با وجود این که کثرت مراجعان متقاضی برپایی نمایشگاه نقاشی چند برابر دیگر رشتههاست و اغلب رویدادهای این گالری هم با این قالب هنری برگزار میشود، اما میتوان حضور دیگر گرایشهای به محاق رفته هنری را هرازگاه در گالری شکوه به تماشا نشست: آبرنگ نظرینوری، ذینوری و مظلومیپور، مینیاتور هوشنگ جزییزاده، خوشنویسی سنتی ملکزاده در کنار اینستالیشن و ویدئوآرت و نقاشان معاصر. این گالری هر دو هفته یکبار در فضای یکصد متری آثاری این چنینی ارائه میدهد. در این پرونده با بهنوش فروتن، مدیر گالری شکوه، درباره گالری داری در پایتخت، مشکلات این کار و نقاط قوت و ضعف این شغل به گفتوگو پرداختهایم.
چرا گالری تاسیس کردید؟
میدانید که من نقاش هستم و همواره در جمعهای هنری میشنیدم که با وجود گسترش و تنوع گالریها همچنان طیف وسیعی از هنرمندان بخصوص استادان هنر، مجال ارائه آثارشان را نمییابند. من از کودکی شاگرد استاد عباس کاتوزیان بودهام و همواره در فضای پر شور و بانشاط آتلیه آن استاد، از اهمیت استراتژیک گالریها آگاه بودهام و با علم و اطلاع و شناخت نسبت بخوبیها و سختی های این حرفه پا به این راه گذاشته و گالری شکوه را در سال ١٣٨٧ تاسیس کردم.
ارزیابی شما از گالری داری در ایران و خارج چیست؟ آیا از انتخاب شغل گالری داری پشیمان نشدید؟
این کار تنوع دلپذیری دارد که حاصل همنشینی با هنر و هنرمندان است. تا به حال نشنیدهام گالری داری از این شغل دلزده شده باشد. این کار در کشورهای توسعه یافته از اهمیت بالایی برخوردار است و نقشی تعیینکننده در جریانهای هنری ایفا می کند. در این کشورها یک جورهایی چشم مردم به سلیقه و دست گالریدارهاست و دقت میکنند تا ببینند او کدام رویکرد هنری را اولویت میدهد. در ایران از چنین موقعیتی فاصله بسیار داریم، بخصوص آن که این شغل در کشورمان خیلی نوپا و جوان است و حدود شصت هفتاد سال گالری داری برای چنان تاثیرگذاری زمان کمی است، اما در مقایسه با دهه چهل، گالریداری در ایران به پیشرفتهای بزرگی رسیده است.
مهمترین مشکلات گالریداری در ایران چیست؟
هنر تجسمی در ایران هنوز آن سازمان بایسته و انسجام یافته را پیدا نکرده است. فقدان نقشه راه کلاننگر و بزرگ احساس می شود و خلأ چنین مقوله مهمی بر گالریداری ما سایه انداخته است. رفتار جزیرهای و نداشتن وحدت رویه با حفظ سلیقه فردی معضلی جدی است. غیر از این هنوز اقتصاد هنر در سبد خانواده ایرانی وجود ندارد و خرید و فروش آثار هم جنبه عمومی ندارد و گالریهایی مثل شکوه که تلاش میکنند از هنرمندان در طیفها و سنین مختلف حمایت کنند، با هجوم هزینههای سرسامآور مواجه هستند.
اتفاقا گالریها متهماند که برای تضمین فروش، درهای خود را به تجربیات تازه هنرمندان میبندند.
نمایشگاههای گالری شکوه ثابت میکند رویه ما این گونه نیست. ما پذیرای آثار نوجوان هفده ساله تا استاد هشتاد و چند ساله هستیم و اتفاقا برخی هنرمندان تجربهگرا که نام های شاخصی هستند، با گالری شکوه ارتباط مستمر دارند.
به عنوان یک گالریدار، اصالت آثار را چگونه می سنجید؟
ما دو شورای کارشناسی خبره و کار آزموده در دو عرصه تخصصی کلاسیک و نیز مدرن و معاصر داریم که کارها و برنامههایمان را با آنها در میان می گذاریم.
گالری شکوه چه نوع آثاری را به تماشا میگذارد؟
ما در پی نوع خاصی از هنر نیستیم. برای ما زیباییشناسی اثر هنری، رعایت اصول پایه ای هنر و مضمون و محتوایی که در اثر جریان دارد، مهم است، اما در عین حال دلمان می خواهد مخاطبان و مجموعهدارانی را که به ما مراجعه می کنند، با نمایشگاه های کیفی و خوب، غافلگیر و راضی کنیم.
شیوه قیمتگذاری روی این آثار چگونه است؟
چون خودم نقاش هستم، در این راه تعامل خوبی با هنرمندان و صاحبان آثار دارم. قیمتگذاری یک روال تجربه شده بینالمللی دارد؛ این که امضای اثر هنری چیست و هنرمند چقدر معتبر است، نقش اول قیمتگذاری را دارد. در همین ارتباط، آثار هنرمند در کدام موزه دولتی یا مجموعه خصوصی است هم اهمیت دارد. دیگر این که پیشتر، رکورد این هنرمند چقدر بوده و چقدر فروش داشته، جولان آثارش در داخل است یا خارج؛ حتی این که کار به کدام دوره هنرمند تعلق دارد، تاریخ خلق اثر کی بوده و دهها معیار این چنینی در تعیین قیمت بسیار مهم است. به نظر من، جوانان هنرمند نباید در بند قیمتهای آن چنانی باشند. آنها باید کار را با قیمتی بگذارند که به فروش رود و روی دیوار خانهها یا مجموعههای خصوصی قرار گیرد. با این تدبیر، راه برای خلاقیتشان باز می شود و غیر از این، باید انبارهای بزرگ بخرند و آثارشان را به انبار بگذارند که به یقین بزرگترین ضربه را به خود آنها خواهد زد.
آرزو جعفریان/ جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد