بخش بینالمللی بیبیسی در سال 1932م/1311ش با عنوان «سرویس امپراتوری بیبیسی» فقط به زبان انگلیسی و عمدتا برای جذب مخاطبان انگلیسیزبان در مناطق مختلف جهان راهاندازی شد. عنوان سرویس جهانی بیبیسی از سال 1988م جایگزین عنوان اخیرالذکر شد که مفهومی پرمعنا از عصر استعمار و امپریالیسم را به ذهن متبادر می کرد.
امروزه بخش فارسی رادیو بیبیسی زیرمجموعهای از سرویس جهانی بیبیسی است، که به زبان فارسی از طریق رادیو، اینترنت و تلویزیون، فعالیت خبری و رسانهای میکند و میتوان گفت که برخی از کارکردهای زمان جنگ جهانی دوم از جمله شایعهسازی و بازنمایی موضوعات برضد ایران را همچنان حفظ کرده است.
در سالهای منتهی به اشغال ایران توسط متفقین، رادیو در مقایسه با سایر رسانهها، رسانه برتر بود؛ چرا که در مقایسه با سایر رسانهها محدودیتی نداشت و مخاطبان بیشماری را که در گستره جغرافیایی وسیعی پوشش و تحت تأثیر قرار میداد. کارشناسان وسایل ارتباط جمعی معتقدند از آنجا که رادیو تنها با حس شنوایی و تخیل مخاطبانش سر و کار دارد، دارای نیروی ضربتی و غافلگیرکننده شدیدی میباشد و در برابر ضربه روحی فراوانی که از شنیدن خبرهای غیرقابل انتظار رادیویی ناشی میشود، انسان قدرت دفاعی ندارد و به همین سبب رادیو از لحاظ نفوذ روانی مؤثرترین وسیله ارتباطی تلقی میشود.
در سالهای منتهی به اشغال ایران در شهریور 1320، شوروی و انگلستان براساس رویه رقابتآمیز همیشگی خود در ایران به منظور پیگیری سیاستهای تبلیغاتی خود در طول جنگ جهانی دوم به رسانه برتر روز، یعنی رادیو روی آوردند و هر کدام بخش فارسی در برنامه های رادیویی برونمرزی خود تأسیس کردند. شوروی در سال 1318 و انگلیس در سال 1319 آن را راهاندازی کردند. آلمان هیتلری نیز برای بهرهگیری از سلاح تبلیغات، رادیو برلین را پایهریزی کرده بود تا افکار عمومی ایرانیان را به همسویی با سیاستهای کشور متبوع خود سوق دهد.
بیبیسی فارسی که به رادیو لندن نیز معروف است، از قدیمیترین بخشهای این رسانه به زبانی غیرانگلیسی است که در دی 1319/ دسامبر1940 با بودجه وزارت خارجه انگلیس تأسیس گردید. نخستین رئیس بخش فارسی رادیو لندن ـ ویکتور گلدنینگ ـ از سوی راجر استیونس، رئیس وقت بخش شرقی وزارت خارجه انگلیس منصوب شد. با توجه به اهمیت راهبردی ایران و نقش تبلیغات در این بخش از جهان، عمدهترین مأموریتهای آن این بود که ضمن خنثیسازی تبلیغات رادیو برلین، برنامههایی در راستای سیاستهای جنگی دولت بریتانیا و متفقین سازمان دهد و ذهن ایرانیان را برای برکناری رضاشاه و اشغال ایران آماده کند. بخش فارسی رادیو بیبیسی بهعنوان یکی از مهمترین ارکان دیپلماسی عمومی انگلیس در ایران بود و این جایگاه را تاکنون حفظ کرده است. اولین برنامه رادیو بیبیسی یک ساعت برنامه خبری در هفته بود که اخبار جنگ جهانی دوم را پوشش میداد. با نزدیک شدن موعد اشغال ایران توسط متفقین مدت برنامه های آن افزایش یافت و ماهیت برنامه های آن تغییر کرد. بخش قابل توجه مطالب برنامه های آن توسط میس لمپتون، وابسته مطبوعاتی سفارت انگلیس در تهران تهیه میشد که از ایرانشناسان مشهور بود و جامعه ایران را بخوبی میشناخت و با ذهنیت مردم ایران کاملا آشنا بود و بعد از تأیید سر ویلیام ریدر بولارد، وزیر مختار انگلیس در تهران برای پخش به لندن ارسال میشد.
از اواخر مرداد 1320 رسانه ها و مطبوعات انگلیسی و روسی به صورت هماهنگ تبلیغات خود را به بیشترین حد ممکن رساندند. تمرکز تبلیغات در مورد ستون پنجم و جاسوسان آلمانی در ایران و اتحاد رضاشاه با هیتلر و ورود احتمالی ایران به جنگ جهانی دوم و جبهه دول محور بود. در حالی که هیچ دلیل و نشانه ای واقعی برای معرفی به عنوان مصداق آنهمه تبلیغات دروغین وجود نداشت.
رادیو لندن در برنامههای فارسی خود مرتبا علیه رضاشاه گفتارهای تندی پخش میکرد. وزارت امور خارجه انگلستان به بیبیسی دستور داده بود تا مطالبی را که از قبل توسط آن وزارتخانه برای بسترسازی برکناری رضاشاه، تهیه شده بود به زبان فارسی پخش کنند. مطالب و گفتارهای رادیو بیبیسی ابتدا درباره حکومت دموکراسی و قانون اساسی بود. بیبیسی دستور داشت به منظور تحریک مردم ایران بر ضد رضاشاه، به بازگو کردن مصادیق اقدامات دیکتاتورمآبانه رضاشاه را در معرض افکار عمومی ایرانیان قرار دهد. البته بیبیسی پا را از این هم فراتر نهاده و برای تخریب چهره رضاشاه از شایعه پراکنی نیز در سطح گستردهای استفاده میکرد. مثلا، در اوایل اشغال، رادیو لندن اعلام کرد که در ایران مواد خوراکی وجود ندارد چون رضاشاه آنها را به آلمان فروخته است. هدف از پخش این برنامهها تضعیف و تزلزل موقعیت رضاشاه و بسترسازی برای پذیرش برکناری وی از سوی مردم بود. همچنین دولت انگلیس از رادیو بیبیسی برای ایجاد فاصله بین خود و رضاشاه نیز استفاده میکرد؛ زیرا مردم ایران بر این باور بودند که رضاشاه را انگلیسیها به قدرت رساندهاند. در واقع، انگلیسیها به لحاظ روانی از تنفر مردم ایران از رضاشاه نهایت بهره برداری را کردند و با انتقاد علنی از وی که تا آن زمان اقدامی بسیار جسورانه و گستاخانه و جنایت نابخشودنی محسوب میشد باعث شگفتی ایرانیان و خوشحالی آنها میشدند، ولی در اصل آمال جدید خود را به این شیوه دنبال میکردند. رضاشاه خیلی تلاش کرد تا جلو تحریکات و طغیان مردم علیه خود را بگیرد و حتی به فروغی دستور داد در تهران حکومت نظامی اعلام کند و سپهبد احمد امیراحمدی را به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد، ولی این تدابیر وی ره به جایی نبرد. بولارد در این باره مینویسد: «ما توانستیم با آغاز پخش برنامههای فارسی از لندن و دهلی تا حد زیادی بر این مشکل فائق آییم و با تکذیب شایعات بیاساس [!] و مطرح نمودن و پاسخ گفتن به بسیاری از سؤالات مربوط به رضاشاه، ذهن مردم را نسبت به حقایق روشن کنیم. پخش این برنامهها با اینکه رضایت خاطر فراوانی در بین ایرانیان بوجود میآورد، ولی بسیار طبیعی است که خشم رضاشاه را برمیانگیخت و روال حکومت او را مختل میکرد.»
بولارد همچنین با درخواست تمرکز حملات بیبیسی روی رضاشاه، در 22 اوت 1941 طی یادداشتی پیشنهاد کرد که در تبلیغات بیبیسی فارسی «باید تأکید شود که انگلستان دولتی دموکراتیک دارد در حالی که شاه ایران، بسان هیتلر بر این باور است که مردم مانند گوسفند هستند که باید از آنان انتظار پیروی کورکورانه داشت. بیبیسی حتی در این راستا شعارسازی هم میکرد: «محو بادا شاه صیفیکار بادنجانفروش» نمونهای از آن شعارها بود. روزنامه اطلاعات بعدها در مورد حملات تبلیغاتی بیبیسی بر ضد رضاشاه نوشت: «نقطه ضعف رضاشاه به دست رادیو لندن افتاد. آن را گرفت و هر شب ساعتی پیرامون آن حرف زد. حرفهایی که به دل مینشست، در افکار مردم رخنه و نفوذ میکرد، معایب و مضار ملکداری رضاشاه را میگفت، ساختمانهای بزرگ و عالی مهمانخانهها را تشریح مینمود، از کاخها و عمارتهایی که در تمام طول شمال ساخته شده بود صحبت میکرد و در دنبال آن از گرسنگی و فقر و بدبختی و بیماری مردم بحث میکرد… حرفهای رادیو لندن با حقیقت هماهنگ بود و در مقابل این حملات هم هیچگونه دفاعی نمیشد. یعنی فقط معایب زیر ذرهبین گذاشته میشد و بزرگ میگردید، بدون اینکه کمترین ذکری از محسنات دیگر و خدماتی که رضاشاه در راه ترقی و تکامل کشور انجام داده بود گفته شود.»
در این میان، گزارشگران ایرانی بیبیسی فارسی، صرفا آلت فعل وزرات امور خارجه انگلیس بودند. عباس دهقان از نخستین گزارشگران این رادیو در اینباره میگوید: «ما دقیقا همان چیزی را میخواندیم که برای خواندن به ما داده میشد. ما حق نداشتیم هیچ دگرگونیای در آن ایجاد کنیم. دو انگلیسیزبان در کنار ما بودند که بر کار ما نظارت میکردند. آنان به فارسی سخن میگفتند و به دقت به ما گوش میکردند.»
در نامه وزارت خارجه انگلیس به بولارد به تاریخ 28 شهریورماه 1320، درباره جانشین رضاشاه اشاره شده است که «جانشین میتواند یکی از پهلویهای جوانتر یا بازگشت یکی از افراد سلسله قاجار باشد.» بنابراین انگلیسیها برای تفهیم اصل قضیه به محمدرضا پهلوی مبنی بر اینکه فقط تبعیت بیچون و چرای وی تنها دلیل ادامه سلطنت در خانواده پهلوی میتواند باشد، آن را از طریق بیبیسی طوری پوشش دادند که درصدد بازگرداندن قاجارها بر اریکه سلطنت ایران هستند. بیبیسی برای واقعی نشان دادن این ترفند سیاسی و تبلیغاتی فعالیت زیادی کرد. حتی هارولد نیکلسون، مدیرکل بیبیسی برای واقعنمایی ترفند سیاسی دولت انگلیس با محمدحسنمیرزا ـ ولیعهد احمدشاه ـ و فرزندش عبدالحمیدمیرزا دیدار کرد. پارسونز در این باره مینویسد: «اطلاعاتی به دست شاه سابق رسید که انگلیسیها در فاصله روزهای سوم تا بیست و پنجم شهریور مذاکراتی با محمدحسن میرزا ولیعهد (احمدشاه) و پسر او حمیدمیرزا، افسر نیروی دریایی انگلستان انجام داده بودند تا یکی از آن دو را دوباره به ایران بازگردانند و بر تخت سلطنت بنشانند و عامل مذاکرات هارولد نیکلسون مدیرکل بیبیسی بوده است، بذر رعب و هیبت بیبیسی را در دل شاه، خانواده او و هیأت حاکمه مرعوب و مجذوب ایران پاشید.» سرانجام بیبیسی توانست گامهای مؤثری در ایجاد بیاعتمادی ایرانیان نسبت به حکومت وقت ایران بردارد.
رادیو بیبیسی توانست با مهندسی افکار عمومی ایرانیان در شهریور 1320، با شایعهسازی و درهم آمیختن واقعیتها با ادعاها و مطالب غیرواقعی موفق به شکلدهی یک واقعیت تاریخی یعنی پایان سلطنت رضاشاه شد. به این ترتیب که این رادیو نقش عمدهای در کنار سایر عوامل در تخریب چهره رضاشاه ایفا کرد تا حدی که آن شایعات به واقعیاتی تاریخی بدل شد و تا سالها بر اذهان ایرانیان سنگینی کرد. بیبیسی توانست با استفاده از شگردهای جنگ روانی و تبلیغاتی، مقاومت ایرانیان را در برابر قوای اشغالگر بشکند و ذهن آنان را آماده پذیرش اشغال کشورشان از سوی متفقین کند. غیر از رادیو لندن که مرتبا از رضاشاه انتقاد میکرد و افکار عمومی ایران را علیه او تحریک میکرد، رادیو دهلی و سایر رادیوهای اقماری امپراتوری انگلیس نیز با رادیو لندن همصدا شده و بستر مناسبی و قابلپذیرشی برای برکناری و تبعید رضاشاه فراهم آوردند.
در مجموع اهداف و محورهای برنامههای بخش فارسی رادیو بیبیسی را در ایام اشغال ایران در شهریور 1320 میتوان به شرح زیر جمعبندی کرد:
ـ شایعهسازی و شایعه پراکنی بر ضد رضاشاه و تقویت آن با مستندات تاریخی مربوط به عملکرد رضاشاه.
ـ توجیه و مشروعیت بخشیدن به اشغال ایران.
ـ شکلدهی افکار عمومی ایرانیان در راستای منافع متفقین و ایجاد نگاه مثبت نسبت به آنها.
ـ از بین بردن مقاومت ایرانیان در مقابل اشغالگران.
ـ طرح حکومت دموکراسی و مبتنی بر قانون اساسی برای فریب افکار عمومی.
دکتر سجاد راعی گلوجه - کارشناس اسناد و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد