در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
چه شد به گروه این برنامه اضافه شدید؟
از شروع برنامه با آن همکاری داشتم. خدا را شکر فصل اول با رضایت مخاطبان همراه بود، فصل دوم اما با یک فرمت دیگر ساخته شد که من بیشتر دوستش دارم. در این فصل، سراغ بعد از ازدواج و مسائل اجتماعی که مردم در بستر خانواده با آن مواجه هستند رفتیم. در واقع این فصل میگوید چگونه بهتر زندگی کنیم، چگونه درباره موضوعات مختلف با یکدیگر تشریک مساعی کنیم و حرف بزنیم. مثلا در این مورد حرف میزنیم که شرایط اقتصادی خوب نیست، گرانی و چند مشکل دیگر هست اما در ادامه میگوییم در مقابل آن چه باید بکنیم. وقتی رویکرد برنامه اینچنینی شد، احساس کردم وظیفه دارم در ادامه هم باشم.
قبل از این صرفا به مساله ازدواج میپرداختید که به نظرم بسیاری از مسائلی که امروز در موردش صحبت میکنید میتواند نتیجه آن باشد.
درست میفرمایید آن هم خیلی مهم است، اما جا نداشت بیشتر راجع به آن حرف بزنیم. در فصل اول و 21 قسمتی که پخش شد تلاشهای زیادی در این زمینه کردیم و حتی دو نفر از جوانانی که با ما بودند در نهایت به ازدواج رسیدند. سعی کردیم نگاه اجمالی به مشکلاتی که سر راه ازدواج جوانان قرارداد، بیندازیم. فصل جدید اما جامعه شمولتر است و برای همین پذیرفتم در آن حضور داشته باشم و با تمام اشتیاقم سراغ کار آمدم. احساس میکنم این بیشتر به کار مردم میآید تا اینکه یک برنامه بسازیم و من فقط بیایم جلوی دوربین چیزهایی را بگویم، پولم را بگیریم و دنبال زندگیام بروم. برای اجرای «وقتشه» دغدغه دارم و به نظرم الان وقتشه بهتر زندگی کنیم.
چقدر از تجربه خود و اطرافیانتان در گفتوگوها استفاده میکنید؟
خیلی زیاد. بیشتر مهمانان ما مردم هستند و اصلا قرارمان این است که مهمان مردمی داشته باشیم تا فاصلهای بین بینندگان و مهمان نباشد. البته سلبریتیها را در بخش اول و نوروز داشتیم ولی فرمت و سیاست کلیمان حضور خود مردم و گفتن از اعتراض مردم، سختیها، شرایط و بهطور کلی قصههای مردم است.
چقدر دستتان برای گفتن مسائل و مشکلاتی که اشاره کردید باز است؟
من و مهمانانم تا جایی که بتوانیم درباره دغدغههای مردم صحبت میکنیم.
ایدههایی داشتهاید که در برنامه اجرایی شده باشد؟
بله، در ادامه برنامه خواهید دید. به هر حال ما گروه هستیم. تهیهکننده، کارگردان هنری و تلویزیونی، گروه ایدهپرداز، نویسنده و من همگی سعی میکنیم در راستای هدف مشترکمان که همان بیان دغدغههای مردم و ساختن زندگی بهتر است، حرکت کنیم.
اینگونه برنامهها چقدر میتواند درباره مسائلی که گفتید، گرهگشا باشد؟
به نظرم بهتر از دست روی دست گذاشتن، الکی سر مردم را گرم کردن و صرفا زمان مخاطب را پر کردن است. اساسا کار رسانه همین است. الان هر آدم با تلفن همراه خود یک رسانه است. کانال میزند، از خودش ویدئو میگیرد، حرف و غرش را میزند و فعالیت مدنی و اجتماعیاش را انجام میدهد. پس رسالت یک برنامه تلویزیونی و به طور کلی رسانه این است که بتواند درباره این مسائل صحبت کند، راهکار بدهد و حتی اگر نمیتواند راهکار بدهد، توصیف کند. توصیف دستکم یعنی دانستن و اطلاعرسانی. یعنی ابتدا ما به شرایطی که در آن هستیم واقف بشویم و بعد راهکار برای آن ارائه بدهیم. اگر 200 قسمت از این برنامه پخش شود و دو نفر تاثیری که میخواهیم بگیرند برای ما بس است.
بازخوردها چگونه بوده است؟
خدا را شکر خیلی خوب و زیاد است. من همیشه مدیون مردم و طرفدارانم هستم. آنها ارتباط قوی با سری جدید «وقتشه» برقرار کردهاند چون احساس میکنند دروغ نمیگوییم. مردم متوجه شدهاند که در این برنامه من خود خودم هستم. با زندگی شخصی و تجربههایی که مانند آنان داشتهام در برنامه حاضر میشوم. سعی میکنم درگفتوگوهایم هم اینچنین باشم. چون برنامه آیینهوار است مردم آن را دوست دارند.
میان صحبت از زندگی شخصی، ازدواج و در عین حال حفظ حریم شخصی مهمان مرز باریکی است، بویژه در فرهنگ ما.
بله، بسیار سخت است.
مهمانی داشتید که برای گفتوگو حد و مرز تعیین کند.
وقتی من و مهمانم راجعبه مشکلی که با آن درگیر است صحبت میکنیم شاید شخص سومی همزمان گرفتار همان مساله باشد و بتواند از تجربه مهمان استفاده کند، اما مهمانی داشتهام که گفته است من راجعبه زندگی شخصیام حرف نمیزنم و من هم گفتهام دمت گرم. این حق او است و ما احترام میگذاریم. هیچگاه نخواستهایم کسی به اجبار مقابل دوربین صحبت کند یا حتی به دروغ حرفی بزند که ما با آن حرف بخواهیم بگوییم که وای ما چقدر خوبیم! در آنونس سری دوم هم گفتم که اصلا ادعا نمیکنیم برنامه خیلی متفاوتی ساختهایم همه داعیهمان این است که تفاوتش خود مردم هستند، یعنی عریان، ساده و بیشیله پیله داریم با مردم حرف میزنیم و حتی مهمانانمان مردم هستند. به همین دلیل احساس میکنم مردم با اعتماد به این برنامه نگاه میکنند و این مسئولیت ما را سنگین میکند.
نمیخواهید خودتان مهمان یک قسمت از برنامه باشید؟
من که درباره خودم خیلی حرف میزنم.
مثلا مانند دیگر سلبریتیها با خانواده به برنامه بیایید؟
نه.
پس شما از آن دسته هستید که به مرز میان حرفه و زندگی شخصیتان پایبندید؟
بله. زندگی شخصی من به هیچ وجه جلوی دوربین نخواهد آمد.
موضوعی هست که دوست داشته باشید در برنامه مطرح شود، اما هنوز به آن نپرداختهاید؟
نه. موضوعات زیادی را تا به امروز طرح کردهایم و البته آنقدر سوژه زیاد است که هنوز جا دارد در ادامه در موردشان برنامه بسازیم. امیدوارم شرایط پخش و... به گونهای جلو برود که بتوانیم روی آنتن بمانیم و چیزهایی که مدنظرمان هست را بگوییم تا مردم از برنامه نتیجه بگیرند نه اینکه فقط یک برنامه دیده باشند و تمام.
کدام قسمت از برنامه برایتان جذابتر است؟
صحبت با مهمانانی که از جنس خود مردم هستند برایم جذابتر است. از پیرمرد 90 ساله مسگر بگیر تا پسر پنج سالهای که اعجوبه ورزش است. تکتکشان برایم ارزشمند هستند چون این آدمها با دغدغه به برنامه من میآیند. استعدادهایی هستند که دیده نشدند و اگر حمایت بشوند میتوانند بهترین باشند.
مایلید در آینده در برنامههای دیگر هم به اجرا بپردازید؟
موضوع برنامه برای من مهم است چون در اصل بازیگرم. «وقتشه» فقط برای سرگرمی و خنده نیست و از آن طرف فقط برای انتقاد و فحش دادن هم نیست. برنامهای است که قصدش نمایش درست زندگی کردن است. من فیلم بازی میکنم و آهنگ میخوانم که همین را بگویم. این برایم هدف مقدس و بزرگی است؛ اگر برنامهای در این راستا باشد چرا که نه.
اولویتم بازیگری است
درست است که در زمینه خوانندگی، رادیو، دوبله و اجرا فعالم اما همیشه شماره یک برای من بازیگری است. همه فعالیتهایی که من انجام میدهم یک مجموعه است که در نهایت همان بازیگری است. سعی میکنم در هر کدام از این موقعیتها با تمام سواد، جان، قلب و اندیشهام حضور داشته باشم و برای مخاطبم ذرهای کم نگذارم.
نوشین مجلسی
روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد