
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در میان روسای جمهور آمریکا معدودی متمایز و برجسته محسوب میگردند چرا که به دلایل بشدت متفاوت فهم عمیقی از شرایط را به صحنه آوردند که اعتباری بسیار وسیع متوجه شیوه مدیریت و به کارگیری منابع در اختیار را برای آنان رقم زد. آبراهام لینکلن، فرانکلین روزولت و رونالد ریگان از زمره سیاستمدارانی هستند که در میان 45 رئیس جمهوری که تاکنون در کاخ سفید ساکن شدهاند وجاهت رهبر و پیشتاز بودن را برای خود ممکن ساختند. بسیاری از روسای جمهور آمریکا نه تنها ارزش افزودهای برای کاخ سفید به وجود نیاوردند بلکه جایگاه این نهاد را در ساختار قدرت حاکم بشدت کاهش دادند و در زمان ترک منصب، ویرانهای اخلاقی و ناکارآمد را بر جای گذاشتند.
کاخ سفید به عنوان یک سازمان پیچیده سیاسی از نقش بسیار تعیینکننده و اولیهای در معادلات حیات در تمامی ابعاد آن در آمریکا برخوردار است. دونالد جان ترامپ از زمان ورود خود به کاخ سفید یک ضعف خیلی بارز و غیرقابل چالش را متجلی ساخته و به دلیل همین کاستی، ظرفیتها، توانمندیها و برجستگیهایی که در دوران قبل از ورود به صحنه سیاست سرمایه و اعتبار را برایش به ارمغان آوردند کاملا غیرمتناسب و بیاعتبار جلوه میکنند.
الگوی مدیریتی و شیوه اداره کاخ سفید بشدت هزینهآور و ناکارآمد بوده که منجر به ناتوانی او در انباشت سرمایه سیاسی و به تبع آن بیبهره بودن از توانایی ترغیب یا به عبارت صحیحتر در قلمرو سیاست «ترساندن» دیگر بازیگران برای تحققق اهداف و خط مشیهای خود بوده است. پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 با فزونترین تجربه در قلمرو کسب و کار و اقتصاد و قلیل ترین پیشینه فعالیت سیاسی، بالاترین مقام سیاسی کشور را در اختیار گرفت و مشکل مدیریتی او از همین عدم درک تمایز میان مولفههای متمایز حیاتبخش این دو حیطه آغاز شد.
ویژگی شاخص و بشدت تعیینکننده حیطه سیاست همانا فقدان وفاداری و تلاش مداوم و عاری از اخلاق برای کسب مراتب بالاتر قدرت است. اعضای کنگره آمریکا حتی آن نماینده مجلس که از دورترین و فقیرترین حوزه انتخابیه ایالت وارد واشنگتن شده است دلیلی ندارد که تابع رئیسجمهور باشد و به خواستها و نظرات او توجه کند و جهت رای خود را براساس آن تعیین کند. این حقیقت نهتنها درمیان اعضای قوه مقننه و قضاییه وجود دارد بلکه به شکل نهفته در میان مشاوران و افراد مستقر در ضلع غربی کاخ سفید نیز وجود دارد. بسیاری از افراد که در کاخ سفید مستقر و به فعالیت مشغول هستند کمترین وفاداری حزبی یا فردی را به فرد رئیسجمهور دارند و فعالیتی که انجام میدهند برایشان یک شغل محسوب میشود و هدف غایی آنان ارتقای جایگاه خود است، حتی اگر به معنای تضعیف و بیاعتباری ساکن کاخ سفید باشد. دونالد جان ترامپ شیوه مدیریت در حوزه اقتصاد را که فعالیت اصلی او برای دههها محسوب میشد به کاخ سفید آورد و به همین دلیل شرایطی را برای خود رقم زده که عدم مدیریت را کاملا برجسته ساخته است. اینکه در عرض کمتر از یک سال حضور او مجبور شده استعفا یا اخراج رئیس ارتباطات کاخ سفید، سخنگوی مطبوعات کاخ سفید و رئیس دفتر کاخ سفید را برای مردم آمریکا توجیه کند بوضوح هر چه تمامتر بیانگر ضعف مدیریت باید نگریسته شود.
حال به دنبال اخراج رنس پریباس، او رئیس سابق وزارت امنیت ملی ژنرال جان کلی را به سمت رئیس دفتر کاخ سفید انتخاب کرده تا نظم ضروری و لازم را وارد سیاستها، عملکردها و بیانات رئیسجمهور کند. در حیطه سیاست سخنان و رفتارها دارای پیامدهای غیر قابل پیشبینی هستند و به همین روی ضرورت دارد که رئیسجمهور اطلاعات و نظراتی را مبنای فعالیتها و بیانات خود قرار دهد که پیامدهای آن از قبل محاسبه و ارزیابیشده باشند. این بدان معناست که رئیس دفتر تنها کانالی باید باشد که از طریق آن و در صورت تشخیص رئیس دفتر اطلاعات به رئیسجمهور برسد. در طول ماههای گذشته هیچگاه این زنجیره وجود نداشت و این دلیلی شد بر این که رئیسجمهور کاملا ناکارآمد و نابلد جلوه کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حسن روشن در گفت و گو با جام جم آنلاین مطرح کرد ؛
در گفتوگوی «جامجم» با یک کارشناس تحولات جمعیت ایران و جهان مطرح شد
با مسعود کاویانی، درباره تاریخچه، روند شکلگیری و افقهای پیش روی رادیو معارف گفتوگو کردیم
گپوگفت «جامجم» با چند هنرمند رادیویی در آغاز سال جدید