
بعد هم گلایه کرد از اینکه چرا ما موزیسینها با هم کارهای مشترک انجام نمیدهیم و این کار مهم را یاد نگرفته ایم. بعد هم حرفمان رسید به آندره آرزومانیان و ناصرخان فرهودی. گفتم این خیلی تلخ است که هر چند وقت یکبار نامی را از تلفن همراهم پاک میکنم و متاسف میشوم که عزیز دیگری را از دست دادهایم. گفتم روزگار ما هم شده شبیه پدرها و پدربزرگهایمان که دور هم مینشستند و واژه خدابیامرز را بسیار استفاده میکردند. گفت چند وقت دیگر اسم من هم به همین فهرست خدابیامرزها اضافه میشود. خلاصه حرفهایمان تمام شد و امروز که خبر رفتنش را شنیدم خیلی ناراحت شدم. این هم شد یک خاطره تلخ مانند مرگ زنده یاد افشین یداللهی. دو روز قبل از مرگش مطبش بودم و از مرگ حرف میزد. نمیدانم انگار این افراد مرگ را قبل از آمدنش احساس کرده بودند و منتظرش بودند...
خلاصه که ناصر چشمآذر هم رفت، مردی که هر چند از نظر آکادمیک چهره با دانشی نبود، اما از نظر احساسی آهنگساز بینظیری محسوب میشد و حتی میتوان گفت در نوع خود نابغه موسیقی بود. او با آکاردئون شروع کرد و به پیانو و سینتی سایزر رسید و در طول شش دهه فعالیت موسیقایی خود فعالیتهای ارزندهای در عرصههای موسیقی فیلم، موسیقی پاپ، کارهای مستقل و ... داشت و در همه هم موفق بود. او همیشه به سادهترین و
با احساسترین شکل ممکن آثارش را ساخت و کارهایش دارای ملودی و احساس ساده بود و از این نظر سبک کارش همیشه مرا به یاد کیتارو میاندازد. کیتارو هم مثل چشمآذر همین قدر به ملودی و احساس وفادار است.
به خاطر دارم 30 سال پیش در استودیو پاپ با آقای چشمآذر آشنا شدم. جوان بودم و تازهوارد و ایشان میخواست از من آزمون بگیرد تا خیالش راحت شود کارم را بلدم. و همین اتفاق هم شد ریشه دوستی 30 ساله ما. البته زنده یاد بابک بیات هم آن زمان آنجا حضور داشتند و دوستیام با این دو بزرگوار همزمان شکل گرفت. گاهی به این فکر میکنم که استودیو پاپ موجب چه دوستیهای عمیقی شد و حلقه وصل بسیاری از دوستیها شد. چشم آذر هر جا که جوانها را میدید متواضعانه به آنها پیشنهاد کار میداد و با اینکه آثار ماندگار بسیاری خلق کرده، با فروتنی تمام سعی میکرد با بقیه کار کند و بتواند برای پیشرفتشان کاری انجام دهد.
او هرگز ناامید نمیشد. هرگز دلسرد نمیشد و به زندگی پشت نمیکرد. زندگی میکرد، سفر میرفت، سراغ دوستانش را میگرفت و هر قدر هم فرصت نمیکردیم با او تماس بگیریم به دل نمیگرفت و باز جویای احوالمان بود. حیف که بهار امسال هم دوستانمان میروند و کاممان تلخ میشود. چارهای نیست، مرگ بالاخره روزی میآید و ما را هم با خود میبرد.`
پیروز ارجمند
آهنگساز
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: