شانلی مومنی با این‌که کارشناسی ارشدش را در رشته کارآفرینی از دانشگاه تهران گرفته اما 18 سال است نقاشی می‌کند. او در آثارش تلاش دارد به باورهایش در رابطه با شؤونات زندگی روزمره روح ببخشد. چون به هنر معاصر می‌پردازد آثارش هم دشوار می‌نماید هم بسیار ساده. با او به بهانه نمایشگاهی که اخیرا از آثارش برپا شد، گپ کوتاهی زده‌ایم.
کد خبر: ۱۱۸۰۹۷۲

هنرمندان هنرهای تجسمی مثل باقی رشته‌های هنر معروف نمی‌شوند، با این حال شاهد افزایش علاقه به این هنرها هستیم. چرا؟
درست است که جوانان بسیاری به فعالیت در زمینه هنرهای تجسمی روی آورده‌اند، اما
به نظر من مسیر پرفرازونشیبی باید طی شود تا یک هنرمند مهارت‌هایش تکمیل، علایقش مشخص و در نهایت به سبک شخصی خود واقف شود، تا بتواند به ایده خود جهت داده و مجموعه‌های منسجمی را جمع‌آوری کند. یک چنین مسیری طبیعتا مسیر حرفه‌ای و دلنشینی خواهد بود و شهرت نیز به همراه خواهد داشت. ولی از سوی دیگر با این‌که جامعه امروز ایران مسیر رو به رشدی را می‌پیماید، اغلب هنرمندان ما همچنان زیبایی‌شناسی محدودی را در زمینه هنرهای تجسمی تجربه می‌کنند و تا حدودی با اتفاقات عالم هنر در دنیا و شیوه‌های گوناگون هنرهای تجسمی بین‌الملل در سال‌های اخیر بیگانه هستند.
این باور عمومی را که هنرهای تجسمی، مخاطب خاص و محدود دارد قبول دارید؟
از قرن هجدهم به بعد، مفهوم زیبایی بیشتر جنبه روان شناسی به خود گرفته است و عوامل روانی و اجتماعی بر ادراکات انسان اثرات مهمی بر جای می‌گذارند، و در احساس او از زیبایی نیز موثرند. به عقیده من هنرهای تجسمی دارای مخاطب خاص نیست و طیف مفهومی وسیعی دارد. هر فردی می‌تواند با ذهن و ادراک خود با اثر ارتباط برقرار کند و مخاطب آن باشد.
در واقع زیبایی امری ذهنی و انتقال‌ناپذیر است و دوست‌داشتن، دلیل و برهان نمی‌خواهد.
هنرهای تجسمی که به آن گاهی هنرهای بصری یا دیداری نیز گفته می‌شود مشخصا حس بینایی را مخاطب قرار می‌دهند و تفاوت آن با هنرهای نمایشی، شنیداری و دیگر انواع هنر دقیقا در همین نقطه است. لذا مشکل اصلی ارتباط مخاطب با آثار را آموزش ندیدن چشم مخاطب، عدم فرهنگ‌سازی مناسب و مطالعه اندک آنها برای درک هنرهای تجسمی می‌دانم. از سوی دیگر باید بدانیم که درک هیچ اثر هنری در لحظه اتفاق نمی‌افتد و نیازمند صرف زمان است و این زمان برای همه مخاطبان به یک اندازه نیست.
اگر حتی حرف شما را قبول کنیم که هنرهای تجسمی مخاطب خاص ندارد، لابد قبول دارید که خریداران آثار هنرهای تجسمی، محدود و از اقشار پردرآمد هستند؟
خیر... هنرهای تجسمی را کالای لوکس نمی‌دانم که مخصوص قشر مرفه باشد. در گالری‌گردی‌های هر هفته، هنرمندان و هنردوستان زیادی را می‌بینم که برای حمایت از هنر و هنرمندان دیگر آثار هنری را می‌خرند. فکر می‌کنم گالری‌گردی، هنرپسندی و درنهایت هنرپذیری، مستلزم فرهنگ‌سازی بیشتری از سنین پایین تا بزرگسالی در جامعه است. در حقیقت جای خالی هنر را در سبد خانواده‌ها می‌شود دید، اما این‌طور نیست که این کالا فقط برای اغنیا تولید شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها