پرسه در محله زعفرانیه
پیرمرد روی نیمکت سنگی نشسته و چشمانش را به دوردستها دوخته است. از او راجع به محله زعفرانیه میپرسم. کیف چرمی قدیمی را از داخل جیبش بیرون میکشد و با دستان لرزانش عکس سیاه و سفید قدیمی را نشان میدهد و میگوید این من هستم و اینجا همین خیابان است که ما نشستهایم. به عکس که خوب نگاه میکنم جوانی بلند قامت با ظاهری متعلق به دهههای گذشته در میان خیابانی پوشیده از درخت ایستاده که هیچ شباهتی با خیابانی که در آن هستیم ندارد.
کد خبر: ۹۰۴۱۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۳