«بیمسئولیتی» از خصایص ناپسند شخصیتی است که در وجود تعدادی از افراد نهادینه شده است و متاسفانه در روابط صمیمانه و عاطفی نظیر ارتباط با همسر نیز خود را به شکلی پررنگ نشان میدهد.
کد خبر: ۷۵۲۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
افراد دهن بین افرادی هستند که در وهله اول از اعتماد به نفس ضعیف رنج میبرند به گونهای که اگر حتی رای و نظر خودشان در حل مسئلهای بجا و منطقی باشد به دلیل تردیدها و نداشتن اعتماد به نفس و تکیه به تصمیمات دیگران، ترجیح میدهند مطابق نظر دیگران به نتیجه گیری برسند.
کد خبر: ۷۱۸۶۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
یک سال است که عقد کردهام، دوست دارم با دوستانم رابطه داشته باشم و با آنها رفت و آمد کنم اما همسرم اجازه نمیدهد و میگوید چون من با دوستانم نمیگردم شما هم نباید با دوستانت ارتباط داشته باشی. از دست او خیلی عصبانی هستم.
کد خبر: ۷۰۸۴۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱
جایگاه جذابیت و آراستگی در همسران
همسرم خانم خوبی است، از نظر زیبایی مورد پسند من است و همه معترف هستند که او زن زیبایی است، به بچه ها به خوبی رسیدگی می کند، دست پختش حرف ندارد، لباس های مرا مرتب می شوید و ...شاید گفتنش درست نباشد اما خانم بنده در خانه، ظاهرش تفاوتی با یک خدمتکار ندارد اوایل ازدواج این طور نبود. اما اندکی نگذشت که نسبت به زیبایی اش بی تفاوت شد و با تولد اولین فرزندمان نه تنها از خود بلکه از من هم غافل شد. همسرم به اشتباه فکر می کند که من از او می خواهم ملکه زیبایی جهان باشد و مرا پرتوقع خطاب می کند، نمی دانم چه باید کرد؟
کد خبر: ۶۸۱۱۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
ویژگیهای افراد قاطع
زنی ۳۰ سالهام. ۳ سال است که از شوهرم جدا شدهام و با خانوادهام زندگی میکنم. برادر کوچکتر و بسیار سخت گیری دارم که در همه کارها دخالت میکند. فحاشی میکند و تهمت میزند. شرایط بسیار سختی برای من ایجاد کرده است. برای همین تصمیم گرفتهام هر مردی که از من خواستگاری کرد بدون تحقیق با او ازدواج کنم تا از این شرایط راحت شوم. لطفا راهنماییام کنید.
کد خبر: ۶۷۸۲۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
دختری ۲۴ ساله هستم با وضع مالی ضعیف و پدر و مادر بیسواد خواستگاری دارم که دانشجوی ارشد است و برعکس ما، با وضع مالی خوب، البته آنها بعد از آمدن به خواستگاری، از وضع مالی ما راضی نبودند؛ به طوری که خانوادهاش مخالفت کردهاند ولی خودش میگوید صبر کن میتوانم خانوادهام را راضی کنم، چه کار کنم؟
کد خبر: ۶۷۴۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷
در بچگی چون در یک خانواده پر جمعیت و ضعیف بزرگ شدم، به خاطر سختگیریهای بسیار شدید پدرم مجبور بودم از ۱۲ سالگی روزی ۱۰ ساعت کار کنم به طوری که دستانم همیشه ترک خورده بود. خواستم در بزرگسالی کاری کنم که برای تنها فرزند پسرم تمامی شرایط رفاه و آسایش را فراهم کنم اما چه سود؟! با تمام امکاناتی که برایش فراهم کردم هر آنچه کار شر هست مانند دزدی، ارتباط با افراد ناباب و بیادب را بدون هیچ گونه خجالتی انجام میدهد. بیحیایی را به حد اعلا رسانده است؛ نمیدانم با او چه کنم؟
کد خبر: ۶۶۲۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴