«مون جائه این» رییسجمهوری جدید کرهجنوبی از حامیان رفع تنش با کرهشمالی است و در دو ماهی که از آغاز به کارش گذشته است، بارها از آمادگی برای آغاز گفتگوهای صلح با کرهشمالی خبر داد، اما کرهشمالی هنوز هیچ پاسخ روشنی به طرحها و پیشنهادات دولت جائه این برای آغاز گفتگوها نداده است.
یکی از پیشنهادها این است که دو کشور تحت هر شرایطی به اقدام خصمانه در مرزهای نظامی دو طرف خاتمه دهند تا فضا برای بهبود روابط مهیا شود. پیشنهاد دیگر سئول ارائه کمک به کرهشمالی از طریق گروههای مدنی است. پیشنهاد بعدی درباره دیدار خانوادههای جدا شده پس از جنگ طی سه ماه آینده است.
وزارت وحدت کرهجنوبی با اشاره به راهکارهایی که بناست برای گفتوگوی دو کشور اندیشیده شود افزود: کرهشمالی هنوز به پیشنهادات ما برای توقف فعالیتهای خصمانه در مرزهای دو کشور پاسخ نداده است.
چرا پیشنهاد صلح کرهجنوبی بیپاسخ میماند؟
1- بخشی از علل بیپاسخ ماندن پیشنهادات صلح کرهجنوبی به محتوای این پیشنهادات و شروطی بر میگردد که سئول برای آغاز گفتوگوها مطرح کرده است. یکی از این شرایط توقف فعالیتهای خصمانه در مرزهای دو کشور است. همچنین مقامات کرهجنوبی از جمله رئیسجمهوری این کشور بارها بر پیش شرط تعطیلی فعالیتهای هستهای کرهشمالی تاکید کردهاند.
طرح این دو پیش شرط از نگاه مقامات کرهشمالی به معنای خلع سلاح پیونگیانگ و حذف نقطه قوت آن در بحران شبه جزیره کره است. به همین دلیل پذیرش این دو شرط میتواند آسیبپذیری کرهشمالی در برابر تهدید نظامی بالفعل آمریکا را افزایش داده و تبعات سنگینی برای آینده سیاسی و امنیتی کرهشمالی داشته باشد.
2- نکته دومی که موجب تعلل پیونگیانگ در پاسخ به پیشنهادهای صلح کرهجنوبی شده است، نوع نگاه پیونگیانگ به بحران در شبه جزیره کره است. از نگاه سران کرهشمالی، تهدید اصلی پیش روی این کشور، حضور نظامی آمریکا با دهها هزا نیرو در ژاپن و کرهجنوبی و روند رشد توانمندی نظامی آمریکا در منطه است، که به صورت مستمر با نوسازی تجهیزات نظامی آمریکایی در حال افزایش است.
استقرار سامانه دفاع موشکی تاد در کرهجنوبی و برگزاری مستمر رزمایش نظامی در شبه جزیره کره تنها بخشی از این تهدیدهاست. به همین دلیل مقامات کرهشمالی، آمریکا را طرف اصلی خود در بحران شبه جزیره کره میدانند، و معتقدند اگر پیشنهاد گفتوگو و صلحی مطرح میشود باید آمریکا طرف اصلی آن باشد، نه کرهجنوبی.
3- نکته سوم تجربه نقض پیمان آمریکاست که موجب بی اعتمادی عمیق کره شمالی به واشنگتن شده است.
در این چارچوب در سال 2007 میلادی طی توافق میان کره شمالی و آمریکا قرار شد پیونگ یانگ که در قبال دریافت امتیازهای مالی و امنیتی برنامههای مخفیانه اتمی خود را کنار بگذارد و در گام نخست برج خنککننده رآکتور اتمی "یونگبیون" را منفجر کند. اما آمریکا در ازای تخریب این برج خنککننده به تعهداتش عمل نکرد.
به همین دلیل کره شمالی از سال 2008 میلادی با اعلام خروج از ان پی تی و قطع همکاری ها با آژانس بینالمللی اتمی بار دیگر فعالیتهای اتمی خود را آغاز کرد، و چهار آزمایش اتمی را در فاصله سالهای 2009 تا کنون انجام داده است.
مقامات پیونگیانگ سیاستهای آمریکا در شبه جزیره کره را تحریک آمیز و تهدیدی علیه منافع ملی خود اعلام کرده و تاکید کرده اند که هدف فعالیتهای هستهای و موشکی کرهشمالی، بازدارندگی در قبال حمله احتمالی آمریکا و کرهجنوبی است. در همین چارچوب کرهشمالی، توقف برنامه هستهای خود را به پایان سیاستهای خصمانه آمریکا و خروج نظامیان آمریکا از شبه جزیره کره مشروط کرده است.
4- پیشنهادهای صلح کرهجنوبی با پیششرط توقف فعالیت تسلیحاتی و توقف فعالیتهای خصمانه در حالی مطرح میشود، که سئول همواره در حال برگزاری رزمایش تهدید آمیز علیه کرهشمالی است، و دو کشور هرگز به درخواست پایان رزمایش نظامی و تهدید منافع کرهشمالی پاسخ مثبت ندادهاند.
در آخرین رزمایش مشترک آمریکا و کرهجنوبی – که روز شنبه 17 تیرماه برگزار شد - جنگندههای راهبردی آمریکا در اقدامی نادر بر فراز شبه جزیره کره، در 80 کیلومتری مرز کرهشمالی به پرواز درآمدند. به گزارش منابع نظامی کره جنوبی در این رزمایش جنگنده های کرهجنوبی در کنار بمبافکنهای راهبردی «بی یک لانسر» آمریکا حضور داشتند.
کرهشمالی با انتقاد شدید از رزمایش اخیر آمریکا و کرهجنوبی و پرواز دو بمبافکن این کشور بر فراز شبه جزیره کره اعلام کرد که این گونه اقدامات منطقه را به سمت یک جنگ هستهای سوق میدهد.
بمبافکنهای راهبردی آمریکا در این رزمایش به بهانه «حق عبور آزاد از مناطق مشترک بینالمللی» از دریای چین و حریم آبی این کشور عبور کردند. موضوعی که مقامات پکن را خشمگین کرد و واکنش آنها را برانگیخت.
5- بحران شبه جزیره کره، بحرانی فراتر از تنش میان دو کشور همسایه، و بحرانی بینالمللی است که ریشه در مناقشات نظام دو قطبی و دوران جنگ سرد دارد. به همین دلیل طرفهای قدرت در نظام بینالملل، منافع متفاوت و متضادی در بحران شبهجزیره کره دارند، و تا زمانی که توافقی فرامنطقهای درباره حل بحران شبه جزیره کره رخ ندهد، دستیابی به توافق دوجانبه میان سئول و پیونگیانگ نمیتواند به عنوان یک راهکار راهبردی، کامل و راهگشا مورد توجه قرار گیرد.
به همین دلیل آمریکا اولویت خود در بحران شبه جزیره کره را تسلیم کرهشمالی، خلع سلاح موشکی و هستهای پیونگیانگ و تغییر نظام و ساختار سیاسی حاکم بر این کشور قرار داده، و در همین چارچوب از انواع ابزارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی اعم از یک جانبه، منطقهای و بینالمللی استفاده میکند تا راهبرد خود را بر کرهشمالی و حامیان آن تحمیل کند.
در طرف مقابل، چین و روسیه هم به عنوان طرفهای اصلی رقابت با آمریکا در بحران شبه جزیره کره، کرهشمالی را سنگری مطمئن برای جلوگیری از تحمیل هژمونی امنیتی و نظامی آمریکا بر منطقه میدانند. به همین دلیل ضمن ادامه تعاملات اقتصادی و سیاسی با پیونگیانگ، اغلب از ایجاد اجماع بینالمللی علیه کرهشمالی به ویژه از طریق صدور قطعنامههای شدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد جلوگیری میکنند.
سازوکار واقعی بحران شبه جزیره کره
نظر به ابعاد فرامنطقهای بحران شبه جزیره کره، سازوکار حل آن نیز تنها از طریق احیای مذاکرات جامع نظیر مذاکرات شش جانبه است. مذاکرات شش جانبه درباره مساله هستهای کرهشمالی، به ابتکار چین و در سال 2003 میلادی آغاز شد. این مذاکرات که با مشارکت شش کشور چین، آمریکا، روسیه، ژاپن، کرهشمالی و کرهجنوبی ادامه یافت در سال 2005 میلادی به امضای توافقنامهای برای تعطیلی فعالیتهای هستهای کرهشمالی در ازای حمایتهای مالی، سیاسی و امنیتی از پیونگیانگ منجر شد.
اما از دسامبر 2008 و درپی آزمایش اتمی کره شمالی، که پاسخی به نقض عهد آمریکا بود، این مذاکرات بینتیجه پایان یافت.
با این حال کارشناسان سیاسی راه منطقی حل و فصل بحران شبه جزیره کره را در گرو از سرگیری گفتوگوهایی نظیر مذاکرات شش جانبه میدانند.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در اواخر اردیبهشت ماه گذشته در گفتگوی تلفنی با مون جائه این، رئیسجمهور کرهجنوبی درباره احیای مذاکرات شش جانبه ابراز امیدواری کرد و از نقشه راه مسکو برای حل بحران در شبه جزیره کره خبر داد.
چین هم به عنوان طراح دور نخست مذاکرات شش جانبه این بار هم بر احیای این مذاکرات اصرار دارد. مذاکراتی که با مخالفت صریح آمریکا مواجه شده، و با رویکرد تیم حاکم بر کاخ سفید در شرایط کنونی امید چندانی به احیای آن نیست.
چه آنکه «نیکی هیلی» سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد اعلام کرد آمریکا مایل به پیگیری برنامه هستهای کرهشمالی در چهارچوب مذاکرات 6 جانبه نیست. وی به جای این سازوکار دیپلماتیک از روسیه و چین خواست پیونگیانگ را برای پذیرش تعطیلی فعالیتهای هستهای و موشکی تحت فشار قرار دهند.
هیلی دو روز پیش هم با درخواست از چین برای ایفای نقش موثرتر در فشار بر کرهشمالی گفت: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا این موضوع را روشن کرده است که اگر چین در خصوص کمک به دفع رفتار تهاجمی کرهشمالی کمک نکند درباره روابط تجاری با این کشور نگاهی دوباره خواهد داشت.
با این رویکرد به نظر میرسد که امیدی به حل بحران شبه جزیره کره، در کوتاه مدت نیست، و سایه این تنش همچنان بر سر شبه جزیره کره و شرق آسیا ادامه خواهد داشت. سایهای که ادامه رزمایشها آمریکا و آزمایشهای موشکی و هستهای کرهشمالی سنگینی بیشتر آن را بر امنیت و ثبات شرق دور تحمیل خواهد کرد.
طبعا این وضعیت به همان میزان که بر خلاف منافع راهبردی کشورهای شرق آسیاست، برای آمریکا وضعیت مطلوبی را جهت درگیر کردن رقبای راهبردیاش (یعنی روسیه و چین) در شرق آسیا فراهم میکند.
به عبارت دیگر بحران شبه جزیره کره با شرایط کنونی استخوان، لای زخمی است که درد آن بیشتر متوجه کشورهای منطقه و سود آن نصیب آمریکا میشود.
یوسف اسماعیلی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد