بزن دررو
دولت عربستان توقع دارد، دنیا بگوید: همچین میگید «حادثه منا» و چند هزارتا کشته و زخمی که انگار دفعه اوله از این اتفاقا میافته! مگر سالهای گذشته از این دست حوادث نداشتیم؟ مگر کشتهشدن توی مناسک حج چیز جدیدیه که اینقدر بیخودی شلوغش کردین؟! حالا یک سال سیصد تا کشته داده، یک سال دو هزار تا! اتفاقه دیگه؛ میافته! خوبه ما تجربه داریم. حساب کنید اگر دولت ما تجربه برگزاری مراسم حجرو نداشت، چه بلایی سر مردم میاومد!
کد خبر: ۸۴۲۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
بزن دررو
حسین آقا مستخدم اداره وارد اتاق آقای هوشنگی شد، با خوش زبانی به او تبریک گفت و نامهای دربسته را تقدیم کرد. هوشنگی آنقدر از تبریک گفتن حسین آقا ذوق زده شده بود که از خودش نپرسید، حسین آقا از کجا میداند در این نامه چه نوشته شده که بابتش تبریک میگوید.
کد خبر: ۸۳۸۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۳۱
بزن دررو
ماشینش را گذاشته بود جلوی در پارکینگ خانه ما. بگذریم که چقدر این طرف و آن طرف را گشتم تا پیدایش کنم. دیگر داشتم از کوره درمیرفتم. در همین احوال یک نفر را دیدم که دارد سلانه سلانه به طرف ماشین مذکور حرکت میکند.
کد خبر: ۸۳۳۸۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
بزن دررو
روزی روزگاری مردی تشنه و گرسنه راه گم کرده بود.سرانجام یک نفر که در آن زمان صاحب یک زندگی متوسط شهری (یا روستایی؟ چه فرقی میکند؟!) بود، به او رسید و وقتی اوضاع و احوال آن بخت برگشته را دید، از وی خواهش کرد که آن شب را مهمان آنها باشد.آن یک نفر که ما او را از این به بعد «میزبان» مینامیم، با پسر و همسرش در خانهای متوسط زندگی میکردند. اتفاقا آن شب خانواده میزبان، چیز زیادی برای پذیرایی از مهمان نداشتند. چون گاهی پیش میآید که یک مرد طبقه متوسط فراموش کند برای زن و بچه اش گوشت و مرغ و ماهی بخرد.
کد خبر: ۸۳۰۲۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
بزن دررو
من که وارد سالن شدم، سخنران محترم سخنانش را به اوج رسانده بود.
کد خبر: ۸۲۵۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۴