در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
فلاح که کارنامه پرباری در تئاتر دارد، با بازی در فیلم «چند مترمکعب عشق» بیشتر مورد توجه سینمادوستان قرار گرفت و با بازی قابل توجه خودش در آن فیلم توانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانه سینما را دریافت کند و همچنین نامزد جایزه جشن حافظ و جشنواره فیلم شهر هم بشود. او که در سالهای اخیر تمام تلاش خود را معطوف بازیاش کرده، همواره میکوشد تا در فضای سینمای کشور از حواشی پرهیز کند. با فلاح درباره حضورش در سینما همصحبت شدیم.
ارزیابیتان از جشنواره فجر امسال چیست؟
در جشنواره فجر امسال با سه فیلم «انزوا»، «سد معبر» و «دریاچه ماهی» حضور داشتم و برای بازی در هر دو فیلم «انزوا» و «سد معبر» نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فجر شدم. من البته زمان برگزاری جشنواره در قشم سر فیلمبرداری بودم و به همین خاطر فقط توانستم چند فیلم را ببینم، اما به نظرم با وجود حواشیای که به وجود آمد جشنواره خوبی برگزار شد.
از اینکه نتوانستید سیمرغ بگیرید چه احساسی دارید؟
همیشه نقشهایم را با حساسیت انتخاب میکنم و امسال هم با تمام توانم در این فیلمها بازی کردم. سیمرغ گرفتن برای هر بازیگری خوشحالکننده است و من هم مسلما دوست داشتم این اتفاق برایم بیفتد، اما به هر حال رقبایم بخصوص هادی حجازیفر و نوید محمدزاده خیلی سرسخت بودند. آنها بازیگران خوب و شایستهای هستند و همین کار را برای من سخت کرد.
کدامیک از این سه نقش را بیشتر دوست داشتید؟
من هر سه کاراکتری را که بازی کردم دوست داشتم و شاید این حرف کلیشهای باشد، اما واقعا نقشهایم مثل فرزندانم هستند و هیچ فرقی نمیتوانم بینشان بگذارم. البته به نظرم کاراکتری که در «دریاچه ماهی» بازی کردم را اگر در شرایط بهتری کار میکردم بهتر میشد.
«دریاچه ماهی» با محوریت شهدای غواص ساخته شده و حضور شما در آن کاملا متفاوت از سایر نقشهایی است که تاکنون بازی کردید. چه شد که بازی در این فیلم را پذیرفتید؟
مردم هر سرزمینی مدیون شهدایشان هست و شهادت هیچگاه از حافظه تاریخی هیچ کشوری پاک نمیشود. من هم همیشه دلم میخواست دینام را به این انسانهای ازخودگذشته ادا کنم. بنابراین وقتی بازی در فیلم «دریاچه ماهی» به من پیشنهاد شد از فیلمنامه خوشم آمد و با میل آن را بازی کردم. در این فیلم نقش یک رزمنده را بازی میکنم، البته رزمندهای پشت خط مقدم. یعنی کسی که بیشتر در قسمت تدارکات جبهه است. این فیلم در دو مقطع زمانی روایت میشود، یک مقطع جوانی و دوران دفاع مقدس و دیگری مقطعی از همین روزها که آرامآرام دوران کهنسالی آن رزمنده دیروز را نشان میدهد. به این فیلم در دوران جشنواره انتقاداتی وارد شد، اما من دوستش داشتم.
چه شد که به بازیگری سینما رویآوردید؟
من فوق لیسانس کارگردانی تئاتر دارم و از سال 68 در تئاتر نهتنها بازی که کارگردانی هم کردم، اما دغدغه سینما را هم داشتم و از حدود 10 سال پیش با فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» به کارگردانی سامان سالور وارد سینما شدم. الان هم خودم را محدود به بازی در مدیوم خاص نمیکنم. من بازیگرم و به غیر از بازیگری حرفه دیگری ندارم و در هر مدیومی اگر پیشنهاد خوب و قانعکنندهای داشته باشم بازی میکنم.
به کارگردانی در سینما هم فکر میکنید؟
بله، قطعا. اما ا اول باید از کار کوتاه شروع کنم تا به کار بلند برسم.
به نظر شما برای ماندگاری در دنیای بازیگری چه باید کرد؟
بازیگری حرفهای تمامنشدنی است. من هر کاری در سینما، تلویزیون و تئاتر انجام میدهم نکته تازهای یاد میگیرم و هرچه جلوتر میروم، بیشتر متوجه سختی آن میشوم. قرار گرفتن در نقشهای مختلف با نگاههای مختلفی که هر کارگردان به نوبه خودش دارد واقعا مشکل است. بازیگر اگر میخواهد در این عرصه ماندگار شود باید همیشه برای ایفای هر نقشی آماده باشد. بازیگری در عین اینکه هنر است، فن هم هست و بازیگر باید همیشه به ابزار خلاقیت، نوآوری، فن بیان و... مجهز باشد، رعایت این نکات است که یک بازیگر را همیشه سرپا نگه میدارد. روزی که بازیگر به ورطه تکرار بیفتد روز مرگش است.
برای خودتان بازی در چه نقشهایی جذابیت بیشتری دارد؟
برای من بیشتر نقشهایی مهم است که بتوانم در آنها کاراکتری دراماتیک را با همه پیچیدگیهایش خلق کنم. اینکه نقشی ساده را بازی کنم که هیچ تاثیری در روند داستان ندارد، هیچ جذابیتی برایم ندارد. خوشبختانه پیشنهادهای خوب هم زیاد دارم، اما متاسفانه در حال حاضر شرایط بازیگری به گونهای شده که بازیگر فرصت تحقیق درباره نقشش را ندارد؛ یعنی فیلمنامه زمانی به بازیگر ارائه میشود که خیلی زود باید جلوی دوربین برود! بنابراین شرایط ما به گونهای است که اصلا وقت تحقیق و مطالعه راجع به کاراکتری که میخواهیم بازی کنیم را نداریم. چند وقت پیش مطلبی را میخواندم در رابطه با «دنیل دی لویس» که نقشهای متنوعی را در سینما بازی کرده. این آدم برای بازی مدتها روی نقشهایش تمرین میکرده و در موقعیت آنها قرار میگرفته، اما ما در ایران اصلا مجال تحقیق و قرارگیری در موقعیت نقش و... را نداریم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
الان من در قشم سر فیلم «همچنان که میمردم» به کارگردانی مصطفی سیاری هستم که یک فیلماولی است و برای اکران در جشنواره فجر سال آینده آماده میشود.
چه آرزویی برای سینمای ایران دارید؟
آرزویم این است که شرایط اقتصادی برای اهالی سینما فراهم شود که بازیگران با دغدغه و تمرکز بیشتر در این فضا کار کنند. فضای کنونی به لحاظ اقتصادی فقط برای عدهای محدود در سینما راضیکننده است و باقی از نظر اقتصادی به نسبت زحمتی که در سینما میکشند، دستمزد دریافت نمیکنند. امیدوارم از این منظر وضعیت سینماگران سر و سامان بهتری بگیرد که بازیگران با دغدغه و دلخوشی بیشتری کار کنند.
ساناز قنبری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد