پنج سال طول کشید تا این ایده محقق شود و این دو عروسک متجسم شوند و بر کالبدشان لباسهایی بپوشانند که نشان از اقوام مختلف ایرانی داشت، اما دارا و سارا که قرار بود فرهنگساز باشند و الگوی کودکان ایرانی، نتوانستند دل از این کودکان بربایند. عروسکهای سنگین با چشمان نقاشیشده و دست و پای بیمفصل که بعدها نسل اول دارا و سارا نام گرفتند، توان رقابت با باربی و دیگر عروسکهای پیشرفته غربی را نداشتند.
اژدها وارد میشود
کمی که گذشت مسئولان کانون به این نتیجه رسیدند که امکان تولید این عروسکها در کشور وجود ندارد و اینگونه شد که دارا و سارا مثل دوقلوهای افسانهای سر از چین درآوردند. آن زمان، محسن چینیفروشان، مدیرعامل وقت کانون پرورش فکری گفته بود: به دلیل کیفیت نامرغوب عروسکهای ایرانی، ساخت این عروسکها به چین واگذار شده است. البته به گفته او، چین تنها مجری طرح تولید بود و هیچ نظارتی بر طراحی و ساخت این عروسکها نداشت.
دو دهه گذشت تا سیر تکامل عروسکهای دارا و سارا به ایستگاه سوم رسید و نسل سوم این عروسکها ماه گذشته با برگزاری نخستین نمایشگاه و جشنواره ملی اسباببازی رونمایی و راهی بازار شد. در ساخت عروسکهای جدید، تغییراتی صورت گرفته بود؛ حرکت مفاصل آرنج و زانو، چشمهای پلاستیکی، سبکی و چالاکی، اما انگار این عروسکها هم چیزی کم دارند که کودکان ایرانی جذبشان نمیشوند؛ امان از دست این چشمبادامیها، هر چه میسازند یک جایش میلنگد.
علیرضا حاجیانزاده، مدیرعامل کنونی کانون، در پاسخ به انتقادها که این چه عروسک ملیای است که از چین میآید، میگوید: «عروسکسازی یک کار تجاری است. در کنار ساخت عروسک، ما باید یک کار فرهنگی انجام دهیم و با نوع پوشش عروسکها و نوشتن رمان و قصه و ساخت فیلم و انیمیشن بر شخصیتهای دارا و سارا، سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را ترویج کنیم.»
شکرستان و تولید داخلی
اگرچه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیشگام ساخت عروسک ایرانی در کشور بود، اما این سالها با ساخت شخصیتهای عروسکی در سینما و تلویزیون، تولیدکنندگان داخلی نیز به جرگه عروسکسازان پیوستند. عروسکهای مجموعه کلاهقرمزی و پسرخاله محبوبیت فراوانی کسب کردند و عروسکهای شهر موشها که به دست چشمبادامیها و تحت نظارت یک شرکت اسپانیایی تولید شده بود، چند صباحی حاکم قلبها شد.
حوزه هنری هم سعی کرد با تجسمبخشیدن به شخصیتهای کارتونی شکرستانش پای در عرصه رقابت بگذارد. عروسکهای شکرستانی «ننه قمر» و «اسکندر» که با حمایت حوزه هنری استان تهران و توسط بخش خصوصی تولید و ماه گذشته راهی بازار شد، میخواهند ثابت کنند داخل کشور هم میشود عروسک ساخت. علی فریادی، مدیرعامل شرکت متین تویز که تولید عروسکهای شکرستان را در دستور کار دارد، در اینباره میگوید: اگر متولیان و نهادهای مرتبط تعامل بهتر و اعتماد لازم را نسبت به تولیدکنندگان ایرانی داشته باشند آنان توان تولید و عرضه باکیفیت و مناسب محصولات جانبی شخصیتهای وطنی را دارند.
به گفته فریادی، مصرفکننده داخلی همواره به دنبال محصولات باکیفیت است و ما امکان و ظرفیت تولید انبوه عروسک را در داخل کشور داریم.
عروسکهای بومی؛ گزینهای دیگر
در این میان هستند کسانی که هنوز دل در گرو همان عروسکهای پارچهای مادران و مادربزرگها دارند. یکی از این افراد لیلا کفاشزاده مسئول دفتر پژوهش و آموزش کودکان و نوجوانان پژوهشگاه میراث فرهنگی است که به گمانش با ثبت عروسکهای بومی، هم میراث فرهنگی خود را پاس میداریم و هم به رونق اقتصادی آن کمک کنیم.
او که عروسکهای بومی را در زمره میراث ناملموس برمیشمرد، در تعریف این میراث میگوید: «میراث ناملموس به جنبههای غیرفیزیکی یک فرهنگ گفته میشود؛ جنبههایی که نه به صورت عینی بلکه سینه به سینه و شفاهی به نسل امروز رسیدهاند.»
به باور کفاشزاده، عروسکهای دستسازی که امروزه نمونه تاریخی آن در دست نیست، ولی روش ساخت و کاربرد این عروسکها از چند نسل پیش به ما رسیده، میراث فرهنگی ناملموس به شمار میآیند.
ایران که کمتر از 10 سال است به کنوانسیون میراث ناملموس یونسکو پیوسته، در حال حاضر بیش از ۱۱۰۰ اثر در فهرست ملی میراث ناملموس و ۱۰ اثر در فهرست جهانی یونسکو ثبت کرده است. در این میان یک عروسک بومی نیز در فهرست ملی میراث ناملموس به ثبت رسیده است. عنوان نخستین عروسک ملی نصیب «دوتوک» عروسک روستای تاجمیر سربیشه از روستاهای خراسان جنوبی شد که مهر سال گذشته در فهرست میراث ناملموس کشورمان ثبت شد. کفاشزاده درباره زنان روستای تاجمیر سربیشه که پیش از این کسی نامشان را نشنیده بود، میگوید: «آنها به زنان عروسکساز تبدیل شدند و در جشنوارههای متعددی شرکت کردند که فروش خیلی خوبی هم داشتند.»
کفاشزاده بر آن است که این عروسکها در کنار ایجاد شغل و مهارت برای زنان روستایی میتوانند در حکم سوغات فرهنگی کشور ما باشند که گردشگران از سراسر جهان به یادگار میبرند.
عروسکهای دستساز ریحان و کیهان
ساخت عروسکهای دستساز به روستاهای دورافتاده ایران محدود نمیشود. در پایتخت هم هستند کسانی که ایدهای بکر دارند، اما کمتر سرمایهداری حاضر میشود روی ایده آنها سرمایهگذاری کند. با وجود این، سمیرا صالحی که در هنرستان رشته هنر خوانده و دانشآموخته کارشناسی فرش است، منتظر این سرمایهداران محافظهکار - چه از نوع دولتی و چه از نوع خصوصیاش - ننشسته و پس از مدتی کار در حوزه فرش، سعی کرده ایدهاش را به اجرا درآورد. عروسکهای ریحان و کیهان زاده ذهن اوست. عروسکهایی زیبا و به دور از تجمل. او نام ریحان را از مادربزرگش دارد و به تقارن یا قافیه نام عروسک پسر را کیهان گذارده است. صالحی از سال 89 به طراحی و ساخت این عروسکهای دستساز همت گذارد و عروسکهایش را سال 90 در شورای نظارت بر اسباببازی ثبت کرد. تاکنون عروسکهایش را در 10 مدل طراحی کرده و در سه اندازه مختلف ساخته است. به گفته صالحی، مواد مورد استفاده برای ساخت این عروسکها از آنچه در دسترس بوده، فراهم شده است. او میگوید تنها دستگاهی که برای تولید این عروسکها از آن استفاده میکنیم چسب حرارتی است، وگرنه صفر تا صد کار با دست انجام میشود.
اما عروسکهای ریحان و کیهان تا چه اندازه با استقبال مخاطبان روبهرو شدهاند؟ صالحی در پاسخ با بیان این که با پخش عمده در مغازههای اسباببازیفروشی محصولاتشان را به دست مخاطبان میرسانند و همچنین در نمایشگاههای مختلف برای ارتباط مستقیم با مخاطبان حضور دارند، میافزاید: «از سال گذشته اوضاع بازار تا حدودی راکد شده و مشتریان ما کمتر شدهاند و بر این اساس تولیدمان نسبت به سالهای قبل کمتر شده است. سال گذشته در نمایشگاه کتاب فروش فوقالعاده بود. امسال نیز در نمایشگاه کتاب شرکت کردیم. مردم خیلی از عروسکهای ما استقبال میکردند، اما این استقبال تنها به ابراز احساسات محدود میشد و فروش چندانی نداشتیم.
آیا حمایتی برای تولید انبوه این عروسکها از سوی نهادهای دولتی صورت گرفته است؟ این طراح جوان به جهاد دانشگاهی اشاره میکند که برای حمایت ابراز علاقه نشان داده، ولی به گفته او بیشتر این حمایتها در حد حرف باقی میماند. او میگوید حتی برخی برای صادرات آن ابراز علاقه کردهاند. باوجود این صالحی امیدوار است در جشنوارهای که قرار است در شهریور توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شود، ریحان و کیهانش در میان عروسکهای ایرانی بتوانند برایش افتخارآفرین باشند.
عروسکهای ایرانی در میلان
جالب است که ایران برای معرفی چهرههای نمادین عروسکیاش در اکسپوی 2015 میلان، عروسکهایی را انتخاب کرده که شاید هیچگاه دست کودکان این مرز وبوم ندیدهایم. ننه سرما، مبارک، عمو نوروز و پهلوان کچل، چهار عروسک ایرانی هستند که توسط گروهی از هنرمندان تئاتر ایران طراحی و اجرا شده و توسط همین گروه نیز در اکسپوی میلان به نمایش درمیآید. این عروسکهای غولپیکر که ارتفاعی حدود 5 تا ۶ متر دارند از مواد بازیافتی مانند بطری نوشابه و آب ساخته شدهاند و در مجموع ۱۵۰ کیلو وزن دارند. این عروسکهای غولپیکر به همراه موسیقی در فضای باز اکسپو حرکت کرده و آیینهای سنتی ایران را به نمایش میگذارند تا مخاطبان گروه کودک و نوجوان اکسپوی میلان را با بخشی از فرهنگ ایران آشنا کنند.
کمیل انتظاری
فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد