در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جام جم آنلاین- خوشبختانه اطّلاعات ما از روزگار و زمانهی حافظ، اندک نیست و میتوان بر اساس این اطّلاعات، اشعار حافظ را با اطمینانی بیشتر تحلیل کرد، هرچند وی به مقتضای زمانه و یا به هر علّت دیگر، در بیشتر مواقع چند پهلو سخن گفتن را برگزیده است. آنچه نمیتوان انکار کرد، قوّت شاعری و سحر بیان و دانش گسترده و اِشراف حافظ بر علوم قرآنی و معارف دینی است.
این اعجاز کلامی در کنار ویژگیهای زبانی و فنّی در شعر وی سبب شده است تا پیروان فِرَق مختلف و صاحبان اندیشههای متضاد، حافظ را از خود بدانند و به نفع خود تفسیر کنند. خوانندهی بیخبر و ناآشنا با ادبیّات و زبان حافظ، اگر به هر کدام از این شارحان و مفسّران رجوع کند، ممکن است حق را به او بدهد و حافظ را به فرقه و نحلهی فکریِ آن شارح یا مفسّر منتسب بپندارد. حال آنکه اظهار نظر در مورد مذهب و مقصود و مراد حافظ ـ چنانکه گفتیم ـ آسان نیست.
شعر عاشورایی در ادب فارسی، قدمتی بیش از هزار سال دارد. قصیدهی معروف کسایی مروزی از نخستین اشعار و یا شاید قدیمترین شعر عاشورایی است که به دست ما رسیده است. اظهار ارادات به حسین بن علی(ع) و تجلیل از مقام شهیدان کربلا و مرثیهسرایی برای ایشان، اختصاصی به شاعران شیعه ندارد و بسیاری از شعرای اهل سنّت نیز در رثای امام حسین(ع) و یارانش چامهها و چکامههایی نغز سرودهاند.
در سدههای هفتم تا نهم، گرایش به اهلبیت(ع) و مدح امامان شیعه در ادبیّات فارسی بهگستردگی قابل مشاهده است. در این دوره، بر خلاف سدههای پیش از حملهی مغول که اغلب حاکمانی متعصّب و سنّی مذهب بر ایران حکمرانی میکردند و عمدتاً در علایق مذهبی تابع خلافت عبّاسی به مرکزیّت بغداد بودند، آزادیِ اظهار عقیده و گرایش به تشیّع قابل توجّه است. شاعران سنّی مذهب نیز در این دوره، گاه به مدح ائمّهی شیعه در اشعار خود میپردازند که برای نمونه، میتوان به خواجوی کرمانی ـ مقتدای حافظ در غزلسرایی ـ اشاره کرد که علیرغم اعتقاد به تسنّن, اشعاری در مدح دوازده امام(ع) دارد.
سعدی و مولوی نیز که در سنّی بودنشان تردیدی نیست، اشعاری در موضوع عاشورا سرودهاند. در شعر حافظ نمیتوان اشارهای صریح به واقعهی عاشورا یافت، همچنانکه اظهار ارادت چندانی به خلفای سهگانه هم در غزلیّات وی دیده نمیشود. اینکه عدّهای کوشیدهاند تا از میان اشعار حافظ، نشانههایی از گرایش وی به تشیّع یا تسنّن بیابند، از دیدگاه نگارنده، تلاشی بیفرجام است. همانطور که نمیتوان حافظ را به استناد چهار تکبیر گفتنش در نماز میّت، سنّی دانست، نمیتوان بر اساس نام بردنِ او از حضرت مهدی(عج) و یا اشاره به شحنهی نجف (امام علی(ع)) در غزلهایی دیگر، گرایش او را به تشیّع مسلّم پنداشت.
روزگار حافظ، روزگار اعتدال در عقاید است و نمونههای فراوانی از میان شاعران و نویسندگان میتوان یافت که در میانهی تسنّن و تشیّع ایستادهاند و کفهی ترازوی عقایدشان به طرف هیچ کدام از دو سو، سنگینی نمیکند. حافظ هم از این گروه شاعران است. دور نیست که تصوّر کنیم او در سرودن بعضی ابیات و اشعارش به وقایع تاریخی نظر داشته است. اگر میخواهیم برخی سرودههای حافظ را به نفع یک عقیده و مذهب تفسیر کنیم، باید بدانیم که چنین کاری از دیگران هم بر میآید و نباید از این اتّفاق، پریشانخاطر شویم.
حافظ خود خواسته تا چنان سخن بگوید که قابل تأویل و تفسیر باشد. مگر نه آن است که قرآن کتابی است ذیبطون و دارای آیات متشابه فراوان و مگر نه آن است که هر فرقه و نحلهای قرآن را چنان تفسیر کرده است که خود میپسندد؟ چرا شعر حافظ که هرچه دارد، همه از دولت قرآن دارد، اینگونه نباشد؟ با این تفاوت که میتوان با مراجعه به معلّمان الهی (معصومین(ع))، به فهم درستتر از آیات و کلمات قرآن نائل شد، اما هیچ کس را نمیتوان یافت تا متشابهات کلام حافظ را چنانکه مراد و مقصود وی بوده است، تبیین نماید. از این رو، در چارچوب اصول زبانی و ادبی، میتوان از بوستان شعر حافظ، گلهای خوشبوی فراوانی چید و همراه با کلام ساحرانهاش، بر مصائب بشریّت خون گریست یا بر خوشیههایش شادی کرد. از این منظر، میتوان بر ابیات فراوانی از سرودههای حافظ، تفسیری عاشورایی نگاشت.
دکتر مسلم نادعلیزاده
استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه بینالمللی اهلبیت(ع)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم