در هفتهای که گذشت استادان برجسته تارنوازی در ویژهبرنامه «آوای دوست» در فرهنگسرای ارسباران گرد هم آمدند تا ضمن تجلیل از یک عمر فعالیت هنری فرهنگ شریف تارنواز پیشکسوت و برجسته به وضعیت تارنوازی در دوره حاضر بپردازند. در این نشست هوشنگ ظریف، داریوش طلایی، رامین جزایری و کیوان ساکت به صحبت درباره این موضوع پرداختند و پیام ویدئویی حسین علیزاده هم در این نشست پخش شد. او به دلیل برگزاری تور کنسرتهایش در اروپا فرصت حضور در این نشست را نداشت اما با یک پیام ویدئویی به بیان خاطرات جالب و نکات قابل تاملی پرداخت.
نخستین سخنران این نشست که با تشویق ممتد حاضران روی صحنه رفت، هوشنگ ظریف بود. این استاد موسیقی که پا درد شدیدی دارد به سختی روی صحنه رفت و ابتدا به شوخی و خطاب به حضار گفت: بالاخره هر چه باشد چهل و پنج ساله هستم و این دردها سراغ آدم میآید دیگر! او سپس به ارائه توضیحاتی پیرامون ساز تار پرداخت. به گفته او ردیف، الفبای موسیقی ماست و در نوازندگی و آموزش تار باید به این مساله توجه داشت و در کنار آن میتوان قطعات تکنیکی را نیز اجرا کرد.
او افزود: در گذشته وقتی استادان بداههنوازی میکردند میشد فهمید در چه دستگاه و چه گوشهای اجرا میشود و در کنار خلاقیت نوازنده و بداهه نوازی به دلیل پیروی از ردیف به دل مینشست. اما امروز متاسفانه اصالت ساز مورد توجه قرار نمیگیرد. وقتی تار مینوازند از سیتار هندی تا موسیقی عربی نیز به گوش میرسد.
تار نوازی به شیوه کباب سیخ زدن!
شیوه نوازندگی جوانان موضوعی است که پیش از این مصطفی کمال پورتراب، استاد برجسته موسیقی هم نسبت به آن واکنش نشان داده بود، ظریف در این باره گفت: اکنون نوازندگان روی دسته ساز نوازندگی نمیکنند بلکه آکروبات کار میکنند. البته چند نفر هم پیدا شدهاند که در نوازندگی این ساز ارزشمند گویی کباب کوبیده سیخ میکنند که میتوان گفت واقعا باعث از دست رفتن اصالت تار میشود. ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تکنیک باید با اصالتها همخوانی داشته باشد، موضوعی که امروز به هر دلیلی شکل و شمایل جدی ندارد و ما از اغلب سازهای جوانان صدای سازهای هندی و ترکی را میشنویم.
ظریف با اشاره به خاطرات خود از تدریس در هنرستان موسیقی و آموزش ساز تار هم سخن گفت: در هنرستان بعد از کتابهای اول و دوم، کتاب سوم آشنایی با موسیقی ردیف الفبای موسیقی ما بود که کتاب موسی خان معروفی که در 30 سال گردآوری شده بود و با نظر همه استادان که این ردیف جامعترین کتاب است برای آموزش تعیین شد.
این استاد موسیقی ایرانی ادامه داد: من از همان جوانی به آنچه بیشتر از قبل علاقه داشتم معلمی در موسیقی بود و اتفاقا همین انگیزهها بود که باعث شد که طی سالهای زیادی که در عرصه موسیقی فعالیت داشتم به تدریس بیشتر توجه کنم. البته در این مدت شاگردان مبتدی را قبول نمیکردم و برنامهام به این شکل بود که هرکسی بخواهد نزد من آموزش ببیند من در ابتدا چند قطعه برایش در نظر میگیرم و بعد از اینکه چند قطعه را نواخت اگر دیدم کارش قابل قبول است او را به شاگردی قبول میکردم.
او درباره فعالیتهای دیگر خود در عرصه موسیقی هم توضیح داد: بیش از ۴۰ سال توفیق همکاری با زندهیاد فرامرز پایور را داشتم و در این مدت هم با این هنرمند در کنسرتهای متعدد داخلی و خارجی حضور پیدا کردم و میتوانم بگویم غیر از گامبیا و زامبیا در همه جای دنیا کنسرت دادیم که این برنامههای متعدد برای من تجربههای بسیار شیرینی بود که هیچگاه آن را فراموش نمیکنم.
حسین علیزاده؛ غایبِ حاضر
در ادامه پیام ویدئویی حسین علیزاده پخش شد و میتوان گفت مخاطبان حاضر در سالن بیشترین اقبال را به حرفهای صادقانه و شیرین او نشان دادند. سعدی میگوید «هرگز حضور حاضر غایب شنیدهای؟/ من در میان جمع و دلم جای دیگر است...» حسین علیزاده اما درست بر خلاف عبارت سعدی غایب حاضر این جلسه بود. آن قدر که حاضران تمام مدت با علاقه سخنانش را گوش دادند، خندیدند، به فکر فرو رفتند و....
علیزاده در پیام خود با تاکید بر اینکه برگزاری این گونه نشستها اتفاق خوب و درستی است، گفت: در این نشستها باید هر کسی که فعالیتی انجام داده و از نظر جامعه هنری زحمتی برای موسیقی و تار کشیده حضور داشته باشد تا بتوان به گفتوگو درباره این مساله پرداخت.
او ادامه داد: باید توجه داشته باشیم که در کنار هر تحول هنری از ریشه جدا نشویم زیرا وقتی ریشه وجود نداشته باشد تحول بیمعنی است؛ و جوانان دقت کنند مفهوم تحول تغییر دادن و پیشرفت را نمیتوان به هر چیزی نسبت داد.
علیزاده در ادامه با بیان اینکه سنجش در موسیقی عامهپسند فقط مسائل مادی است، اظهار کرد: باید تلاش کنیم و موسیقی ایران را نجات بدهیم و جوانان باید با اعتقاد خودشان را به ریشهها وصل کنند و به دنبال تحول باشند.
آهنگساز «نینوا» با تاکید بر اینکه پیشبرد این موضوع کار یکی دو روز نیست، خطاب به مخاطبان گفت: هر کسی در جایی که هست باید کارش را درست انجام دهد و خیلی هم نباید از دولت انتظار داشته باشیم، ما هم دولتیم و هم ملت و خودمان باید در مسیر درست حرکت کنیم و وظیفه دولت فقط حمایت از حرکت درست است.
عشق علیزاده به ظریف
خاطره بازیهای علیزاده از بخشهای مورد توجه این برنامه بود. همان طور که هوشنگ ظریف مختصری از استادانی که داشته و آموزشهایی که دیده سخن گفت، علیزاده هم به این مقوله پرداخت. البته پرداخت او مانند همیشه هنرمندانه و شیرین بود. از خاطرات روزهای علاقهمندیاش به موسیقی، حضور در کلاسهای ظریف و عشق و علاقهای که او و داریوش طلایی به استادشان داشتهاند، سخن گفت.
این نوازنده تار درباره نقش هنرمندان پیشکسوتی چون فرهنگ شریف و هوشنگ ظریف گفت: یکی از کسانی که من به معنا و مفهوم واقعی کلمه عاشقش هستم استاد هوشنگ ظریف است. من این هنرمند را از کودکی میشناختم. او هم معلم من بود و هم همسایهای که خانه او نزدیک خانه من بود و من این افتخار را داشتم که استاد ظریف در دوره مدرسه معلم سرود من باشد.
علیزاده ادامه داد: استاد ظریف حتی در شب عید هم به ما رحم نمیکردند و خوب یادم میآید که ۱۴ صفحه درس را به ما میداد که باید آنها را تمرین میکردیم. او معتقد بود که موسیقی مثل بقیه رشتهها نیست که بتوان در دو روز آخر عید آنها را انجام داد. ما باید تمرین میکردیم و ساز میزدیم وگرنه میدانستیم که استاد ظریف سر ما فریاد میزند. البته بماند که من یکی از شاگردان خوب استاد ظریف بودم. البته به خاطر دارم ایشان وقتی در هنرستان مرا دیدند یاد شیطنت هایم افتادند و درجا گفتند اینجا مدرسه نیست که شیطنت کنی، حواست باشد.
این هنرمند با اشاره به همکاریاش با داریوش طلایی نیز بیان کرد: عید نوروز که فرامیرسید من و داریوش طلایی دلمان برای استاد ظریف تنگ میشد. ایشان آن زمان همسایه آقای طلایی بودند. به خاطر دارم وقتی دلمان برایشان تنگ میشد میرفتیم و در کوچهشان پرسه میزدیم که شاید ایشان را ببینیم. گاهی هم کارتپستالی برایشان میبردیم و از زیر در میگذاشتیم توی خانه.
او افزود: ما عاشق استادمان بودیم و خوب میدانستیم که آن زمان واژه استاد برای هر کسی استفاده نمیشد. ما هوشنگ ظریف را آقا صدا میکردیم و هر چند که او لیاقت بهترین لقبها را داشت اما ما مجوز نداشتیم که همیشه از نام استاد برای خطاب کردن او استفاده کنیم. هنرجوها باید بدانند که اولین معلم موسیقی بسیار مهم است و اگر تکنیکی ناصحیح در شما هنرمندان شکل بگیرد اصلاح آن تقریبا غیرممکن است و ما این شانس را داشتیم که در چنین فضایی به دست استاد ظریف نگاه کنیم.
علیزاده در بخش دیگری از این گفتوگوی تصویری تاکید کرد: هنرمندانی چون هوشنگ ظریف شاگردان زیادی را تربیت کردند که من هم به عنوان شاگرد کوچک او تاکنون تعداد زیادی شاگرد داشتهام که اتفاقا همین شاگردها شاگردهای دیگری دارند و اگر ببینید به این موضوع دست پیدا میکنید که این خود یک لشکری است که میتواند سرچشمه خوبی برای موسیقی این سرزمین باشد.
این نوازنده و آهنگساز در ادامه صحبتهای خود با اشاره به سخنان برخیها که میگویند موسیقی ایرانی غمگین است، توضیح داد: بعضیها بر این باورند که موسیقی ایرانی غمگین است. آری این موسیقی وقتی غمگین به نظر میرسد که با نگاهی پویا بررسی نشود و طبیعی است که در این شکل و شمایل است که موسیقی ایرانی زنده نخواهد بود. کسانی که در زمان ما به موسیقی گرایش پیدا میکردند به کارگاههای آموزشی بزرگانی چون استاد شهنازی و امثال اینها میآمدند و میتوان گفت این کارگاهها باعث میشد که هنرمندان از فساد دوری کرده و این موضوع بسیار مهمی بود که باید بیشتر از اینها به آن توجه شود.
داریوش طلایی مدرس و پیشکسوت موسیقی هم که همکلاسی حسین علیزاده و شاگرد ظریف بوده است، در این مراسم گفت: مطمئن باشید اگر انسان در دوره نوجوانی به هنر پناه ببرد رشد پیدا میکند، موضوعی که در زمان ما نیز اتفاق افتاد و آن دوران بود که ما بجز تار و یاد گرفتن موسیقی کار دیگری نداشتیم و آن را گنجینهای میپنداشتیم که ارزش فراوانی برای ما داشت.
او ادامه داد: ما باید متوجه این موضوع باشیم که موسیقی ما موسیقی خاصی است بنابراین نوازندهاش هم خاص خواهد بود که با نوازنده موسیقی کلاسیک تفاوتهای زیادی خواهد داشت. نوازنده موسیقی کلاسیک فقط نوازنده است اما نوازنده موسیقی ایرانی به شکلی است که اگر فقط قرار بر اجرا داشته باشد به او این نسبت را میدهند که هنوز مشغول مشق نوشتن است.
طلایی بیان کرد: ردیف موسیقی، مشق کار است اما ما میبینیم که امروزه نسبت به ردیف بدفهمی زیادی شده است. ردیف مشقی است که هنرجو با آن به جوهر موسیقی میرسد و در اینجاست که نقش استاد بسیار مهم است. به طور حتم از یک نوازنده موسیقی ایرانی انتظار میرود که لحن بیان شخصی خود را داشته باشد البته که نوازندگی تار فقط نوازندگی نیست و به نظر من ارتباط مستقیمی با فرهنگ دارد.
رامین جزایری از سازندگان ساز تار هم در این برنامه پژوهشی با بیان اینکه ساز تار قالب موسیقی ایرانی را تشکیل داده است، گفت: سازنده وقتی به هنر ساز سازی روی میآورد باید همه موارد را از صفر شروع و آنها را در مرحله آزمون و خطا تجربه کند. سازنده ساز باید عمری را بگذراند تا بتواند کار ساختن ساز را بدون خطا انجام دهد. در این میان لازم است که یاد و خاطره زنده یاد محمدرضا لطفی را داشته باشیم که میتوان گفت اولین مدرسه ساز سازی را بنیانگذاری کردند و خدمات زیادی را در عرصه موسیقی انجام دادند.
کیوان ساکت، نوازنده و آهنگساز هم در این مراسم ضمن بیان خاطراتی از آموختن ساز تار از علاقههای خود به هنر نجاری و رها کردن آن در شانزده سالگی به دلیل علاقههای خود به موسیقی سخن گفت.
در پایان مراسم هم از فرهنگ شریف قدردانی شد. البته این استاد موسیقی شب قبل از برنامه دچار مشکلی شده بود و به دلیل پیچ خوردگی پا نتوانست در این مراسم حضور پیدا کند. به همین دلیل همسر او در برنامه حاضر شده و هدیه او را دریافت کرد.
زینب مرتضاییفرد / گروه فرهنگ و هنر
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد