دریافت جوایز و اقبال منتقدان و تماشاگران است که همه اینها بخت آنها را برای دریافت اسکار و دست کم نامزدی در این مراسم بیشتر می‌کند.
گرچه ممکن است امسال غافلگیری هم اتفاق بیفتد، اما چند فیلم و کارگردان، از حالا بخت بالایی در اسکار 2020 دارند.

پدیده کره‌ای
بونگ جون هو که امسال با فیلم انگل، نخل طلای کن را به دست آورد، پیش از این، هفت فیلم جذاب و پرقصه دیگر ساخته است. این فیلمساز کره جنوبی می‌داند چطور داستان‌های جذاب بگوید و تماشاگر را با خود همراه کند و او را تحت تاثیر قرار دهد. این کارگردان که دغدغه مسائلی چون محیط‌زیست و فاصله طبقاتی دارد، لحن نیشدار و گزنده اما بامزه و طنازانه‌ای در فیلم‌هایش دارد و همین هم مورد توجه تماشاگران قرار می‌گیرد. کم پیش می‌آید که اعضای آکادمی اسکار، روی خوشی به فیلم‌های برنده نخل طلای کن نشان دهند، اما به نظر می‌رسد این بار بونگ جون هو، بخت زیادی برای نامزدی و حتی دریافت اسکار داشته باشد. چون بازیگوشی‌های انگل می‌تواند برای هالیوودی‌ها هم جذاب به نظر برسد.

پولانسکی می‌آید؟
کشورهای صاحب سینمایی چون ایتالیا و فرانسه، هنوز نمایندگان‌شان را برای حضور در اسکار معرفی نکرده‌اند که در هر صورت و به‌طور معمول، آثاری قابل اعتنا و شایسته رقابت هستند. در خبرها آمده بود که احتمال دارد فرانسه فیلم افسر و جاسوس به کارگردانی فیلمساز مشهور رومن پولانسکی را روانه اسکار 2020 کند که در آن صورت، او هم رقیبی جدی‌برای هر فیلمسازی خواهد بود.

مردی از فلسطین
الیا سلیمان از مشهورترین فیلمسازان فلسطین است که شهرتی جهانی دارد. فیلم‌های هنرمندانه او، به شکل مسؤولانه و دغدغه‌مندی، مسائل و مشکلات و رنج فلسطینی‌ها را به تصویر می‌کشد و با زبان سینما، صدای مردم سرزمینش را به گوش جهان می‌رساند. سلیمان امسال با فیلم «باید بهشت باشد»، در اسکار حضور دارد و باتوجه به تشدید اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی بعید نیست جلب توجه کند و فلسطین را به اولین اسکار تاریخش برساند. این فیلمساز پیشتر یک بار دیگر هم نامزد اسکار شده بود.

خیز برای اسکار دوم
پدرو آلمودوار، کارگردان سرشناس و جهانی سینمای اسپانیا امسال با تازه‌ترین فیلمش درد و افتخار، در اسکار حضور دارد و باتوجه به نام و اعتبارش و فیلم خوب جدیدش، می‌تواند برای بار دوم این اسکار را به اسپانیا ببرد. او پیش از این یک بار و برای فیلم همه چیز درباره مادرم این جایزه را دریافت کرده بود. حضور بازیگران مشهوری چون آنتونیو باندراس و پنه لوپه کروز، توجهات زیادی را به این فیلم اسپانیایی معطوف کرده است. منظورمان از اسکار دوم، اسکار بهترین فیلم خارجی زبان است، چون آلمودوار یک بار دیگر برای فیلمنامه با او حرف بزن هم برنده اسکار شده بود.

فریده تنها نیست
بااین‌که بیشتر فیلم‌های ارسال شده به اسکار داستانی است، اما معدودی از کشورهای دیگر هم بوده‌اند که همچون ایران، فیلم مستند را به اسکار فرستاده‌اند که از آن جمله می‌توان به پل‌های زمان از لیتوانی و سرزمین عسل از مقدونیه شمالی اشاره کرد. همچنین باید به نماینده ژاپن هم در اسکار 2020 اشاره کرد که یک فیلم پویانمایی به نام با تو در معرض هواست.

ترکیه هم هست
مهم‌ترین فیلمساز ترکیه در سال های اخیر، نوری بیلگه جیلان است؛ خالق آثاری چون خواب زمستانی و درخت گلابی وحشی که البته راه او از اسکار جداست. به جز او سمیح کاپلان اوغلو هم از فیلمسازان خوب و معتبر ترکیه است که امسال با فیلم تعهد در اسکار حضور دارد و یکی از چهره‌های سرشناس کارگردانی در بخش بهترین فیلـم خــارجی زبانبه حساب می‌آید.

علی رستگار

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها