خاطرات کاغذی
خواهر و برادر یتیمی با نامهای یانکا و اولسیا، با قرضکردن اسب آسیابان تصمیم گرفتند مزرعه خود را شخم بزنند. هنوز کار بذرپاشی تمام نشده آسیابان به دنبال اسبش آمد و، چون بچهها پولی نداشتند، در ازای آن چشم طمع به خروسشان دوخت، اما خروس از دست آسیابان فرار کرد و مرد طماع ظرف بذرها را با خود برد. خروس با هدف برگرداندن بذرها بهدنبال آسیابان رفت و موفق شد با حمله به او سه دانه گندم بهدستآورد.
کد خبر: ۱۴۵۶۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۲۴