در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پدر را با چه ویژگیهایی به خاطر میآورید؟ وقتی که الان به ایشان فکر میکنید، ویژگیهای شاخص شخصیتی ایشان را در چه نکاتی به یاد میآورید؟
اولین ویژگیهایی را که از ایشان به یاد میآورم، تقوا و سادهزیستی است. این دو ویژگی از نظر من بسیار بارز بودند. ایشان واقعا تقوا داشتند و بحق «مؤمن» بودند. آنچه را که عمل نمیکردند، نمیگفتند. یعنی وقتی ما یا مردم را به چیزی توصیه میکردند، حتما خودشان آن را انجام میدادند و اینطور نبود که فقط توصیه کنند. تقوا و سادهزیستی ایشان زبانزد بود و واقعا هم وجود داشت.
تلخترین خاطرهای که از ایشان به یاد دارید که یا خودشان خیلی ناراحت شده باشند یا شما در مورد ایشان شاهد بودید و ناراحت شده باشید چیست؟
هر وقت از من میپرسند تلخترین خاطرهات چیست، تصادف سال 74 یادم میآید...
خیلی هم در باره آن حادثه توضیح داده نشد. تقصیر راننده بود یا طرف مقابل؟
بعضیها شاید در آن برهه کملطفی کردند و میخواستند گردن کسی بیندازند، ولی واقعیت این است که ماشینها امکانات حالا را نداشتند و در آن روز، اتوبان قمـتهران یخبندان بود. در مقابل اتومبیل حامل ایشان نفتکش میرفت و اینها هم ترمز کرده بودند و ماشین سُر خورده بود. یک تصادف کاملا طبیعی و علتش فقدان تجهیزات کافی ماشین حاجآقا بود. خیلیها دنبال مقصر میگشتند، ولی ما چنین اعتقادی نداشتیم و نداریم. به هرحال آن حادثه از نظر بدنی خیلی روی حاجآقا تأثیرگذار بود.
یکی از شخصیتهایی که میتوان از او به عنوان مصالحهناپذیرترین شخصیتهای نظام نام برد، مرحوم آیتا... مؤمن بودند. اگر درمجموعه شخصیتهای نظام از سه چهار نفر بخواهیم نام ببریم که اصلا زیر بار هیچ فشاری نمیرفتند، قطعا یکی از آنها ایشان بود. از این فقره چه خاطراتی دارید و اساسا چرا ایشان اینگونه بودند؟
یکی از اعتقاداتی که حاجآقا داشتند و به آن عمل میکردند، این بود که تحت هیچ شرایطی از این جمله خودشان کوتاه نمیآمدند که: «من آخرت خودم را برای دنیای دیگران خراب نمیکنم! »و به این حرف کاملا معتقد بودند. در این زمینه، مخصوصا خاطرات سیاسی فراوانی دارم.
الان وقتش است که بگویید...
اتفاقا اصلا وقتش نیست، چون به توقعات افراد در زمینههای سیاسی برمیگردد که واقعا هیچکدام از آنها را نمیشود گفت. به هر حال ایشان در شورای نگهبان موثر بودند و در مورد انتخابات گذشته، مسائل و مطالب زیادی هست که فعلا گفتنی نیست. حاجآقا چیزی را که تشخیص میدادند وظیفه است، محال بود انجام ندهند. گاهی حس میکردیم کاری نشدنی است، ولی ایشان میگفتند: به خدا متکی باشید، انجام میشود و انجام میدادند و ما با تعجب مشاهده میکردیم که انجام شده است. استقلال و عدم وابستگی عجیبی هم داشتند و به هیچ گروه و جناحی وابستگی نداشتند. علتش هم این بود که نگاه میکردند ببینند خدا، شرع و قانون چه گفتهاند و در چارچوب شرع حرکت میکردند و از کسی هم نمیترسیدند.
واکنش بعضی از منتقدان و مخالفان نسبت به ایشان چگونه بود و ایشان در برابر این فضاسازیها، چگونه رفتار میکردند؟ چون ایشان یکی از ارکان شورای نگهبان بودند و طبعا حمله به تصمیمات شورای نگهبان هم زیاد است.
حاجآقا واکنشی نشان نمیدادند و گاهی اوقات که صحبتهای توهینآمیزی نسبت به خودشان میشنیدند یا بعضی کملطفیها و تهمتها را در مورد خودشان میدیدند، چیزی نمیگفتند. به نظرم چون کارها را برای خدا انجام میدادند، این واکنشها برایشان اهمیتی نداشت. تهمت هم به ایشان میزدند که اغلب به خدا واگذار میکردند.
دوستان صمیمی ایشان چه کسانی بودند؟
اغلبشان از دنیا رفتهاند. حاجآقا علاقه عجیبی به آیتا... احمدی میانجی داشتند. مرحوم آیتا... سید مهدی روحانی و آیتا... مشکینی هم بسیار مورد علاقه ایشان بودند. البته خودشان همیشه از مرحوم ربانی املشی ومرحوم طاهری خرم آبادی به عنوان رفقای گعده نام میبردند. این سه نفر همیشه با هم بودند.
از رفتار پدر در سال 88، که بسیاری نتیجه انتخابات را دستاویز حمله به اصل نظام کردهبودند، چه خاطراتی دارید؟
همانطور که عرض کردم حاجآقا هر وقت چیزی را حق تشخیص میدادند، میایستادند و اینطور نبود که به خاطر جانبداری از یک فرد یا طرفداری از کسی حق را زیر پا بگذارند.
اتفاقا یکی از چیزهایی که ضد انقلاب در این چند روز مطرح میکنند، حمایت ایشان از رئیسجمهور وقت است
به هرحال اگر ضدانقلاب امثال ایشان را حمایت و تصدیق کنند، باید نگران شویم قضیه چه بوده و چه اشکالی وجود داشته است که آنها حمایت کردهاند.این فضاسازیهای تبلیغی امری طبیعی است. اگر آنها علیه حاجآقا موضع بگیرند یا بدگویی کنند باعث خوشحالی ماست. اگر ضد انقلاب حمایت میکرد، باید ناراحت میشدیم. آنچه پیش آمده خیلی طبیعی است.
البته درحال حاضر،محسن کدیور سردمدار ترورشخصیت ایشان است.خاطرم هست آیتا... مومن یک باردرباره او گفتند: «او نزد من آمد ودیدم چندان سواد وحرف دندانگیر ندارد! »توهینها وجوسازیهای این فرد از ورای آبها به ایشان میرسید؟
حاجآقا معمولا نسبت به افراد موضعگیری نمیکردند. برداشت خودم را عرض میکنم حتی وقتی حاجآقا در مورد فردی به این نتیجه میرسیدند که او رفتار مغرضانهای دارد یا آدم درستی نیست، هیچوقت پشت سرش حرفی نمیزدند. ما هم یاد گرفته بودیم از حاجآقا سؤال نکنیم. بسیاری از اطلاعات و صحبتهایی را که حاجآقا در شورای نگهبان داشتند، ما از طریق کسان دیگری میشنیدیم! هر وقت از حاجآقا میپرسیدیم: چه خبر بود؟ میگفتند: هرچه را لازم باشد گفته شود اخبار میگوید، اگر هم لازم نباشد که نباید گفت! یعنی ما یاد گرفته بودیم از حاجآقا اینگونه موارد را نپرسیم و از کانالهای دیگر میشنیدیم که حاجآقا چنین حرفی زدند یا چنین چیزی گفتند روحیه ایشان اینطور بود که در باره افراد، اگر صحبت ناخوشایندی درمیان بود معمولا عنوان نمیکردند. این سیره همیشگی ایشان بود.
بیماری ایشان چطور اتفاق افتاد؟ ظاهرا از قبل زمینه داشتند؟
ایشان از قبل، تصلب شرائین و فشار خون داشتند. کهولت سن هم که مزید بر علت بود. توانایی جسمی حاجآقا بعد از آن تصادف، 50درصد افت پیدا کرد! فشار کاریشان هم خیلی بالا بود و اصلا چیزی به اسم تعطیلی و استراحت برای حاجآقا معنا نداشت. پزشکان به ایشان گفته بودند شما باید استراحت کنید و خیلی به حاجآقا برخورده بود که: «اگر قرار باشد درس ندهم و کار نکنم، اینکه اسمش زنده بودن نیست و فایده ندارد. زندگی یعنی اینکه آدم پویا باشد و درس و بحثش را داشته باشد». حاجآقا بعد از تصادف، ضعف جسمی و این بیماریها را داشتند. اگر اشتباه نکنم اول دی بود که والده تماس گرفتند و گفتند: حال حاجآقا بد شده است.
کس دیگری غیر از والده پیش ایشان نبود؟
چرا، بچههای دیگرمان بودند، ولی اتفاقی بود که افتاد. خونریزی بود که در بیمارستان گفتند هم به خاطر سن و هم به خاطر فشار بالای حاجآقا، این اتفاق در این سنین امری طبیعی است!
محمدرضا کائینی
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در یادداشتی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رئیس کمیسیون عمران مجلس در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد